کاش من پاییز بودم (شعر نو )
دوشنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۲۸ ق.ظ
برگ برگ لبریز بودم از خزان
کاش من پائیز بودم
ساکت آرام بر کنج دلم لبریز بودم
کاش در اندوه دردم در ملالم می نشستم منتظر
در نسیم ظلمت باد سیه دل چشم به راه
برگ های آرزویم در شرار آفتاب گرم و سوزان زرد می شد
قلب من در درد خود هر روز در خود سرد می شد
کاش من پائیز بودم
کاش من لبریز بودم از ملال
کاش این طوفان وحشی می شکست بال و پرم یا جنگ می زد بر حیات آرزوهای خیالم
کاش من پائیز بودم
برگهایم رنگی و زرد و خزان آمیز بودم
کاش من پائیز بودم
کاش من پائیز بودم
شاعر:::خالقی (عرفان )
اسفاد وطنم. esfadvatanam.blog.ir
۰۰/۱۲/۰۹