اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی
رهگذار عمر سیری در دیاری روشنو تاریک ------------**##**------------ رهگذار عمر راهی بر فضایی دور یا نزدیک ------------**##**------------ کس نمی داند کدامین روز میآید ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میمیرد ------------**##**------------ چیست این افسانه هستی خدایا چیست ------------**##**------------ پس چرا آگاهی از این قصه مارا نیست ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میآید ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میمیرد ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میآید ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میمیرد ------------**##**------------ صحبت از مهر و محبت چیست ------------**##**------------ جای آن در قلب ما خالی است ------------**##**------------ روزی انسان بَرده عشقو محبت بود ------------**##**------------ جز ره مهر و وفا راهی نمیپیمود ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز میآید ------------**##**------------ کس نمیداند کدامین روز می میرد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
ای دریغ از عمر رفته ای دریغ
قصه ابریشم و بی داد تیغ
معین