اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

چغوک پرونی ، کریمی ،عظیمی اسفاد

شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۳ ق.ظ

با سلام و احترام
زمان قدیم هم آبادانی بیشتر بود و هم سرسبزی ، اون زمان بارندگی برف و باران خیلی زیاد بود آب قنات زیاد بود . اکثرا در خانه هایشان  گاو و گوسفند و مرغ و خروس و سگ و گربه داشتند کشت آبی و دیم رونق داشت گندم و  جو آبی و دیم  ، کشت  من دو ، گاورس ، غوزه و صیفی جات و کشت پاییزه و مزارع بزرگ ارزن زیاد بود و نگهداری آن مزارع  هم خاطره انگیز بود. اگر در اسفاد قدیم ،آبادانی و کشت و کار زیاد بود ،به تبع آن پرندگان مهاجم و مزاحم کشت و کار مردم هم زیاد بودند. جدا از آنکه پرندگان از روزی شان بهره مند بودند ، گاهی اوقات هجوم پرندگان به مزارع منجر به نابودی و یا کاهش محصول می شد اینجا بود که بچه های آن دوران وظیفه نگهداری مزارع را بر عهده داشتند تا کشتزارها از شر گنجشک ها و یا چغوکهای مزاحم در امان باشد. مزارع زیبای ارزن بخصوص بعد از آبیاری بسیار خنک و زیبا و پر نشاط بود . ارزن در قدیم از اهمیت خاصی برخوردار بود و نون ارزنی یک نان ویژه و ارزشمند بود علاوه بر آن دانه های ریز ارزن غذایی خوشمزه برای پرندگان،بویژه چغوک ها بود. ارزن اواخر بهار بعد درو گندم و با ریشه گندم کشت می شود و اوایل پاییز با بور شدن و طلایی شدن کم کم برای درو و دروازه شدن آماده می شود. سرسبزی زیبا و رقص خوشه های زیبای ارزن در معرض بادهای تموز ، موجب وسوسه حملات پرندگان می شد. بچه ها در  خنکی صبح و بعد از ظهر مشغول فراری دادن چغکوها بودند. چغوک ها پرندگانی  کوچک و بامزه و فراوان بودند که وقتی در کنار هم قرار می گرفتند بسیار زیاد و پر سر و صدا و شبیه گرد باد بودند که اگر سنگی به داخل مسیر  چغوک ها پرتاب می کردیم چندین چغوک سقوط می کرد و همچنین  از ابزارهای متفاوت و مختلفی برای فراری دادن آنها استفاده می کردیم ابزارهایی نظیر ده وول یا مترسک ، پرتاب سنگ با په لخمون ، سر صدا کردن و هو هو کردن و مهمترین ابزار خه لت، خه لت کردن بود خه لت با قوطی های رب و کمپوت.
به این صورت که سنگ های ریز و یک شکل ، داخل قوطی می ریختیم و درب قوطی را تا می زدیم و سپس تکان می دادیم تا ایجاد صدا می کرد تکان دادن و خه لت  خه لت  کردن چون زمان بر و طولانی بود، هم موجب خسته شدن دست می شد و هم سرو صدای زیاد و طولانی برای خود ما نیز آزار دهنده بود امروزه قوطی های کنسرو و کمپوت را که می بینم یاد چغوک ها و مزارع زیبای ارزن میافتم .
به هر حال نسل قدیم پرتلاش و باهوش بودند و شگردهای خاصی برای کسب و کارشان داشتند نسل امروز هم باهوش تر از قدیم میزان تولیدات را چند برابر کرده است و همچنان رو به جلو در حال حرکت است به امید روزهای بهتر .
پیروز و سربلند باشید .
     احمد عظیمی  _ کریمی آوای اسفاد

۰۱/۰۷/۲۳
محمدعلی خالقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی