اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۶۱ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

کاش من پائیز بودم

چهارشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۵ ب.ظ

کاش من پائیز بودم 

برگ برگ لبریز بودم از خزان 

                            کاش من پائیز بودم 

                            ساکت آرام بر کنج دلم لبریز بودم 

کاش در اندوه دردم در ملالم می نشستم منتظر

در نسیم ظلمت باد سیه دل چشم به راه 

برگ های آرزویم در شرار آفتاب گرم و سوزان زرد می شد 

قلب من در درد خود هر روز در خود سرد می شد 


                              کاش من پائیز بودم 

                              کاش من لبریز بودم از ملال 

کاش این طوفان وحشی می شکست بال و پرم یا جنگ می زد بر حیات آرزوهای خیالم 

           کاش من پائیز بودم 

           برگهایم  رنگی و زرد و خزان آمیز بودم 


            کاش من پائیز بودم 

            کاش  من پائیز بودم


                                                    شاعر:::خالقی (عرفان )



۰ نظر ۳۰ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۵
محمدعلی خالقی

قلب ظلمت

چهارشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۴۲ ق.ظ



    نگاه تیره رو خاموش ننشین 


      ز زار و خسته مسکین غم دار 


           گهی آرامشی بر قلب ظلمت 


          چه تابان است نور این مشقت


عرفان

۰ نظر ۳۰ آبان ۹۷ ، ۱۰:۴۲
محمدعلی خالقی

مرحوم خواجه میرزا علی خالقی

چهارشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۴ ق.ظ


یکی دیگر از بزرگان کهن خواجه میرزا علی خالقی بودند 

خواجه میرزا علی فرزند عبدلخالق 


ایشان مردی زحمتکش  مهربان وبی ازار بودند . لطافت گفتاری واعتماد به نفسی که در خود نهفته داشتند . ارتقا وپیشرفت کارشان را دوچندان کرده بود . مثل تمام اهالی ده ایشان هم در کنار کار کشاورزی , کارگاهی  راه اندازی کرده بودند که به کارخانه اهن ریزی شهرت داشت

. کار خانه اهن ریزی تشکیل شده بود از یک کوره ودمی وزغالهایی که جهت ذوب اهن از درخت بنه از کوه مهیا می شد که جهت هر بار گداختن کارخانه به هفت خروار تهیه زغال لازم بود وقالب هایی مثل افتابه , هاون  , اهن اسباب , همان اهن مثلثی جهت شخم زدن زمین ,

که اهن های شکسته را ذوب می کردند و دوباره  در قالب های جدید می ریختند و در کنار کار لهم کاری هم صورت می گرفت ناگفته نماند به روایت ملا غلام علی کریم پور اهن دانه ای ده تومان به فروش می رسید و آهن شکسته را پس می گرفتند و هزینه افراد یک تومان و دو تومان بود  که بعلت قاچاق شدن زغال از طرف   جنگل بانی جلوگیری  شد و کارخانه تعطیل گردید .


تعداد نفراتی که در کارگاه کار می کردند . به چهل نفر شاید بیشتر یا کمتر می رسید که چهار نفر دمی بودن وباقی قالب بند که تعدادی جهت گرم نگه داشتن کوره با زغال وتعدادی هم در راه رفت وبرگشت به کوههای فندخت به نام تگ   (مندالی کوه )جهت تهیه زغال  و تعدادی هم جهت فروش  در روستا های مجاور فعالیت داشتند 


ایشان با کوره ای که راه انداخته بودن  یک کار افرین موفق وپیروز  بودن 


چرا که هم منبع درامدی بود وهم افرادی  مشغول کار بودند


گرچه مشقت کارهای کشاورزی در زمان قدیم از چشم پوشیده نبود .ولی صبر حوصله و علاقه این مرد را به کار دوچندان کرده بود ودر کنار هم با خوبی وخوشی اوقات خود را سپری می کردند . خانه خشتی وکاهگلی این بزرگوار در پی قلعه سر سنگاجی , ورودی قلعه از سمت ابیز و باغ اناری , حفاظ قلعه رو در بر گرفته بود 


