و باری دیگر صدای آهنگ می تابد تقدیم به حامیان دلتنگ اسفاد وطنم
در شاخه های خشک شرم وجود نجوای غم دارد
در کوچه ها هر شب عزای ماتم دارد
در خفتگان خفته دیرین
هر شب صدای پچ پچی در گوش می پیچد
گویی چو آنها هم ز حال من خبر دارند
در آسمان در سایه هر ابر در پیکر
سیر از سراب برکه بر تن رنگ شب دارد
باران می گرید
خورشید سوزان است
ماه از نگاه مبهم باران
شب را به صبح آهنگ می تابد
عرفان اسفاد وطنم