اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

به بهانه ۱۸ عقرب ۲

      با سلام و احترام 

قدیما گل های زعفرون مثل امروز ارزشمند نبود.

بازاریابی ضعیف . عدم شناخت مردم از زعفران   . استفاده زعفرون  بعنوان اولویت آخر و از همه مهمتر اینکه همه مردم  همزمان با هم بصورت انبوه گل داشتند

بنابراین گل ها باید خارج از منطقه پر می شد و معمولا به قائن برای فروش و پر کردن ارسال می شد.

اما تقریبا ۸۰ درصد گل توسط خانواده ها پر می شد چرا که امکان ارسال گل ضعیف بود.

پر کردن گل و یا گل وه کنی هم کاری آسون نبود. هر نفر در بهترین حالت می توانست در روز ۵ کیلو گل پر کند.

خستگی ناشی از کارهای روزانه . چیدن گل . طی کردن مسیر و مشق و تکالیف روزانه باعث می شد تا گل واکنی کمی آسان تر باشد.

گل پر کنی علاوه بر خستگی،شور و حال خاصی هم داشت.

پر کردن گل روی پشت بام و دیوار حیاط ،  سرچهار راه قلعه، همزمان با دیدن ماشین علی کلوخ 

و در شهرک هم جلو مخابرات و برای خانم ها هم جلو در حیاط و یا در حیاط همسایه ها لذت بخش بود.

گل وا کنی باعث شده بود دید و بازدید های شبانه و صله رحم رونق بگیرد.

پدر و مادر سهم هر یک از بچه ها را جدا می کردند و دست آخر گلهای باقی مانده را مشت بخش می کردند تا زود تر تمام شود و خانواده هایی که زودتر پر می کردند به دیگران نیز کمک می کردند.

خواب آور بودن گل زعفرون و خستگی های روزانه و خستگی ناشی از چیدن گل باعث خواب آلودگی و خستگی و چرت زدن هنگام پر کردن گل می شد.

خمیازه و چرت زدن امری طبیعی بود و گاهی اوقات از فرط خستگی و خواب آلودگی به سمت پرها و بشقاب زعفرون چپه می شدیم در این هنگام بزرگترها با خارش کف پا و فرو کردن دم گل به داخل بینی و بخاطر اعتراض و حسودی سایرین ما را بیدار می کردند اما ارفاق هایی هم از طرف پدر مادر گاهی صورت می گرفت.

در گل واکنی هم ،کلک بازی هایی  صورت می گرفت.  قاطی کردن گل ها با گل های دیگران . قایم کردن  گل در میان پرها یک نوع راه فرار بود.

به هر حال شیرینی و سختی های آن دوران . مجمع و سفته قوت های زعفرون . گل های  ۴ . ۵ . ۶ پره . دم پنجه گی و سرنش و زردی گل . و سردی پرهای گل و پرهای داخل کوچه و پشت درب منازل هیچ موقع از یاد ما نخواهد رفت .

سلام و درود بی کران ما به پدر مادر های زحمت کش آن دوران که هنوز آثار درد و رنج زحمات طاقت فرسای آن دوران در پیکر رنجورشان نهفته است .

یادت بخیر شب های گل وه کنی 

یادت بخیر بی خوابی ها

 و یادت بخیر سوز و سرمای جانسوز ۱۸ عقرب.

                                     یادت بخیر

کریمی اسفاد 

۹۶/۱۲/۲۳
محمدعلی خالقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی