برداشت زعفران در اسفاد قدیم
یکی از معضلات وخاطراتی که در برداشت زعفران داشتیم بچه داری بود .باالخصوص موقعی که جوش گلها بود وما واقعا از برداشت گلها سخت در مشقت بودیم. حمل بچها و بچه داری در برداشت گلها معضلی سخت دشوار بود . .از یک طرف خوشحالی ما از جوش گلها بر چهاره ها نمایان بود واز طرفی هم کودکان خردسال اذیت می کردند و این خود باعث می شد کار روند پیشرفتی نداشته باشد .
خدایمان این بود که بچه دمی ارام بگیرد وبخوابد تا ما بکارمان برسیم , به قول اسفادیها ، درگاه یا پیشون خیتها یا بغل پل ها جایگاه خوبی برای اطراق عزیزان مان بود گاهی این قدر از خود بی خودشده که سه چهار خیت را پشت سر گذاشته غافل از این که کودک در چند فاصله ای دورتر از ماست که صدای گریه اش هم به گوش نمی رسید
چراغ توری هم نمایش سایه ی ما رو از خودمان بر زمین اکران وزیبایی خود را با صدای فیش فیشش بر گوشها نمایان می کرد .
گاهی روشنایی زیبایش با تور ظریفش چندها کیلومتر به چشم می خورد ویکی از مشکلات چراغ توری تور ظریفش بود که در هنگام ریختن تور چاره ای جز شکیبایی نبود
سرمای هوا هم گاهی ما را وادار به اتشی میکرد که گرمایش هم بی امان بود ولی با تمام خاطرات تلخ وشیرینش گر چه برایمان زیاد اهمیت نداشت کیسه های گلی که گاهی شمارش به هفت وهشت تا و شاید بیشتر هم می رسید ولی صافی وپاکی و دلی شکیبا ، مردمی ارام واهل دل خستگی تمام این تایم را پر می کرد .
شاید ان ان روز ها بیاید یاد باد یاد باد ان روزگاران یاد باد
خالقی اسفاد
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