سیگاری که روزی دوبار کشیده می شد
با سلام خدمت دوستان عزیز
تا حالا شنیدین می گن اصفهانی های خسیس
بله دقیقا من این کلمه رو بارها و بارها شنیده ام . اما به قول قدیمیها شنیدن کی بود مانند دیدن .
خاطره ی از این موضوع از دوران خدمت براتون بیان می کنم
دفتر منشی بودیم که یکی از دوستان بالا خدمت ترخیص شد و یکی از پرسنل یگان جانشین اش شد . این اقا سخت اعتیاد به روزی دو نخ سیگار داشت .
روزی از روزها باهاش همدرد شدم . او سیگارشو بیشتر از دوستان تهیه می کرد . هر روز این روند براش طبیعی شده بود .علاوه بر اینکه سیگارشو از دوستان می گرفت هیچ علاوه بر این که روزی یک نخ الی دو نخ سیگار می کشید هیچ ، روزی از روزها که پشت اتاق دفتر سیگار می کشید تا وارد شدم نصف سیگارشو خاموش کرد و تو دستش نگه داشت و سریع به بهانه ای مکان رو خالی می کرد . یکی دو بار بر این موضوع سخت توجه هم رو به خود جلب کرد تا اینکه روزی از روزها که گفت بریم با هم سیگار بکشیم دیدم یه نخ سیگار کشیده شده از داخل جیبش در اورد و روشن کرد . تعجب کردم . گفتم سیگار از کجا داری طوری وانمود کرد که گویا من متوجه موضوع نشده ام . اما قضیه این بود که اقا نصف سیگارشو می کشید و نصف بعدی شو برای وعده ای دوباره نگه می داشت .
اینجا بود که فلسفه ی اصفهانی های خسیس کاملا برام تجربه ای روشن بود .