اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۲۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

حوض کجار

سه شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ق.ظ

 

 

عکس فوق خاطراتی از اسفاد کهن  یادآور  بیان ذیل است 

این حوض  در آخرین سالهای دهه هفتاد به انقضای خودش خاتمه داد و دیگر کاربردی مصرفی نداشت هر چند امروز اثارش به یادگار نقش زمین است 

اولین کشت های دیم در بیابان های اسفاد بسیار در شرایط سخت و دشوار بود  توسط چهارپایان کل این مسیر را در رفت اما بودند و کل آن زمینها را با الاق و گاو شخم می زدند  برداشت آنها با دست انجام می شد که ماهها به طول می انجامید 

 در زمان قدیم از خار و خاشاک آغل درست می کردند  

بعد از مدتی چادر روانه شد . وسیله ای ایمن تر و بهتر از آغل و سایه بان بود  که از ورود حشرات و خزندگان یا حیوانات وحشی در امان تر بود 

من یک سفر چهار روزه از کودکی جهت گندم درو به یاد دارم که در خاطرات کودکی ام  این چهار روز گویا یکسال به طول انجامید 

معمولا چند خانواده نزدیک با هم در کشت گندم شراکت داشتند 

پدرم با حاج حسین علی عظیمی و خواجه غلام علی عظیمی و فرزندانشان در کشت شریک بودیم و با هم همکاری می کردنیم   در قدیم همت و پشتکار اقوام و خویشان بیشتر بود و پیشرفت کار هم در تسریع بیشتری صورت می گرفت

 بدون همت دوستان کار پیشرفتی نداشت و خسته کننده بود 

 

این حوض گاهی بعلت بفور برف و باران تا اواخر تابستان اب داشت 

تفکر خوردن آب حوض در این عصر و زمان اصلا قابل فهم نیست 

اما چگونه مردم کهن از این اب استفاده می کردند و هیچ نوع مریضی به سراغشون نمیومد . 

به یاد دارم تو اتوبوس چهل نفر آدم با یک لیوان آب می خوردند و هیچ نمی شد اما امروز با این تشکیلات بهداشتی و ماسک و .. چه عزیزانی رو از دست دادیم 

اطراف این حوض همیشه صدایی از حضور پرندگان و حشرات در شنود بود 

زنبورهای قرمز مجال اب خوردن نمی دادند 

خاطرات کودکی از برگشت این سفر چهار روزه به آبادی برایم گویا افتخار بزرگی بود  آفتابی گرم و سوزان سر و صورت مان را سوزانده بود .

کشت گندم و برداشت آن در ان زمان مشقت های زیادی داشت 

خاطرات اسفاد قدیم همچنان مانگار و زیاد است و کتابها حرف هم از گفتنش کم می آورد 

یادش بخیر 

خالقی اسفاد 

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۰۰
محمدعلی خالقی

خوش ترین یا بهترین زمان حیات در وطن از عصر قلعه کوه تا حال چه زمانی بوده و آیا قبل از قلعه کوه این سرزمین بر پیکر خود حاکمانی داشته و زندگی در اسفاد از چه سالهایی اغاز شده 

تاریخ اولین حیاتها  و اولین روزهای اغازین اسفاد در هیچ مقوله و کتابی نیامده و نامشخص است ولی سرو کهنسال  اسفاد مهمترین و معتبر ترین مدرکی ایست که مشهود این نگار است 
شاید باقی اندکی از رجال کهن بهترین زمان زندگی خویش را از آبادی وطن دوران کودکی خودشان اعلام دارند که ما کم سن و سالها هم اخرین سالهای انقضای آن زمان را در یاد ها و خاطره ها به خاطر داریم 
آیا این گونه است و واقعا اسفاد کهن بر تاریخچه  و گذشته ی خود این چنین بیان می دارد . دهه شصت که مروری بر بهترین دهه فلسفی و رسانه ای اعلام شد برایمان در سرزمین مادری اسفاد  خوش آور بود چرا که سرسبزی ، برف و باران ،کثرت جمعیت و قنات اسفاد که مملو از عشق و شور بود  علاقه مردم رو به این آبادی و اب گوارایش به شوق این خاک و دیار تشدید می کرد و از شهر و روستاهای اطراف و حومها گرایش مردم را در ارتقا یی بیشتر قرار می داد 
اگر پیشینه اولین اقامت ها را در اسفاد بیابیم همان طور که درخت سرو و سبز اسفاد مشهود  است برمی گردد به 1400 سال قبل که قلعه کوه اسفاد آثارش هنوز بر جاست آثار قلعه کوه دردهای ناگفته ای بر زبان دارد که اعماق سرشار از ذوق و شوق و مردمانی نیک وپر زحمت بود که خود مبحثی عظیم در نگاشت است و از تاریخ فکری امروز ناهویداست
 امروز گرچه یاد و نامی از آن مردان خدایی بر قلم و چهره ها نیامده و نیست ولی آثار زحمات و رنج  انها هنوز نمایان است  و مدیون حامیان وطن 
همان طور که همه ما تونل و حفاریهای قلعه کوه تا قنات و سوهای زیر زمینی که مربوط به قنات اسفاد بود را تا قبل از زلزله 76 و چهار و پنج عدد چاه بزرگ که بعلت زمان زیاد و بارندگی ها دیوارهای انها ریخته و به قطر زیاد افزایش یافته و چاه غرغران را به خاطر داریم
  حاصل زحمات و تلاشهای همان مردان غیور و قوی بود  که در عصر گبرها و قلعه کوه در اتفاق آن زمان بود
 من دقیقا به یاد دارم که هر کدام از آن چاه ها به ارتفاع پنج شش متر شاید هم بیشتر در راستای راه جاری اب قنات اسفاد در خاتمه بود که از دو سه جهت سو داشت و اب قنات از داخل آنها رد می شد که به تنل قلعه کوه وصل بود 
و ما خیلی ساده و بی تفاوت حاصل زحمات مردان کهن را از یاد برده و اسایش امروز این مرز و بوم را که همچنان بر زادگاه و وطن خود دوست می داریم   مدیون آنها هستیم 
چه زحماتی که ان مردم در آن دوران کشیده اند  و بسا که چه کسایی در آن شرایط سخت و دشوار جان شان را از دست دادند حتی اخرین اتفاق این فاجعه مرحوم از یاد رفته حسین افغان بود که جانش را در این پروژه ی  جهادی از دست داد  .  زحمات زیادی جهت حفاریهای قنات از قدیم تا حال کشیده اند و آخرین زحمات ازدیاد اب قنات گفتنی ایست که توسط برادران عزیز مان جناب آقای مهدی نظرجانی و حسن مددی یاری صادق و دیگر اعضا در انجام بود 
آنالیز این موضوع سخن از شرایط سخت و دشوار است شاید اب و آبادی و برف و باران در آن زمان بیشتر بود ولی سختی و مشقت ان زمان و زحمات آن مردان را نمیشه نادیده گرفت که امروز آسایش را برایمان محیا کرده 
بعد از قلعه کوه زندگی در شاهرود جنب قبرستان صورت گرفت که آخرین بازمانده های ان زمان  مرحوم کدخدا حاج محمد آقای شهریاری و دو سه خانوار دیگر بودند و مرحله سوم به قلعه کهنه ختم می شد که کثیر مان آن خاطرات را به یادها داریم و زندگی در ان مکان را تجربه کردیم و بهترین دوران و زندگی در اسفاد را رقم زده ایم گفتنی است  شرایط سخت و دشوار در ان زمان هم بود ولی از آبادی سرزمینمان و صمیمیت و یکرنگی آنها در عصر قلعه کهنه نمی توان اقرار نکرد  شاید بهترین دوران و سالهای زندگی را زمان حیات قلعه کهنه می توان بر زبان آورد چرا که هنوز خاطرات کوچه باغ ها  سرسبزی و بفور نعمات و انواع و اقسام میوه ها  را به یاد داریم و از یاد ها نخواهد رفت و تنها چیزی که امروز محبوبیتش را در خون ورگمان جاری کرده همان دوران کوچه باغها و خانه های خشتی و کاهگلی صمیمیت مردم بود 
امروز وطن در اقلیل باقی مردان نیک خدا و مادران گل تجربه اش را در شرایط سخت  در چهارمین مرحله ساخت شهرک جدید (نوسازی)را در ملالی مهیب در تجربه است وحاصل این همه ابراز و عاطفه  اب گوارای قنات است چرا که اب ابادی می آورد وگر اب نبود هیچ کداممان در این سرزمین منیتی نداشتیم 
بهترین ایام را اسفاد در تاریخ و پیشینه اش از یاد نخواهد برد و درود می فرستیم بر شیر مردان و شیر زنان اسفادی که نامشان کمتر در قلم می نگارد که در ذره ذره این خاک عزیز همت گماشتند که نامش را بر فراز وطن شهرت و آوازه است 
یادشان گرامی روحشان شاد به امید آبادی وطن پیروزی وطن و کوری چشم دشمنانش  پیروز باد وطن پیروز باد ایران 
نگار::::خالقی اسفاد اسفاد 
 