حوض خواجه میرزا علی , حوضی عمومی جهت مصرف  اهالی ده که تا قبل از زلزله همچنان استوار وپایدار جواب گوی عموم بود که با زلزله ای 76 اثارش نقش زمین شد 


ناگفته نماند ایشان خروسی داشتند به نام جعفر والاقی به نام چرتی  بره ای به نام هوری وگوساله به نام عبدالله , که با تمرین وتبحری که داشتند هر حیوان با نامش تحت سلطه واطاعت ایشان بود .


ثمره هفتاد سال زندگانی این بزرگوار چهار پسر که یکی در جوانی رحلت یافته  و فرزند بزرگ  مرحوم حاجی میرزامحمد و بعد میرزا ابراهیم ومیرزاحسین که هم اکنون در بستر بیماری هستند که برایشان ارزوی سلامتی داریم ویک خواهر می باشد .


یادی کنیم از بزرگ مردانی که در ان جا فعالیت داشتند که اکثرشون به رحمت خدا رفته اند  مرحوم خواجه حسین صیامی  حاجی خداداد حکمتی پور  ملا رجب حسینی   ملا محمد حسینی کربلایی محمد حسینی.   ملا رجب عابدینی   ملا غلام علی صادقی ملا غلام علی کریم پور و دیگر افرادی که به رحمت خدا رفتند  


روحشان شاد و یادشان گرامی 


۰ نظر ۳۰ آبان ۹۷ ، ۰۹:۲۴
محمدعلی خالقی

طلای سرخ اسفاد

سه شنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۳۳ ب.ظ

برداشت گل در اسفاد قدیم 

یکی از معضلات وخاطراتی  که در برداشت زعفران داشتیم  بچه داری بود .بلاخصوص موقعی که جوش گلها امانمان را بریده بود وبچه هم گریه می کرد ویا در ان هوای سرد صبحگاهی ,  برداشت محصول رو از ما سلب کرده بود .از یک طرف خوشحالی ما از برداشت گلها  در چهرها نمایان بود واز طرفی هم گریه بچها آرامش پدرو مادر را می گرفت . 

 

خدایمان این بود که بچه دمی ارام گیرد وبخوابد  تا ما بکارمان برسیم , درگاه یا پیشون خیتها یا کنار پل ها  جایگاه خوبی  برای اطراق عزیزان مان بود گاهی ان قدر از خود بی خودشده که سه چهار خیت را پشت سر گذاشته غافل از این که کودک در چند فاصله ای دورتر از ماست  که صدای گریه اش هم به گوش نمی رسید 

 

 

 

چراغ توری هم نمایش سایه ما رو از خودمان بر زمین اکران  وزیبایی خود را با صدای فیش فیشش  بر گوشها نمایان می کرد . 

 

 

 

گاهی روشنایی زیبایش با تور ظریفش چندها کیلومتر به چشم می خورد ویکی از مشکلات چراغ توری تور ظریفش بود که در هنگام ریختن تور چاره ای جز شکیبایی نبود 

 

 

 

سرمای هوا هم گاهی ما را وادار به اتشی میکرد که گرمایش هم بی امان  بود  ولی با تمام خاطرات تلخ وشیرینش گر چه برایمان زیاد اهمیت نداشت کیسه های گلی که گاهی شمارش آنها روزانه بیش از هفت وهشت کیسه بود ولی صافی وپاکی دلی شکیبا ومردمی ارام واهل دل خستگی تمام  ان تایم را پر می کرد . 

