خداوندا بده شری که خیر ما در آن باشد
داستان روز
نقل است از یکی از دوستان قاسمی اسفاد
در نماز ظهر جهت اقامه نماز به مسجد رفته تا اقتدای حاجت نماید
دوچرخه اش را در درب مسجد پارک کرده تا نمازش را بخواند.
گویند از یکی از بزرگواران تاکید بر قفل دوچرخه نموده و ایشان اعتنایی به آن نداشتند .
گویا بعد از خواندن نماز دوچرخه نبوده و کسی ان را برده
فرد همراه رو کرد به جناب قاسمی و گفت . نگفتم دوچرخه ات را قفل کن
جناب قاسمی با لبخندی ملیح پاسخ داد خوب حتما لازم داشته که برده و بدون ناراحتی پیاده به راه خانه ، راهش را ادامه می دهد
این سخاوت انسانهای بزرگ است
گاهی خداوند مشکلی را در سر راه ادم قرار می دهد که شرش خیر می باشد
بیایید به راههای خداشناسی پی ببریم و کمی سخاوت و صبور باشیم
شاید در آن حوالی از طرف خداوند خیریتی در راه باشد.
هر عمل کز آدمی از خیر و شر سر می زند
آن عمل مزدش به زودی پشت در در می زند