۲ نظر ۲۶ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۶
محمدعلی خالقی

بهار 97 آبشار اسفاد

جمعه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۱۳ ق.ظ

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۱۳
محمدعلی خالقی

اسفاد خبر موثق ترین منبع خبری اسفاد

پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۱۳ ب.ظ

    برآن شدیم تا در سایه توجهات حضرت حق وبلاگ اسفاد خبر را به نام و یاد زادگاه عزیزمان "اسفاد" فعال نماییم امیدواریم بتوانیم ادامه دهنده این راه باشیم همراهان عزیز فعالیت در دنیای مجازی کاری بس سنگین و بدون چشمداشت است و مستلزم صرف زمان و جلب رضایت کاربران از طیف های مختلف فکری است، در این راه به همراهی دوستان دل بسته ایم، ما را از نظرات و پیشنهادات سازنده تان محروم نسازید...  


 نشاط و شادی ما از هوای اسفاد است                                             بدون عشق وطن روزگار بر باد است


هزار یار سفر کرده در دلش دارد                                                  چو لاله، داغ به دل از فراق و فریاد است


شبی برای همان روستای ساده خود                                          غزل سرودم و مهرت هنوز در یاد است  


                                                            منتظر نظرات گرمتون هستم  


esmaily15533@gmail.com 


آدرس ما در میهن بلاگ:esfadnews.mihanblog.com


[ پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۸۹ ] [ 11:19 ] [ محمدرضا اسماعیلی ] آرشیو نظرات



۱ نظر ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۱۳
محمدعلی خالقی

منشی بمرودی

پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۰۷ ب.ظ


محمداکبر منشی بمرودی فرزند میرزا غلامرضا زرّین  قلم از شعرا و منشیان عالمان دربار صفوی و افشاری بوده  است که از طرف شیخ حر عاملی اجازه اجتهاد داشت. پدرش سالیان متمادی حاکم هرات بوده و چند سالی هم در اصفهان  در دربار شاه عباس صفوی از مشاوران و منشیان او بوده  است. بنا به گفته سعیدزاده مؤلف بزرگان قاین محمداکبر در سال 1103 یا 1105 هجری قمری در اصفهان به دنیا آمد.او هر چند در اصفهان دیده به جهان گشود ولی به بمرود(از توابع زیرکوه) روستای اجدای خود علاقه زیادی داشته و از این که اهل بمرود است افتخار کرده است :

         اگرچه بود آب بمرود شور                                شگفتی نباشد که گردد فخور

        که آمد از آن منشی در وجود                             که تا بلبل طبعش آرد سرود

بنا به گفته مرحوم آیتی مؤلف بهارستان منشی چند سالی در مشهد شاگرد علّامه شیخ حرّعاملی بوده.او اشعار زیادی در مدح و رثای خاندان عصمت و طهارت سروده که همه ساله در مناسبات مختلف مذهبی در مساجد منطقه خوانده می  شده و می  شود. معروفترین اثرش منظومه مقامات حسینی است که قدیمی  ترین منظومه حماسی در ادب فارسی درمورد قیام عاشوراست و به پیروی از شاهنامه و کاملاً مطابق با روایات مقاتل معتبر سروده است. این منظومه درحدود 4500بیت دارد که نسخه  های خطّی آن در موزه  ها و کتابخانه  های داخل و خارج از کشور نگهداری می  شود. دیوان اشعار او به انضمام مقامات حسینی در سال 1392 چاپ و انتشار گردید. او در سال1180 هجری قمری در روستای بمرود درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. معرفی کامل او در کتب مختلفی از جمله الذریعه شیخ آقابزرگ تهرانی و ... آمده است.

***


۲ نظر ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۰۷
محمدعلی خالقی

عکسی قدیمی از اسفاد عزیز

دوشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۲۴ ق.ظ

۰ نظر ۲۲ بهمن ۹۷ ، ۰۳:۲۴
محمدعلی خالقی

کربلایی محمد ابراهیم صادق

يكشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۱۹ ق.ظ

با سلام و احترام

چهره های منحصر به فرد اسفاد

مرحوم کربلایی محمد ابراهیم صادق

ایشان از اسفادیهایی هستند که در شرایط سخت قدیم کربلایی شده اند و از چند جهت منحصر به فرد هستند.

_ ایشان با وجود اینکه اسفادیها اکثرا کشاورز و باغدار هستند ، علاوه بر تبحر خاص در امر کشاورزی ، دامداری نمونه بودند و این کار پر برکت تا آخر ادامه دادند.

_ ایشان در زمانی که هیچکس اسب و قاطر نداشت هم اسب داشتند و هم قاطر.

_ایشان با وجود مشغله کاری فراوان در امورات عمومی شرکت داشتند در روز عاشورا و برات ، پذیرایی گردو و میوه و ساندویچ نان تنوری محلی با گوشت تازه گوسفندی هیچوقت از یاد ما نخواهد رفت.

_ مرحوم صادق قوی . تنومند . و بسیار سخت کوش و زحمت کش بودند و این زحمات و سختی هیچوقت ایشان را از دایره اخلاق خوب بیرون نکرد.

_ ایشان از جهت پوشش لباس و کفش از همه اسفادیها متمایز بودند چرا که فقط ایشان لباس زیبای محلی و سنتی را تا آخر عمر داشتند که هم اکنون در حال انقراض است.

_ مرحوم صادق در منطقه سرخدی بیابان و در انتهای کشتمون اسفاد ( مد میرو ) آغول گوسفند داشتند و هم چنین در این منطقه به کشت صیفی جات می پرداختند.

_ محل رفت و آمد ایشان از راه قدیم اسفاد میرآباد ، جلو منزل ما بود و تقریبا قبل و یا طلوع خورشید به سر کار می رفتند و هنگام اذان مغرب با ۱۳ ساعت کار دائم روزانه به خانه بر می گشتند.

و جالب است بعد آن همه خستگی با روی خوش به خیلی از بچه ها که در مسیر راه بودند میوه ( خیار چنبر و به درینگ و میوه جات دیگر می دادند.)

_ برخی خصوصیات ایشان جالب بود از جمله وقتی در صف نانوایی بودند هم نان زیاد می گرفتند و هم مردم هم  احترام خاصی برایشان قائل بودند.

و دیگر اینکه همیشه همراه غذا نوشابه  می خوردند اما بخاطر فعالیت و تحرک زیاد بدنی قوی و سالم داشتند.

_ ایشان با وجود اینکه فرزندان زیادی داشتند اما تمام کارهایشان را خودشان انجام می دادند و هیچگاه محتاج کسی نبودند.

_ قدیمی ها همه همینطوری بودند

زندگیشان بر دو چیز استوار بود کار و عبادت .

برای همین است که همچنان یاد و خاطرشان برای همیشه ماندگار خواهد بود.

آرزوی رحمت و مغفرت برای مرحوم صادق و فرزندشان عقیل صادق داریم.

و برای سایر فرزندان ایشان آرزوی سلامتی داریم.

نگارش کریمی اسفاد 

۰ نظر ۲۱ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۹
محمدعلی خالقی

پول

يكشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۴۸ ق.ظ

پول بزرگترین نیرویی ایست که محبوبیت ها را به هم نزدیک و انسانها را از هم دیگر جدا می کند حتی فرزندی را از مادرش

شکوه ترین و غنی ترین ثروت انسانها پس از مرگ متعلق به کره خاکی ایست 

ایمان عرفان و انسانیت والاترین ثروت در جهان پس از مرگ است 

کاغذی بی ارزش اما مهم  بازیچه ی افکار انسان 

پنهان ترین هویت ها شخصیت ها و فقیرترین  افراد را با پول می توان شناخت یا تغییر داد 

 

شاید یک ثانیه زمان گاهی زندگی انسان را تغییر دهد 

وقتی در مسابقات حیجان ترین افراد برگزیده زوج جوانی را دیدم که بعلت یک ثانیه زمان در مرحله پایانی از لیست شرکت کننده ها حذف شدند  اشک در چشمان حلقه زد 

آن زوج میان سال با یک ثانیه می توانستند در کل دوران زندگی در اغوش گرم خانواده خود با آرامش و آسایش عضو برندگان خوش شانس مسابقات باشند 

مسابقه این مرحله خوابیدن در وان پر از زالو برای مدت ده دقیقه و خوردن تعدای از آنها بود 

شوهر در گوش همسرش پچ پچی گفتگو می کند و وقتی مجری قیافه غمگین آنها را نظاره می کند از همسرش می پرسد در گوش هم چه زمزمه ای می کردین

خانمش این چنین  می گوید شوهرم به من گفت فقط به گرسنگی فرزندانمان فکر کن و در ادامه مصاحبه اقرار داشتند که ....

ما برایمان برنده شدن مهم است نه چیز دیگر  چرا که شاید با برنده این بازی بتونیم فرزندانمان را که مدتهاست در سختی و مشقت بودند برای همیشه از بند زندان فقر و بدبختی رهایی یابیم  تنها چیزی که برایمان مهم است فرزندانمان هستند همین 

من که در مرحله ی پایانی آن زوج میانسال را بعلت تاخیر یک ثانیه زمان از رقیبانشان در لیست مسابقات در حال حذف دیدم خیلی ناراحت شدم و اشک در چشمانم حلقه زد 

و انجاست که باید گفت گاهی یک ثانیه زمان شاید زندگی انسان را تغییر دهد یا مهمترین شانس زندگی زمان است 

نگارش خالقی عرفان 

 

 

 

۰ نظر ۲۱ بهمن ۹۷ ، ۰۵:۴۸
محمدعلی خالقی

حمام تاریخی روستای گمنج

جمعه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۰۹ ب.ظ
در حالی که اکثر مردم ایران از نعمت بهترین حمام در منازل خود بهره مندن هستند اما مردم روستای گمنج زیرکوه هنوز باروش سنتی و در یکی از قدیمی ترین حمام های موجود، استحمام می کنند.
به گزارش پایگاه خبری زیرکوه نیوز،روستای گمنج در فاصله 45 کیلومتری مرکز شهرستان زیرکوه یکی از روستاهای کوهستانی و محروم بخش مرکزی است که مردم صبور آن با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند.

علاوه بر مشکلاتی چون کمبود آب آشامیدنی،عدم لوله کشی منازل، عدم دسترسی بهینه به شبکه های تلوزیونی و اینترنت و ...در حالی که اکثر مردم ایران از نعمت بهترین حمام در منازل خود بهره مندن هستند اما مردم روستای گمنج زیرکوه هنوز باروش سنتی و در یکی از قدیمی ترین حمام های موجود، استحمام می کنند.

حمام روستای گمنج که بر روی قنات روستا ساخته شده است، سالهاست مورد استفاده اهالی قرار می گیرد و مردم صبور این روستا با گرم کردن آب بوسیله آتش ، در یک اتاقک گلی که کف آن با سیمان پوشانده شده است، استحمام می کنند.


۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۰۹
محمدعلی خالقی

بمرود قدیم

جمعه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۳۷ ب.ظ

1) طایفه ای قبل از دین مبین اسلام حدود هزار سال پیش زندگی می‌کردند بنام طایفه گبرها (آتش پرست ) که قبرستانهای آن‌ها هم‌اکنون موجودمی‌باشند. و خاطرات و داستان‌های مشهوری دارند و اینکه آن‌ها عقیده داشتند اشیاء قیمتی خود را با مرده‌ها دفن می‌کردند.آثار حدود هفت قلعه بزرگ در اطراف روستاهای بمرود فعلی موجود است که به مرور زمان و به دلایل گوناگون جابجایی اهالی برای سکونت صورت می‌پذیرفته است. متأسفانه به دلیل بی‌توجهی مس‍ؤلان ذیربط، افرادی غیر مسئول و غیر حرفه‌ای دست به اکتشافاتی زده و اشیائی را هم کشف کرده و هم‌اکنون این آثار فرهنگی در حال تخریب واز بین رفتن است.2) شاهراه ترانزیتی : به دلیل اینکه این مسیر یکی از راه‌های اصلی جاده ابریشم بوده‌است این سرزمین مورد توجه پادشاهان وحاکمان بوده‌است. و حاکمان از دوران حکومت صفویان و افشاریان افرادی را به این منطقه اعزام نموده‌اند که آثار و نوشته‌هایی موجود است. مثلا آب انباری هست که سنگ نوشته ای بر سردر آن وجود داشته که مربوط به دوران شاه سلطان حسین بایقرا بوده‌است . چون روستای بمرود بزرگترین روستای منطقه بوده‌است. و دارای آب فراوان و محصول استراتژی گندم , در طول زمان مورد توجه ملوک و پادشاهان و حتی راه‌زنان و لشکرکشیها نیز واقع می‌شده‌است. افرادی از طرف حاکمان گماشته می‌شدند. که پست‌ها و مقام‌هایی را در اختیار داشته‌اند. هم به جمع‌آوری خراج و مالیات وهم دفاع سرزمینی مشغول بوده‌اند. گروهی از این مهاجران دارای علم و و دانش وافری بوده و بعضاً جزء شعرا ء وادباء بزرگ محسوب می‌شدند. که اشعار آنان از مدیحه سرایی و مرثیه سرایی هم‌اکنون موجود می‌باشد . 3) قلعه‌های مسکونی: محلهای مسکونی که از غارنشینی در کوه آغاز شده را می‌توان به شرح زیر نامبرد. الف : اولین قلعه در دامنه کوه پهدر (سینه در) محل فعلی چاه شهید عباسی بوده‌است ومسیر رود خانه فصلی هم از همانجا عبور می‌کرده‌است.ب : دومین قلعه در محل معروفی بنام خاک سلطانی حومه چاه کشاورزی شهید غلامی واقع می‌باشد .ج : سومین قلعه به محلی جدید سمت مشرق روستای قدیم بمرود حدوده 2 کیلو متری بوده‌است.د : چهارمین قلعه به محل روستای قدیم معروف بمرودکه هم‌اکنون بطور کامل موجود است منتقل شده‌است که آثار فراوانی از این قلعه هم‌اکنون موجود می‌باشد و متأسفانه در حال تخریب کشاورزان و دیگر عوامل است . در این محل از سالیان متمادی یعنی از سنه 500 هجری تا سال 1314 هجری شمسی مر دم در آنجا زندگی متمدنی داشته‌اند. در این روستا آثار فرهنگی و نظامی زیادی موجود است حصار دیوار قلعه، آب‌انبارهای شمال و وسط روستا که بین روستا و ارتفاع کوه واقع شده‌است، سه تا قبرستان یکی در شرق و یکی در غرب روستا ویکی در شمال روستا، خانه‌های بزرگان و والیان حکومتی، مسجد جامع در مرکز ده 4- تونل ونقب زیر زمینی در عمق بیست متری و به طول سه کیلومتر که هنگام حملات راهزنان ودشمنان از داخل به کوهستان راه داشته و اهالی پناه می‌بردند و.... در دوجای دیگر هم آثار قلعه‌هایی موجود است که معروف است به قلعه میرزای زرین قلم و یکی معروف به قلعه عبدالرزاق مشهور به( ستک حیل فتحعلی )5- غارها : در کوه‌های متعلق به بمرود آثارهایی موجود است. از قبیل غارها و لونها و صومعه‌ها که عبارتند از : خانه حسن بای خان در دره کاهی—غار کفتار در پوجه کوه – لونهای قدیم در پسکوه وغار ووک و غیره ..6- آسیابهای آبی : در مسیر روستای بمرود و در مجاورت نهرآب روستا چون مسیر نهر آب روستا بسیار طولانی است. (حدود بیش از سی کیلومتر) آثار آسیابهای آبی وجود دارد که به وسیلهٔ نیروی آب و چرخاندن سنگ‌های آن مردم گندم‌های خود را جهت تهیه نان آرد می نموده‌اند که عبارتند از : آسیاب حاجی – آسیاب تلو - میرزا آقایی – برج سلطان – عبدالرزاق – میرزا – نوگیرای و...7- آب انبارها : به دلیل اینکه کاروانهای تجاری از این محل به سرزمینهای هند و چین مرتب در رفت و آمد بوده‌اند حاکمان برای تأمین آب آشامیدنی آن‌ها، آب انبارهایی را چه در روستاهای قدیم و چه در روستای فعلی ویا در اطراف و اکناف تهیه می‌کردند تا در هنگام بارندگی و هدایت آب باران ذخیره شده و سپس خود و رهگذران بهره‌برداری نمایند که عبارتند از : حوض‌های شیرین در شمال قلعه بمرود قدیم که قدمت آن به زمان شاه سلطان حسین بایقرا در سنه 700 هجری که در آن زمان در شهر هرات حکومت داشته‌است برمی گردد. حوض حصه - حوض سرپشت - حوض انبار وسط قلعه - حوض بخته پزی - حوض قلندر - حوز پوزه کوه بمرود ( چقوکی)

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۳۷
محمدعلی خالقی

اشک حیران

چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ب.ظ
 من از این حادثه یا هلهله در خویش ز خود اندیشم 

 اشک از هلهله ای می خندید 

 اشک از حادثه ای می گریید 

 قطره ای شور غمش می لغزید 

  من از این اندیشم 

 قطره آبی ز فراق غم خود در سخن است 

 یا ز شوق خوش آن شیدایی سر مست است 

دکلمه در سخن از قطره ی اشکی 

  ز غم و شادی خود پنهان است

 که ز اعجاز سخن می گوید 

 من از این اندیشم 

 قدرت است در ابهام

شاعر :::خالقی (عرفان)
۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۱
محمدعلی خالقی

مرحوم حاجیه فاطمه عطایی (قاسمی)

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۲۴ ب.ظ

امروز سه شنبه  16/11/97 درگذشت مادری مهربان و مومن

 مرحومه حاجیه فاطمه عطایی(قاسمی)" را خدمت خانواده محترمشان  و سایر بستگان ازصمیم قلب تسلیت عرض نموده ،خداوند متعال روح پاکش را با سرورش فاطمه زهراء محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید.



تشییع پیکر مرحومه چهارشنبه 97/11/17 ساعت 8/30 صبح از درب منزل ایشان واقع در خیابان هنگام کوچه 5غربی پلاک120به سمت بهشت زهرا (س). 


وسیله ایاب و ذهاب مهیاست. 

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۴
محمدعلی خالقی

خراسان جنوبی

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۰۸ ق.ظ

خراسان‌جنوبی با طبیعتی گرم و نعمت‌های فراوان و خاص خود و با مردمی مهربان و صمیمی همراه با عطر جانبخش گل‌های زعفران در شرقی‌ترین نقطه‌ میهن عزیزمان قرار گرفته است.


به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه خراسان‌جنوبی، خراسان‌جنوبی با طبیعتی گرم و نعمت‌های فراوان و خاص خود و با مردمی مهربان و صمیمی همراه با عطر جانبخش گل‌های زعفران در شرقی‌ترین نقطه‌ میهن عزیزمان قرار گرفته است. خاک گرم این دیار بستری مناسب برای شکوفایی این گل زیباست و دامن پر مهرش همچون مادری مهربان پرورش دهنده‌ علما، فضلا و عرفای بسیار گران‌مایه است. خراسان جنوبی از پیشینه تاریخی بلندی برخوردار است بطوریکه بیش از 640 اثر تاریخی آن تاکنون در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.


استان خراسان‌جنوبی به مرکزیت شهر بیرجند دارای مساحتی بالغ بر 95388 کیلومتر مربع بین مدار جغرافیایی 30 درجه و 32 دقیقه تا 34 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 57 درجه و 57 دقیقه تا 60 درجه و 57 دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است.


ارتفاعات خراسان‌جنوبی امتداد شرقی‌ جنوبی دارد بلندترین نقطه‌ استان قله‌ باقران در ارتفاع 3615 متری و پست‌ترین نقاط استان در دشت کویر با ارتفاع 650 متر از سطح دریا واقع شده و آب و هوای استان از نوع نیمه‌صحرایی ملایم تا آب و هوای گرم صحرایی است.


سرزمین خراسان‌جنوبی در طول تاریخ هزاران ساله خود بستر افتخارات فراوانی بوده که آن هم به علت قابلیت‌های‌ بی‌نظیر این خطه است.


فرهنگ عامه


براساس اسناد کهن این منطقه زیستگاه یکی از اقوام آریایی‌نژاد به نام ساگارت بوده است و به دلیل وضعیت آب و هوایی و اقلیمی خاص خود چندان مورد توجه و تاخت و تاز افراد بیگانه قرار نگرفته است و زبان و نژاد مردم این خطه کمتر دچار آمیختگی واختلاط است. لذا از آنجا که قومیت غالب منطقه فارس می‌باشد زبان رسمی واصلی مردم استان، فارسی است.


این زبان در هر نقطه شهری وروستایی با لهجه خاص و منسوب به همان محل بیان می‌شود. همچنین غالب اقوام عرب ساکن در منطقه نیز هنوز به زبان خود سخن می گویند.


از جمله خصوصیات فرهنگی استان می‌توان به مراسم جشن کاکل و شکرگزاری درامر کشاورزی، جشن قوچ گذاری وکوچ در امر دامداری، جشن عید نوروز وسفره بستن ودیدوبازدید، خصوصاً مراسم برات و مراسم ماه محرم از قبیل نخل برداری، تعزیه خوانی، علم بندان وعلم گردانی، بیل زنی، مشعل گردانی، هفت منبر، سنگ زنی، کفچلزی و همچنین مراسم عروسی چنشت اشاره کرد.


از بازی‌های متداول که در این منطقه طرفداران خاص خود را دارد ومورد توجه قرار می گیرند می توان گله بازی، تشله(تیله)بازی، بجول بازی، چوب بازی، هفت سنگ، کوتش خرابه و.. را نام برد.


پوششی را که مردم به عنوان لباس و پوشاک مورد استفاده قرار می‌دهند عبارتند از:کلاه نمدی، شب کلاه، مندیل، کلاه دوره‌دار، کلاه پهلوی یا شیپوری، عرقچین، کلاه ترمه، گردن پیچ یا لنگته، جلیقه، پیراهن، قمیس، لباده، نیم تنه، شلوار(تنبان)، قارت(جقه)، سینه بند، مچ پیچ وگیوه که برای آقایان مورد استفاده قرار می گیرند واز پوشاک خانم ها می توان به چارقد، دستمال، روبند، کلوته، کوسه، عرقچین، پیراهن یا پهره، دالاق، شلیته، شلواریل، چادر، کفش تبلک‌دار، گرجی، گالش، کفش سوز و.. اشاره داشت که البته از میان آنها پوشاک چنشت ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی دارد که با تغییرات اندکی هنوز استفاده می‌شود.


غذاهای محلی استان که اغلب از مواد در دسترس و متناسب با شرایط آب و هوایی درست می‌شوند عبارتند از: اشکنه عدس، اشکنه آلو، اشکنه گوجه فرنگی، کشک زردوخورشت قوارمه، گوشت داغ(قورمه)، قروت، بنه، سابری، خرما برشته، آش رشته، آش جوش پره، توگی و انواع شیرینی: نان زنجبیلی، نان رو ورکرده، نان چرخی، نان کلمبه، نان لوله‌ای، نان برنجی و.. انواع نان‌های محلی: نان دو آتشه، نان سمنو، نان قلفی، روغن جوش، پتیر، نان کلمبه، نان گاورس، نان جو، نان جوش، سرپیازی، کنجدی و ... است.


موسیقی سنتی در خراسان‌جنوبی از سابقه طولانی برخوردار است و ویژگی موسیقی محلی در حرکات ریتمیک و نمایشی است و چوب بازی یکی از هنرهای وابسته به رقص است که ویژگی خاص خود را دارد.


خراسان‌جنوبی دارای زیباترین و لطیف‌ترین ترانه‌ها، آوازها و حماسی‌ترین رقص‌ها و آهنگ‌های سازی آوازی است که کم نظیر است. رقم‌های پنج ضربی وسه تایی متداول در منطقه ویژگی خودش را دارد که در دیگر نقاط استان مرسوم نیست. از جمله سازهای محلی که مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از: دهل، سرنا، دایره ونی که معمولا توسط خود نوازندگان ساخته می‌شود. برخی قطعات موسیقی ویژه رقص‌های محلی در این منطقه عبارتند از: اصیل، ناره ناره، چنشتی، چپ وراست، شیرجه، احوال، سه ضرب

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۰۸
محمدعلی خالقی

معما

يكشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۰۹ ب.ظ

خداوندا , چرا این گونه را زیستن 

چرا این گونه را خفتن 

به زیر اب چه فریادی 

در این عصر زمان گر چه عصا از کور می دزدند . ولی ناگه نمی دانند 

 . خداوندا تو را شکرت 

به راه کوچه بمست اگر پرسان شوی گاهی 

صراط المستیقیم گویند . به راه کوچه بمبست چه راه مستقیمی هست 

نمی دانم وحیرانم از این پرسان 

در این جویای بی حاصل نمی دانم 

جوابی نیست

 . خداوندا تو می دانی تورا تا کی شکیبایی 

به دریا می رسند قطره فراموش 

به گوهر می رسند خود را فراموش 

چو سیرن یادی از انها نمی دانند 

چه سختی ها , مشقتها کجاست 

الله فراموش 

چه اغازی در این دنیا چه پایانی چه امروزی چه فردایی 

یکی بالا یکی پایین 

چرا این گونه می خواهی 

تو می دانی , تو دانایی , تو بالایی

بگو ایا معماست

مفهوم متن فوق , کسانی رو می رساند که شکمی سیر ومیراثی عظیم دارند وغرق در نعمتهای خداوندند . واز ایتام وکودکان بی سرپرست وفقرا ونیازمندان فراموش کرده اند . وهنوز با تمام دارایی شان حریص ترند وخبری از ان مادری که محتاج یک لقمه نانه ویا اون فرزندی که بوی پدر ومادر را احساس نکرده ودر فقر واوارگی به سر می برد ندارند 

