افروختن
مانده برجا کهن سرو دنج
جز سرو برگ زرد ماند و رنج
پای در بند کجا باورت
بودنت زان بهاری تنت
اذرخش تو رعب خزان
پیکرت گلگون و نشان
تازیانه گرفت چون تگرگ
حال آن روزت از مور و مرگ
آسمانت سیه چون که زاغ
آشیانه سکوت گشته داغ
اهوان نیست در باغ و دشت
مثل مردان بی بازگشت
دست عشق و صفا فرود آمد
هیمه افروخت بوی دود آمد
دودش آتش اندیشه ام
آرزو آتش بر ریشه ام
شاعر خالقی (عرفان)
از اواخر سالهای۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۸ اسفاد و خراسان جنوبی خشکسالی های پی درپی دامن این مرزو بوم را فرا گرفت و مردم رنج دیده ی این دیار به سختی روزگار می گذراندند . سال ۱۳۹۸ اولین بهار رنگارنگ را بعد ان همه خشکسالی به ارمغان اورد .
این اشعار بیان اور روزهای سخت زندگی و خشکسالی های متمادی را عنوان می دارد .