ارنگ ارنگ
یکی از بازی های گروهی مرسوم در اسفاد بازی بازی
اُرنگ اُرنگ بود . این بازی یک پادشاه ، یک وزیر و تعدادی بازیگر داشت که تعداد بازیگران عادی محدودیت نداشت و هر چه تعداد بازیکنان بیشتر بودند جذابیت بازی بیشتر می شد . استاد و پیش کسوت این بازی در عصر بنده ی حقیر آقای علی اکبر نظری بودند که نقش پادشاه را در این بازی داشتند.
ایشان با اجرای خاص و دیدنی خود شادی و شعف به یاد ماندنی به تماشاچیان تزریق می کردند .
شیوه بازی اینگونه بود که یک لُنگُته را تا می کردند که کوتاه شود بعد می تاباندند و با آن دُرنه درست می کردند ، یک سرِ
دُرنه در دست پادشاهِ بازی و کمکی اش یعنی وزیر بود و سرِ
دیگر درنه در دست یکی از بازیکنان که چهره به چهره استاد ایستاده بود .
پادشاه با صدای بلند می گفت : اُرنگ اُرنگ
بازیکن مخاطب می گفت : خرها چه رنگ
مثلاً پادشاه می گفت : یک خر هست بندلی ، خیلی شرّ و
جُفتک زن مثلاً از سرتخت آقامیر تا سر سه کیچه،که بازیکن مخاطب باید تشخیص می داد که این خر مال کی هست.
اگر تشخیص او درست نبود از دور بازی خارج می شد و اگر تشخیص او درست بود ، درنه را می گرفت و سایر بازیکنان را دنبال کرده و با این درنه با تمام قدرت به هر کسی که می رسید می زد .این زدن ادامه داشت تا اینکه پادشاه با فرمان ( سیه جو ) بازی را متوقف کرده و دستور اتمام بازی را صادر می کرد .
احمد عظیمی اسفاد