انها که در لذت خود به سر میبرند وناگه از پروردگاری که تموم هستی از ان اوست .وفردایی که به یک چشم به هم زدن دنیای خود را خاموش می بینند وانجاست که با دستی خالی با یک کفن در گورستان خود برای ابدیت خفته اند  

فقرا , اوارگان ,ایتام , زلزله زدگان , را از یاد نبریم . اندکی اندیشه وخدا را شکر کنیم که آنچه هست همه از آن اوست .

نویسنده ,محمد علی خالقی

۰ نظر ۱۴ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۹
محمدعلی خالقی

توجیه نادرست

جمعه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۰۱ ق.ظ
آموخته ایم بر اعمال وکارکردهای خود توجیه باشیم 
این توجیه نوعی تدبیر بر افکار و اعمال خویش است که در هر شرایطی دست به عمل هایی می زنیم که به نفع مان باشد  خیلی ساده خود را قانع و توجیه می کنیم 
یک موضوع کوچیک را شاید جهت توجیح آن قدر بزرگ می کنیم که در نهایت شاید به جنگ و دعوا ختم شود و به موضوعی بزرگ برسیم 
 این اعمال منفی و نادرست است
مثال::تعقیب نماز باعث عدم اقامه نماز است 
یا کمک به فقرا و نیازمندان جهت منیت های ریایی و.....
این نوعی توجیه است که در این توجیه خود را گول زده ایم
یا بدهی پولی که از مستحقات و واجبات است که به دلیل اختلافاتی لج و لجبازی خود را بر توجیهی در قانع هستیم که به ایتام و مستمندان کمک می کنیم. بدهی باید پرداخت شود وقتی مطالبه گر حقش را می خواهد چه توجیه و تقسیمی بر مستمندان واجب است 
 پوشش در لباس روحانیت ، ذکر هر روز تسبیح و اقامه نماز ، پسوند  پیشوند حاج آقا به شهرت و نام  و رد پینه ی مهری بر پیشانی که دلیل بر شخصیت و هویت انسان در عرفان و خداشناسی نیست 
چه فایده ای که با این همه شهرت غافل از اعمالی باشیم که اشتباهی بزرگ در درگاه خداوند و ثبت اعمالی نادرست در کارنامه آخرت خود را در آلوده ایم 
آیا این توجیه و تبرئه که برای خود می پنداریم صحیح است 
دوستی که خود را عاقل و حاکم خویش در گماند در این نگاشت به ذکر بیان است  مبلغی پولی که در سالهایی دور در معامله ی به اختلاف کشید را از روی غیظ  و جهل در مخارج حسینیه و مسجد ، خود را از اعضای صف اول خیرین نامی می پندارد و در صف اول نماز به اقامه نماز می ایستد در صورتی که باید بدهی اش را می پرداخت این توجیحی ایست که برای ایشان قانع کننده بوده 
  شاید مطالبه گر هیچ گاه از حق خود نگذرد هر چند که خرج حسینیه و مسجد شده باشد .
خداوند هیچ گاه نخواهد خواست که خانه اش در ساخت و ساز پولی باشد که مستحق مطالبه است
خداوند هیچ گاه نخواهد خواست خانه اش در آسایش باشد و بنده اش در مشقت 
 امیدواریم این توجیه هات نادرست را بطور صحیح در اذهانی روشن در تامل باشیم و بیشتر اندیشه کنیم چرا که روزی بر اعمال خود پشیمان خواهیم بود که دست روزگار دگر جای امان نخواهد بود.
نویسنده خالقی اسفاد 


۰ نظر ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۰۳:۰۱
محمدعلی خالقی

پنجشنبه 11/11/97

پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ

امشب پنجشنبه 11/11/97 

یادی کنیم از تازه در گذشتگان با ذکر فاتحه ای بر محمد و ال محمد 

مرحوم حاج محمد رضا یعقوبی 

مرحوم خورشید سلیمانی 

مرحوم عفت غفاری 

مرحوم خواجه محمد  شفیع حسنی 

مرحوم لیلا حیدر پور

مرحوم میرزا نقی شفیعی 

مرحوم فاطمه عبدی 

مرحوم زهرا حسنی 

روح همگی شاد و یادشان گرامی  


            

یک روز برای همیشه وداع می کنم 

         وداع خاموش

               وداع یاران

                    وداع رنگی 

و چه تلخ است پایان راهی که 

     برای همیشه رنگ سیاهی است.     

       چشمهایم را می بندم 

       شاید خوابی آرام و جاوید در راه باشد  

۱ نظر ۱۱ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۳۲
محمدعلی خالقی

خونه خونه

چهارشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۴۲ ب.ظ
خونه اون خونه ی غمگین  
که هزار هزار تا خاطره داره 
خونه اون خونه ی  ویرون 
همشون خاطره یادم می یاره 
یادمه از اون قدیما  
چه دلایی که به هم دوخته بودیم 
توی برف و باد و بارون  
دیوار محبت ساخته بودیم  

خونه خونه   
      سفره ی نون 
          خونه اون پنجره ایون 
خونه خونه 
      سفره ی نون  
          خونه اون پنجره ایون  

موجی از کینه اومد       همه رو ز هم گسست
 پدر پیرمو کشت           دلا رو ز هم شکست     

حالا از اون خونه چی مونده بجا 
حالا من موندم  اون ویرونها  
 
من غمگین    من خسته    من درد   
می نویسم آخرین حرف روی برگ 

کی میاد دست  روی دست هم بزاریم 
تا بسازیم خونه مون رو دوباره 
کی میاد دست روی دست هم بزاریم 
تا بسازیم خونه مون رو دوباره 

      خالقی اسفاد 

۱ نظر ۱۰ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۴۲
محمدعلی خالقی

شعر اسفاد

دوشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۵۲ ب.ظ

سلامی بر گل  زیبای  اسفاد                       گروه ناب وخوش آوای اسفاد


دلم در پیش خورشید است بنگر                   سر شاسکوه، در بالای اسفاد


سفر کردم به شهرهای زیادی                      نبوده هیچ یک، همتای اسفاد


به یاد روستا دل تازه دارم                             دل من عاشق و شیدای اسفاد


صفا و خوبی مردم فراوان                             نباشد مردمی همتای اسفاد


ببین گلدسته های مسجدش را                    اذان  دل کش  آقای اسفاد


ندارد طرقبه حسن و جمالی                         به پیش منظر زیبای اسفاد


شاعر : مرتضی حسینی اسفاد (شمیم)

