ماشین هیولا
خنده ای تازه کنیم
ترافیک و ازدحام جمعیت بدجور آزارم می داد . به اتفاق دوستانم در ترافیکی اشفته کلافه شده بودم . که دوستم سوالی غیر منتظره از من جویا شد .
می شه بگی چه ارزویی داری ؟ بله .. ارزو دارم ماشین سخت و ضد گلوله داشته باشم که از چهار طرف دارای شمشیر و نیزهایی تیز باشد که به تن ماشین ها فرو کنم و ان قدر سنگین و لاستیک هایی بزرگ و قدرت مند داشته باشد که در همچنین ترافیکی تمام انها را له کنم و بکوبم و راهم را باز کنم و چنان سرعت داشته باشد که هیچ ماشین پلیسی نتواند من را بگیرد .
انگاه بالگردی در بالای سرم مرا دنبال خواهد کرد و صدای ماشین پلیس ها و شلیک تانک ها از هر کوچه و شهر به گوش خواهد رسید و اشفته بازاری را خواهی دید .
می توانی تصورش را در ذهنت تجسم کنی
اندکی خاموش شد و هم چنان خنده ای بلند سر داد که هنوز صدای خنده هایش در گوشم می پیچد
امروز از ان روزها سالها می گذرد و من گر چه به ارزویم نرسیده ام اما وقتی با دنیای جدید نرم افزارها و گوشیهای جدید ماشین بازی فکر می کنم می توانم تصور دنیایی که ارزویم بود را بکنم و انها را له کنم و راهم را ادامه دهم و اروزیم را به حقیقت بکشم .
امروز مرا یاد لحظه ها یی می اندازد تا یادی از دوستان و خاطره ها زنده شود
به یاد دوستان و خاطرات گذشته