اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی
ای سرو قد صنوبر ، اسفاد
ای کهکشان و اختر اسفاد
ای شاسکوه بر سر تو چون تاج
ای برتر از عقیق و گُهر اسفاد
آرامگاه پاک شهیدانت
چون کیمیا ی اهل نظر اسفاد
اندیشه و خرد ز تو می جوشد
سرچشمه های علم و هنر اسفاد
نسل جدید ترک وطن کردند
در خاطرت همیشه سفر اسفاد
در کارگاه دیده تو را دارم
ای شعر ، ای سروده تر، اسفاد
دستان پینه بسته ی مردانت
دنبال کار ، شام و سحر اسفاد
آب قنات خوب تو افزون باد !
ای علت حیات و ثمر اسفاد
شاعر :
مرتضی حسینی اسفاد