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋

۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۵۲
محمدعلی خالقی

خاطرات جوز تکنی اسفاد

دوشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۴۲ ب.ظ

خاطرات جوز تکنی با جوز رویه .....🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿


یکی از باغهای پدربزرگم که باغ بلند نام داشت در همسایگی باغ حاجی محمدحسین جعفری بود و از آنجا که در اسفاد رسم بود هر درختی که شاخهایش در باغ همسایه باشدنصف محصول همان شاخها مال صاحب درخت بود و نصف دیگر مال  همسایه بود.درخت موجود در باغ حاجی محمدحسین جعفری که شاخهایش در باغ ما بودرامن و عمویم اسماعیل با چوب بلندی که در اصطلاح اسفادیها جوز رویه یا جوز روبه نام داشت پایین میکردیم....درخت بر جو در همسایگی خانه آقای میر زامیر میری که مال بابابزرگم بود هم سر از باغ همسایه در آورده بود که  هر سال موقع محصول دادن برایمان خاطره میشد شوخی های آقای میری با ما که کم سن وسال بودیم انگیزه ای مضاعف میدادتا جوز رویه رو مایل به باغ ایشان بزنیم تا محصول بیشتری  سهم ایشان شود(شیطنتی بچه گانه بود )....باغ مرحوم ملاوهاب که درخت جوز بلند و صعب العبوری داشت زحمتش به دوش عمو رضام بود...



فصل چیندن جوز در اکثر باغات اسفاد بر کنده درختان جوانان و مردانی را مشاهده میکردیم که با جوز رویه بلندی به بار درخت ضربه میزدند و بار درختان چو تیر از چله رها شده به زمین مینشستند ......
در فصل جوز در اسفاد چرخه طبیعت برای کلاغ ها و کلاجیکها خوب میچرخید ،تک و توک جوزی که بعد چیندن درخت باقی میماندیا بر نوک کلاغ ها بود و یا مورد نشانه سنگهای بچه های پاسه کن....
پاسه کردن جوز خود برایم یاداور خاطرات زیادی است ....از سر قنات تا سر سه کیچه آنقدر به گردوهای مانده بر درختان سنگ میزدیم که دستهایمان از مفصل درد میگرفت و گاهی سنگها پس از فرود آمدن شکایتهایی نیز بدنبال داشت که خدارا شکر هیچوقت مصدومی نداشت.‌‌.
خوردن نان تنوری دست پخت مادربزرگ و یا خاله ام با جوزهای پاسه آنقدر لذت داشت که باز انگیزه رفتن برای پاسه ایجاد میشد..‌....
درخت حاج میرزا محمد غفاری و درخت مرحوم حاج محمدصادق همیشه بیشترین سهم پاسه را برایمان داشت .......
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
حال که به اسفاد میروم کنده های درختان پربار و سربه فلک کشیده قدیم را همچون جنازه ای بی جان میبینم خاطراتی برایم تداعی میشود که تنها و تنها در چنین جایی میتوان عنوان کرد چرا که هستند دوستانی که خاطراتی مشابه و یا بیشتر و بهتر از اینجانب در خصوص جوز و درختان جوز در اسفاد دارند........🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
مهدی محمدی اسفاد۸بهمن ۹۷
۱ نظر ۰۸ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۴۲
محمدعلی خالقی

سوره روم 20-11

شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۵۱ ب.ظ

و سپاس اهل عالم و آسمانها و زمین مخصوص اوست و شما نیز در تاریکی شب و نیمه روز به ستایش او مشغول شوید . زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورد و زمین را پس از فصل خزان و مرگ گیاهان باز زنده گرداند و همین گونه شما را هم از خاک بیرون آورد و یکی از قدرتهای خدا این است که شما ادمیان را از خاک خلق کرده و سپس که بشری شدید در همه روی زمین منتشر گشتید و باز از ایات لطف الهی انست که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید  که با ارامش یافته و با هم انس گیرید

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۵۱
محمدعلی خالقی

صف نفت در اسفاد قدیم

جمعه, ۵ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۱۳ ق.ظ


با سلام و احترام

این همه شلوغی و جنب و جوش که در صف نفت اسفاد بود در عسلویه و بریتیش پترولیوم نبود.

بچه های قدیم هم در رفع مشکلات خانواده بسیار موثر بودند و مثل امروز بی تفاوت نبودند.

وقتی از مدرسه تعطیل می شدیم و تانکر های نفت را می دیدیم سریع به پدر مادر ها خبر می دادیم که نفت آمده است.

روز بعد ، صبح زود و قبل از طلوع خورشید صف طولانی گرفتن  نفت تشکیل می شد.

ظرف های کوچک و بزرگ با سر و بدون سر . بشکه . گلندهای پلاستیکی و ظروف حلبی با درب های گرد و محکم  ، داخل فرغون و یا روی زمین.

اونقدر سر و صدا بود که همه متوجه بودند که نفت آمده است.

هم زن ها مشارکت داشتند و هم مرد ها.

هر خانواده چند ظرف را با طناب و نخ به هم بسته بودند و ظروفی که نخ بسته نبود گاهی اوقات با ظروف نفر جلویی ،جلوتر می رفت.

بعلت اینکه پمپ نفت دستی بود و این کار توسط یک نفر آن هم آقای مرحوم حسن صادقی انجام می شد کار به کندی پیش می رفت و توزیع نفت گاهی اوقات دو روز طول می کشید.

البته گاهی اوقات افراد نیز در کشیدن نفت کمک می کردند تا روند کار تسریع شود و یا حداقل اون ظرف ۱۸ لیتری که سنگین بود را داخل ظروف می ریختند.

ظروف نفت به کندی و زره زره جلو می رفت و افراد در کنار ظروف می نشستند و به گپ و گفت می پرداختند . گاهی اوقات بعضی افراد می رفتند و ظهر می آمدند و جلو کشیدن ظروف را به دیگران می سپردند.

بعضی افراد نیز با سرو صدا و یا مغلطه و پارتی ،بی نوبتی می کردند.

صف نفت اسفاد با همه مشکلاتی که داشت شیرین بود .

اولین بار صف ایستادن مردم ایران  در زمان  رزم آرا بوجود آمد و امروزه نوبت گیری ها کامپیوتری شده است و یا حداقل اسامی یاداشت می شود.

به هر حال توزیع نفت در آن محیط کوچک نفتی کار سختی بود و مشکلات خاص خودش را داشت .

بوی نفت . پخش شدن نفت به لباس و سر و صورت نمونه ای از مشکلات بود.

امروز نفت جای خود را به گاز طبیعی، این انرژی راحت و پاک داده است.

