اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سکوت تلخ» ثبت شده است

اندیشه

شب حوصله می دارد وقتی که تو خوابی

بوی نفست را ماه است که می داند

 

قدرت به صدا نیست حرف است که می ماند

کین یا که محبت بر دل چنین  ماند 

 

بر هر قدمت روشن اندیشه که می راند 

خود را  نفریبانیم  دانیم  که می داند

 

شب را به سکوت اید وقت است خواب اید

شب رهگذر روشن  اندیشه چه می داند

 

گرد است زمین راند خلقت به جهان آید

زاده هم موجودت عقل هم به سکوت اید

 

گندم به زمین مصبور  نور شفقی ناگه 

اّب و گذر و رویش     جان است شکوه  آید 

 

قدرت که به پنهان  نیست گر چشم نبود روشن

آن گه که شود بیدار شب هم به شکن اید

 

شعرم ز برای تو کم آرد و دشوار  است 

شکرانه به جای ارم هر دم که نفس اید

      

 شاعر خالقی اسفاد (عرفان)

۰ نظر ۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۵۹
محمدعلی خالقی


سکوت تلخ


یه سکوت یه پنجره  یه نفر مسافره

با تو هوا ی تو یه قفس پشت دره  

من هو هوای تو عمری دربدره

بی تو هر تجربه ای که بده یا بدتره


این جای خالی تو دنیای  دیونه مه دنیای  دیونه مه


چرا باید بشکنی سکوت این خونه رو

تو که بودی واسه من مرهم وجود من

مرهم وجود من

یادت گذشته ی خاطره های بچگی 

یادته  اون کوچه های پر امید کودکی

بیا باز که ما بشیم عهد پیمان نشکنیم

 بشکنیم سکوت تلخ

بشکنیم سکوت تلخ 


این جای خالی تو دنیای دیونه مه دنیای دیونه مه


سراینده خالقی اسفاد

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۲۹
محمدعلی خالقی