اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر فروغ شاعر خالقی عرفان» ثبت شده است

فروغ

۲۳
مرداد

چو  نوری از غریب یک سیاهی 

فروغی در زمین و اسمانها

به وقت خواب و بیداری بیاندیش

تن مهتاب یا خورشید خاموش 

             
                عرفان
  • ۰ نظر
  • ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۶
  • ۲۳۴ نمایش
  • محمدعلی خالقی