امید است قدر این سرمایه های ملی و  طبیعی که سایر کشورها از آن بی بهره اند را بدانیم.

برای مرحوم آقای حسن صادقی آرزوی رحمت و رضوان الهی داریم و برای فرزندان خونگرمش نیز آرزوی سلامتی و طول عمر باعزت داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

و برای آقایان رضا اسحاقی و مهدی نظرجانی و حسن مددی نیز  که در توزیع نفت زحمات فراوانی کشیدند آرزوی سلامتی و بهروزی داریم.

پایدار و سربلند باشید.

                   کریمی آوای اسفاد

۱ نظر ۰۵ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۱۳
محمدعلی خالقی

بافندگی در اسفاد

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۳۲ ب.ظ

بافندگی در اسفاد

از قدیم الایام صنعت بافت در اسفاد رونق خوبی داشته است که می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود💐🌟

بافت پارچه های کرباس👕

بافت پارچه های ابریشمی👚

بافت گلیم وپلاس

بافت توبره وخورجین وروکش پالون الاغ🦓

بافت جوراب و دستکش🧦🧤

بافت جوال و خاک کش

که با توجه به پیشرفت زندگی مردم و دادوستد ادامه آن به بافت قالیچه رسید این هنر ارزشمند مخصوص خانمهای اسفاد بود و برای دختران دم بخت هم یک هنر محسوب میشد🧕

بطوریکه در ایام خواستگاری خانواده عروس دست بافته های دختر خانم رو به نمایش میگذاشتندوعروس خانم ها هم تعدادی از این قالیچه های دسترنج خود رو همراه جهیزیه به خانه داماد میبردند🤵

در زمان بافت قالیچه دختران باهم همکاری می کردن (همبافت)👩‍❤️‍👩

زمان تنیدن تون(نخ تار) از یک نفر سبک پا استفاده یشد تا بافت قالیچه زود تمام شود🏃‍♂

هنگام شروع بافت قالیچه شکلات به حاضرین میدادند 🍬

زمان پایان بافت قالیچه شیرینی توزیع میکردند🍛واگرخانم بارداری پا بر فرش تازه بافته می گذاشت پیش بینی جنسیت جنین را میکردند⛄️

خلاصه سرگرمی بسیار شیرین و هنر بسیار زیبا و دیدنی از خانم‌ها در اسفاد قدیم بودودر اقتصاد خانواده بسیار تاثیر گذار بود 💰در کیفیت بافت قالیچه بعضی از افراد معروف بودند و خرید و فروش قالیچه هم شغل پر درآمد محسوب میشد 💵 در اینجا به بعضی از ابزار و اصطلاحات بافندگی اشاره میکنم _مقراز_دستوک_پکی_کارد_گوره_گله_   پیدمه_دم_ساده بافی_کوک✂️🔪

نام چند نقشه بافت 

گل ابری_ گل طاووس _گل ترکمنی_ گل مرغی_ گل خشتی🌻 کاش این هنر ها با تغییر زندگی امروزی فراموش نشود و به عنوان میراثی ماندگار دست به دست بچرخد(سربلند باد اسفاد واسفادی در جای جای میهن اسلامی قنبری دیماه ۹۷)

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۳۲
محمدعلی خالقی

اسفاد کهن

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۳۶ ب.ظ
پیر مردی چوب های خشک شده کنار دگدان را در آتش می انداخت و چپوقش را از چوب باریک دگدان چاق می کرد
 اکثر خانه های خشتی و قدیمی از پشت بامها به هم راه داشت
 طبقه همکف اکثر خانه ها طویله و کاهدان و انباری از اسباب الات کشاورزی بود 
نور فانوسی در شب از روزنه ی باریک درب چوبی در امتداد بود 
 ملاغلام اخور رو از کاه تلیت بیشتر می کرد  که فردا باید زمینهای کنار را شخم بزند 
 . درب کاهدون از خانه پشتی بود و همیشه چراغ بادی را فتیله می داد که مبادا از تاریکی شب در حراس باشد
 سیاهی بزرگی از پشت سر با نور چراغ بادی به جلو در حرکت بود .
 وقتی به کاهدون می رسید چراغ بادی را در میخی که بر دیوار خشتی فرو بود اونگ می کرد و کیسه را از کاه پر و به سوی طویله حرکت می کرد
 هنوز به آخر طویله نرسیده بود گاو از فرط گشنگی  امان ریختن کاه را در اخور نمی داد 
گاو پوزش را در آخور فرو می برد و سمش را در زمین می کوبید و دمش را به نشانه سپاس تکان می داد 
هوا که روشن شد ملاغلام  و پیرمرد الاغش را سوار می شدند  و گاو را هم به دنبال خود می بستند
  الاغ تا چشمش به جوب باریک اب می افتاد خود را جهت رفع تشنگی به جوب  می کشاند 
پیرمرد مقداری گندم را در کیسه ای می ریخت و مشت مشت تخم می کرد 
حسنک  الاغ و گاو را با جغدی به گردنشان می بست و اسبابی شخم زنی را با ریسمان گره می زد 
 نزدیک ظهر که می شد حیوان از شدت خستگی و گرسنگی با هم کلنجار بودند گاهی یکی از حیوانها خود را عقب یا جلو می انداخت تا از زیر بار شانه خالی کند
 پیرمرد ترگزی از انار را بر کپل هایشان می گذاشت و با لهجه محلی پل برو ههههههه خود را به یک طرف می کشاند تا قسمت کنارخیت که از شیار گرفته نشده بود را بگیرد
 گاو گاهی دزدکی از سبزه های جوار زمین می قاپید 
میرزا هم بیل به دست برق و جوب ها را برای آبیاری شب مهیا می کرد 
صدای پیرزن پشت خمیده ای که با بقچه ای از لباس بر روی سر خود حمل می کرد از دور دست می آمد و آمار اب را بر کدام جوب پرسان بود 
گاوها از شدت خستگی به سمت طویله تند تند می دویدن 
باری گندمی راکب سوار پیرزن را به حاشیه جاده باریک می کشاند 
صدای گنجشکان و پرندگان از همهمه در خرابه های خانها و سقف های چوبی در جیک وتاب بود 
مادر بزرگ پیری چراغ بادی را از گالون نفت و پوتین های آبیاری را در راه پله جفت می کند 
بعد از ان همه خستگی  روز پیرمرد  بیل و چراغ را در سر سه کیچه و مجمع ابیاران در انتظار آبیاری شبانه و جر و بحث های دوستانه به صبح می نشیند 
صدای مرغ شبی  تمام شب را در آوازی دل انگیز سکوت شب را در آهنگ است 
جیرجیرکی در گریز از آب خوردگی خود را به دامنه بلندا می پکد
هر چند سخت ولی صاف یکرنگ صادق آرامش بهترین خاطرات و حیات را اسفاد وطنم در کهن فراموش نخواهد کرد 
نگارش خالقی اسفاد 
۰ نظر ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۳۶
محمدعلی خالقی