شیر زن آشفته بازار
شنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۳، ۰۴:۰۸ ق.ظ
رفته بودم جمعه بازار دور دور
داشتم ایرپاد ها رو نگاه می کردم دیدم ،
فروشنده از کیفیت و قابلیت هاش داشت توضیح می داد
بچه اش هم داشت گریه می کرد
اون تو این آشفته بازار سعی می کرد منو قانع کنه تا جنسش رو بفروش برساند
گفتم همینو بده ، بعد هم بچه تو ساکت کن
وقتی بچه شو ساکت کرد گفتم که یک نگاه به دور و برت بکن می دونستی شجاع ترین شیر زنی که امروز دیدم تو این گرگ بازار تو بودی ، گاهی باید به روزگار لعنتی لبخند زد.
روزت خوش
یه ایرپاد تو جیبم بود بهش نشون دادم ، گفت این که روش زده کالیفورنیا خخخ
الکی می گی ،
اشک های زیبای دخترت الماسه
- ۰۳/۰۸/۲۶