 

 

 

شاید ان ان روز ها بیاید یاد باد          یاد باد ان روزگاران یاد باد 

 

خالقی اسفاد 

 

 

۰ نظر ۲۹ آبان ۹۷ ، ۱۷:۳۳
محمدعلی خالقی

حاج محمد صادق اکبری

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۵ ب.ظ

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۲۰:۲۵
محمدعلی خالقی

دوستان خالقی واحدی عظیمی

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۵۶ ب.ظ

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۶
محمدعلی خالقی

کتاب اسمانی

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۵۲ ب.ظ

همانا ما آسمانها را به زیور ستارگان آراستیم و آن را از هر شیطان حفظ کردیم.  آیا زمانی که ما مردیم و خاک و استخان شدیم حتما بر انگیخته می شویم 

و آیا پدران پیشین ما هم بر انگیخته می شوند 

بگو آری در حالی که خوار و ناچیز هستید جز این نیست که آن یک فریاد ناچیز است وقتی واقع شود همه زنده می شوند و قیامت را می نگرید و 

آن روز حق و باطل است 

که همواره آن را انکار می کردید 

 منبع کتاب آسمانی 



۰ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۲
محمدعلی خالقی

جوانان اسفاد شاهرود

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۵۲ ب.ظ

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۲:۵۲
محمدعلی خالقی

نگاهی به اسفاد قدیم

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۲۷ ق.ظ

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۷ ، ۰۲:۲۷
محمدعلی خالقی

مفاتیح الجنان

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۶ ب.ظ

و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزیش بر خداست و میداند خدا جایگاه و پایگاهش را 

همه اینها در دفتری ایست که آشکار کننده است 

اگر خدا به تو زیانی برساند  بر طرف کننده ای جز خود او کسی نیست و اگر خیر برایت خواهد جلوگیری برای فضل او نباشد   برساند ان را به هر که خواهد از بندگانش 

او آمرزنده و مهربان است 

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۶
محمدعلی خالقی

پوشش گیاهی اسفاد

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۳ ق.ظ

پوشش گیاهی اسفاد


هم تگای مودره هم زوزخ و دره ی تهی 

بهر حاجت ارغوان و خوش مزاری داشتیم

وحشیان و بستر سبز نباتاتش قشنگ

آن فراتر ما زِ مَج یک دیمه زاری داشتیم


 مبحث پوشش گیاهی، اسفاد را می توانیم به سه منطقه تقسیم کنیم: 

۱)منطقه کوهستانی

۲)منطقه زراعی

۳)منطقه بیابانی

در منطقه کوهستانی و بیابانی از کشت دیم که بگذریم بقیه

خودروو بوده  و بر چند نوعِ درختی،درختچه ای وبوته ای می باشند که دوره ی زیستی چند ساله،یک ساله و فصلی دارندوقبلا" با ذکر نام و محل وشرایط زیستی بدان اشاره شد.

اینجا پوشش گیاهی منطقه ی زراعی اسفاد را با هم مرور می کنیم:

پوشش گیاهی این منطقه از اسفاد شامل دو دسته است : ۱)دسته اول که توسط کشاورزان و باغداران کاشت میشود و کاربرد اقتصادی دارند که یا به فروش می رسند و یا جزء سبد غذایی خانواده است. 

گیاهان چند ساله شامل درختان میوه و درختان بدون بر هستند که میوه ها عبارتند از انواع انار ترش و شیرین دانه سفید ، دانه سیاه و اُشتردندون ، انواع انگورعسگری،عَلَئی ( اعلایی ) ،حسینی،بوالحسنی و انگورسیاه ،  انواع انجیرسیاه ، زرد و سبز ، امرود ، زالزالک ،            

 انواع سیب،به،انواع آلو و زردآلو،شفتالو ، اشکولیت ، عنّاب،

 زرشک ،گهیج ، انواع جوز کاغذی و اسکلوک و انواع بادووم و چاغاله بادووم و تاقوک و ...

درختان بدون میوه هم وجود دارند که جنبه ی تزئینی ، استفاده از چوب و نقش حفاظت از  فرسایش خاک و غیره را دارند و عبارتند از کاج ، سرو ، بید  و مُشبِد ، چنار ، سپیددار ، ارغَوو ( ارغوان ) و گل صد برگ محمدی.

و گیاهان زراعیِ یکساله ، چندساله و فصلی که عبارتند از  زعفران ، گندم ، جو ، ارزن ، گَوَرس ، ذرّت ، ماش ، انواع لوبیا ، نخود ، عدس ، شنبلیله ، سیه دونه ، شو تخم ،

بَدِیو ،اجقوو ،  انواع فلفل فرنگ ، دلمه ، سبز ریز خوراکی ، سیب زمینی ، پیاز ، سیر ، شلغم ، چغندر ، زردک ، هویج ، گوجه فرنگی ، بَدِرینگ ، انواع خیار خاقانی ، چنبر و خیارکج ، خربزه ، دستنبو ، هندوانه ، انواع کدو توری ، تنبل ، اُرگنجی و تزئینی و انواع سبزی خوردن ازمحصولات پر بازده اسفاد می باشد.

۲)دسته ی دوم گیاهان خودروو هستند که بعضی خوراکی  و بعضی  علوفه ای اند از قبیل خورفه ، سَلمه ، زبون چقوک ، لنگ برّه ، سیرموک ، تروشک ، بَلقَس ، سَرتِزَک ، جِغَشَک ، مُشینگ ، پِچک (پیچک) ، گل شقایق ، نیلوفر ، بومَروو ( بومادران ) ، دُرمنه ترکی ، گل بنوشه( بنفشه) ، گل ختمی ، الیده (خاکشیر) ، گل خیارک ، ریش بُز ، لِوه ، شاخ گو ، 

 اِسپخ انگور، تاج خروس ، خوئینگ ، مُشینگ ، سُخمَرد ، جَودَر ، قیاق ، گندم دِرَست ، بزنجیر ، کَنَو، کنگر و 

کَنگر ماس،ته بلگه ،شکرووک،دُرمنه ، قِچ ، کَسه قلور،

گَو کُشَک ، تلخه ، کُده ، لَشووک ، فِرِزگ ، شَشَی خروک ، شَهارگ ، سیرموک ، نون کلاغ ، سفره ی مورچه ، خار اِسپَخ  

و بسا گیاهان دیگر که نام خاصی برایشان تعریف نشده ،  از جمله گیاهانی هستند که شرایط آب و هوایی اسفاد بستر و زیستگاهی مناسب جهت رشد و نمو آنها را فراهم کرده است.


به پاس حرمت نیاکان  " لهجه ی اسفادی " را پاس بداریم

 احمد عظیمی اسفاد 

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۰:۵۳
محمدعلی خالقی

پیام عشق

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۳۴ ق.ظ

پیام عشق 


پیام عشق را از درگه او


شنیدی چون که مرغان در سحر گاه 


به بانگ صبح غریبان گریه می کرد 


پریشان مرغ شب 


گم کرده ره را 


شاعر خالقی اسفاد 

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۰:۳۴
محمدعلی خالقی

اشک وطن

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۷ ق.ظ

چقدر برای فردا در انتظار بودیم  چقدر آرزوی رویاهای  آینده را بر دلمان حک کرده بودیم 

 آری  آری امروز همان فردایی ایست که دیروز منتظرش بودیم  

اگر می دانستم که این جغد شومی هر روز بر دیوار فردایمان رخنه خواهد کرد 

از همان کودکی او را از روی دیوار خانه کاه گلی پرواز نمی دادم و می گذاشتم از همان کودکی آرزوهایمان را آواز  می خواند

آری  چقدر ناجوانمردانه رقم خورد 

ان فردایی که امروزی  پلید است 

از غرش ابرها    

از ماه خاموش     و از خورشیدی که هر روز در خودش می سوزد 

دلم هوای همان کودکی ایست   همان ده کده شیرین روستایی 

دلم هوای وطن است همان وطنی که اشکهایم را مرحم بود 

کاش هیچ وقت فردا نمی شد و در رویای کودکانه و عاشقانه خودم در تکرار بودم

دلم هوای وطن است.  دلم هوای وطن است 

دلم می سوزد از باغی که می سوزد 

خالقی

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۷
محمدعلی خالقی

مرحوم عقیل صادقی روحش شاد

شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۲ ب.ظ

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۲
محمدعلی خالقی

روشنایی

شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۰۷ ب.ظ

 گه چنان  در تصور خاموش 


ره در وجود تو شکوفایی ایست 


گویا در زمزمه فکرم 


نور شفق روشنایی ایست 


خالقی ::عرفان 

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۷ ، ۲۱:۰۷
محمدعلی خالقی

اسفاد قدیم عکس الله یار حسنی

جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۴ ب.ظ

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۴
محمدعلی خالقی

اسفاد قدیم سال 74

جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ب.ظ

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۰
محمدعلی خالقی

یادی از 18 عقرب فصل برداشت زعفران

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۴۱ ب.ظ

یادش بخیر ۱۸ عقرب


با آمدن گل های ماشی . شلغم و تموسی ، دیگه  آمدن گل اصلی زعفران را جدی می گرفتیم 

۱۵ تا ۲۵ عقرب اوج گل های زعفرون بود بخصوص ۱۸ عقرب.

همه گل داشتند حتی معلم ها . یک هفته مدارس تق و لق بود . ساعت ۴ صبح با سر و صدای پدر و مادر . همسایه ها و صدای رفت و آمد مردم و موتورهای ایژ از خواب بیدار می شدیم .

سطل و کیسه گونی و چراغ توری و خوارکی از میوه آونگی و نان و انواع خورکی اسباب سفر به کشتمون بود.

صدای فش فش چراغ توری . گرما و حرارت و نور  چراغ   در سحرگاه بسیار زیبا و  شادی بخش  بود و از همه قشنگ تر سایه دراز و طولانی ما و گل ها جلو نور چراغ توری و گاهی اوقات تکان های شدید چراغ . چپه شدن در زمین های ناهموار باعث می شد تور چراغ بریزد یا پاره شود که در همین حالت نیز باز هم از نورش استفاده می کردیم 

سوز سرمای سحر مارا به همدیگر و چراغ توری نزدیک تر می کرد. 

گاهی اوقات سر انگشتان دست و پایمان یخ می زد که مجبور می شدیم آتیش روشن کنیم و برای چند دقیقه بطور موقت گرم می شدیم.

چیدن گل در اسفاد مشقت بار است . چرا‌ که  زمین های افراد نزدیک هم نیستند و در چندین منطقه کشتمون واقع شده اند که برخی مسیرهای آن ماشین رو و حتی موتور رو نیستند یعنی ما بین  چیدن گل زعفرون  تنها استراحت ما طی کردن همین مسیرها بود.

 در تاریکی شب باید مواظب شاخ و برگ درختان و خارو خاشاک و گودال و پستی بلندی هم باشیم .

از سحرگاه چیدن گل آغاز می شد . در سحرگاه چیدن گل های غنچه  راحت تر است  و زمینهایی که زود تر آب می خورد به سرما برخورد  نمی کرد اما علفی بود و چیدن گل های علفی مشقت بار بود.

تمام این گلها بصورت نشسته و پا مرغی چیده می شد.

 به نزدیک های ظهر می رسیدیم ما بچه ها دیگر  دراز کش گل می چیدیم و جریان ما شده بود همان بمیر و بدم.


البته روزهایی که گل کمتر بود بعد از طلوع خورشید ، مدرسه برای ما بچه ها  بهانه خوبی بود و منتظر بودیم تا از تکلیف فرار کنیم و ظهر که از مدرسه بر می گشتیم پدر مادر مظلوم ما هنوز در حال چیدن گل بودند.

پدر علاوه بر خستگی های قبل گلها

 از چارشاخ زنی و آبیاری و انبار بری و خارزنی  و غیره ، الان هم بعد چیدن گلها به فکر پر کردن و فروش گل بود و بعد پایان کار گل ها را به در منازل برای پر کردن در قائن و یا جاهای دیگر می برد.

غروب پایان چیدن گل بود و گاهی اوقات گلها دوروزه یا سه روزه می شدند اون زمان هر قوچه گل از ۷۰ تا ۱۲۰ گل داشت از روز قبل از پیز گل متوجه می شدیم که فردا گل هست یانه و

          فردا نیز روز از نو روزی از نو

و همه اینها که گفتیم از چیدن بود

      پر کردن بماند.

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۷ ، ۲۳:۴۱
محمدعلی خالقی

خداشناسی در کتاب آسمانی

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۵۵ ب.ظ

خداوند بنا نمود زمین و آسمان و قرار داد در ان کوه ها و دریاها

دریاهایی عظیم که بین آنها فاصله انداخت به وسیله کوه ها 

و قرار داد بین دریاها مروارید بزرگ و کوچک 

پس چگونه این عظمت و بزرگی را  تکذیب می کنیم 

گر چه تمام آنها به آسانی بوجود آمده و چطور به وجود امده با این همه عظمت و بزرگی

چنانچه به آسانی به وجود امده با اسانی هم از بین خواهد رفت 

و تنها چیزی که باقی ماند ذات پروردگار است پروردگاری که دارای جلال و عظمت است 

خداشناسی در کتاب آسمانی 

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۳:۵۵
محمدعلی خالقی

گذری بر اسفاد قدیم

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۴۷ ب.ظ

بزرگان اسفاد 

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۳:۴۷
محمدعلی خالقی

گذر عمر

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۳ ق.ظ

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۱:۵۳
محمدعلی خالقی

شعر آهنگ می تابد خالقی اسفاد

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۴ ق.ظ

۰ نظر ۲۰ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۴
محمدعلی خالقی

۱ نظر ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۲:۴۹
محمدعلی خالقی

اوای اسفاد

شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۳۶ ق.ظ

اوای اسفاد 

قلب همیشه تپنده اسفاد 

همت جهادی دوستان و حامیان را بر این داشت تا باری دیگر در عرصه جهادی و آبادانی  روستایمان کوشا باشیم 

امسال با پشتکار و اقدام تفکرانه از سوی دهیار روستا آقای مهدی نظرجانی  و اساتید و همت جهادی برادران عزیز که واقعا جای دست مریزاد و درود بی کران دارد 

برادران گرامی مددی صادقی  یاری و دیگر اعضا که در رشد بی نهایت قنات دست داشته اند جای تشکر و قدر دانی از جناب اقای مددی که با پشتکار در مرحله دوم جهادی  قنات ، اب را به ارتقا رسانده اند 

امروزه با ازدیاد شدن اب نسبت به برابری قدیم چیزی کاستی ندارد شاید کمتر از دو اینچ در حد برابری با اب اسفاد قدیم به رتبه و درجه خود رسیده 

این اب منبع رشد اصلی  قلعه و اقتصاد مردم  و ابادانی روستا است 

درود بر آقای مددی و دهیار فعال آقای نظرجانی 

که انشاالله در اتی منتظر رشد بی کران باشیم 


۰ نظر ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۰:۳۶
محمدعلی خالقی

در آوای آوازی که صدای زندگی ایست

شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۱ ق.ظ

' تصویر  جناب داوود قنبری 

۰ نظر ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۱
محمدعلی خالقی

اوایی در نگار عشق

شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۱۸ ق.ظ
تصویر زیبایی بر پاییز قشنگ 
عکس از حسین ابراهیمی 
۰ نظر ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۰:۱۸
محمدعلی خالقی

عکس از برادران صادقی

شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۰۹ ق.ظ

بالا سمت راست  آقای میر علی صادقی  سمت چپ  آقای میر اسلام صادقی 

پایین سمت راست میر حسین صادقی و سمت چپ  میر ابو طراب صادقی 


۰ نظر ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۹
محمدعلی خالقی

اب شرب قنات در اسفاد قدیم

جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۰۶ ب.ظ


منبعی در کنار باغ مرحوم میرزا محمد امین عباسی به متراژ حدودا 12 متر و عمق 4 متر از سیمان تاسیس شده بود که امور اب رسانی روستا انجام می شد. با توجه به مهاجرت مردم از قلعه قدیم بعد از زلزله59 و ساخت و ساز شهرک جدید اسفاد در زیر جاده که مشکل اصلی مردم و اهالی ده همان اب بود این اتفاق صورت گرفت و با هماهنگی های لازم و شورا و رجال قدیم امر اب رسانی با لوله کشی های لازم و منبع تا خود شهرک انجام شد.

که هر شب یا صبح به تایم بیست دقیقه اب رسانی انجام می شد که مسئولیت آن را مرحوم خواجه نظام الهی بر عهده داشتند و دارای چند شیر فلکه که یکی در کنار حمام قدیم  و یکی در کنار خانه آقای قضنفر نوروزی و دیگری در کنار حمام جدید که کاری بسیار مسئولیت پذیر و پر زحمت بود را انجام می دادند 

یک روز اب به منطقه اول شهرک از سمت  ابیز انجام می شد و یک روز قسمت بعدی که گاهی هم به علت کمبود اب ، اب دزدی با باز و بست شیر فلکه ها صورت می گرفت 


اب منبع همان اب موقوفه ای  بود که از بزرگ مردان روستا از خودشان به یادگار گذاشتند. که حدود چهل سره اب و زمین از موقوفه ای بزرگ مردان می باشد که بعدا از این خیرین بزرگ یاد خواهد شد .

روح مرحوم خواجه نظام الهی شاد  خداوند رحمت کند ایشان را.            

نگارش خالقی اسفاد 


۰ نظر ۱۸ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۶
محمدعلی خالقی

پروانه ها

جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۲۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۲۱
محمدعلی خالقی

سوره فاطر آیه 36 تا 38

پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۴۹ ب.ظ

و نه عذاب از آنها سبک می شود این گونه و کفران کننده ای را کیفر می دهیم .و انان در آنجا شیون و فریاد می کنند ای پروردگارمان ما را بیرون بیاور تا کار شایسته غیر آنچه انجام می دادیم انجام دهیم . آیا شما را چندان عمر ندادیم  که هر کس آنچه خواست در ان میزان عمر متذکر شود  یقینا خدای دانای غیب  اسمانها و زمین است و بی تردید از نیت دلها و سینها آگاه است 

سوره فاطر 36 -38

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۹
محمدعلی خالقی

شهادت امام رضا به تمامی مسلمین جهان تسلیت باد

پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۲۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۲۱
محمدعلی خالقی

دنیای جشن و سرور دنیای اتشونی

چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۰ ب.ظ

 

                                      دنیای اتشونی 

           

سوالی که جوابش  برایم قابل تامل و اندیشه بود شاید تحرکی در مخاطب تامل انگیز باشد .

روزی بر مادری از دیار کهنه به عرض سلام و ادب وارد شدم 

چون در خانه وارد شدم وچشمم به مادر افتاد پرسیدم 

در چه حالی مادر ، زندگی را خوشی هست یا مشقت است 

در حالی که داشت سری تکان می داد به بهانه یاس  گفت ای مادر این چه سوالی ایست این دنیا که دنیای جشن و سرور است .

دنیای عیش و نوش و خود پاس داری دنیای خنده وشادی دنیای تصمیم و تدبیر 

دنیای خواب و بیداری ، آنچه را  خواهی 

چه  شده است مادر مرا مفهومی نیست تو را خوش است یا درد ، من نفهمیدم 

گفت این دنیا دنیای ایست که خودت تصمیم می گیری خودت می خواهی و می خوابی و هر شب خنده و جشن است 

ولی ان دنیا دنیای آخرت است دنیای آتش است  ، دنیای اعمال نیک و بد 

ما را چه آید در ان دنیا 

اینجا که هر شب شب اتشونی ایست 

و آنجا بود که تاملی عمیق در من احاطه شد و سکوتی خاموش

نگارش خالقی اسفاد 

۰ نظر ۱۶ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۰
محمدعلی خالقی

جناب سرهنگ محمد رضا قاسمی

چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۵۹ ب.ظ

' جناب سرهنگ میرزای بزرگ 

محمد رضا قاسمی فرزند کربلایی حسین علی قاسمی از مفتخرین اسفاد 

که در عرصه نظام جمهوری اسلامی فعالیت دارند 

درود بی کردن تقدیم ایشان 

آرزوی سلامتی و پیروزی برای ایشان و خانواده محترمشان داریم 

۰ نظر ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۴:۵۹
محمدعلی خالقی

گفتار نیک کردار نیک پندار نیک

سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۶ ب.ظ

بنشین سفره دل با تو چنین گفت بیان 

 که چنین خوش سخن است با تو فضیلت شکران


من از این حاوره گویم به تعریض بنشین 

که به تصریح نگار است به دل چون شیرین 


چو از این جهان چشم بستن خوش است 

به نیکوی   اعمال خرت دل خوش است 


چو  دستی  گرفتی  ز اندیشه ای 

به مردانگی  دست بستی ره توشه ای 


بماند در این جاودان  نیک  و بد

خوشا  نام  نیک است  بر این  خرد 


نماند به گفتار و کردار  پوشش در او 

به خلقت  ز  گیتی  به  الهام  او 


چو شیرین زبان گفت و ماند یادگار 

به کردار و   گفتار   پندار    این روزگار 


شاعر خالقی (عرفان )

۰ نظر ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۹:۰۶
محمدعلی خالقی

روحانیت اسفاد و چهره های درخشان

سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۲۹ ب.ظ

با سلام و احترام


روحانیت اسفاد و چهره های درخشان 

یکی از ویژگی های بارز جامعه اسفاد

در عرصه فرهنگی و مذهبی ، پرورش روحانیت معزز . فرهیخته ‌. فهیم و اندیشمند است که جامعه اسفاد را متفاوت از سایر روستاهای دیگر داشته است.

وجود بسترهای سالم و مذهبی در خانواده های اسفاد موجب ظهور روحانیت شده است.

از گذشته های دور بدلیل اشتیاق مردم اسفاد به مسائل سیاسی . فرهنگی . اقتصادی ، قوی ترین منبرها در اسفاد برقرار بوده است .

قوی ترین منبرهایی هایی که وقایع مذهبی و فرهنگی و سیاسی را به بهترین شکل در اذهان نهادینه نموده است.

البته که سنگردار و فرماندار این عرصه و سکان مهم ، روحانیت گرانقدر اسفاد است.

روحانیت اسفاد توانسته است در جایگاه های مهمی از لشکری و کشوری و فرهنگی کشور ظاهر شود.

حضور در جایگاه های عقیدتی سیاسی ، لشکری و کشوری . بعنوان مبلغ . دفتر مراجع تقلید . امام جماعت . حرم مطهر رضوی و حضرت فاطمه معصومه علیهما السلام . دادگستری قوه قوه قضائیه . دفاتر ازدواج و طلاق و ثبت و اسناد 

و از همه مهم تر حضور در سنگر امام جمعه است.

اسفاد توانسته است تا کنون دو امام جمعه داشته باشد که این یک ویژگی ممتاز برای مردم اسفاد است.

اما آنچه موجب شده است روحانیت اسفاد منحصر به فرد باشند چند ویژگی خاص است.

اهل مطالعه بودن. تسلط بر موضوعات علمی فقهی . مذهبی و احکام .خوش سیما و خوش صدا بودن . روضه های پرشور وشعور .فن بیان خوب  و داشتن معلومات فراوان و بروز در تمامی موضوعات . داشتن تجربیات مختلف بعلت کار در مکان های مختلف . و مشارکت در امورات عمومی و حل و فصل مشکلات مردم و ابتکار عمل.

هم اکنون اسفاد از  روحانیون زیادی برخوردار است که در سنگرهای مختلف در جای جای ایران اسلامی به خدمتگزاری مشغول هستند که قدر این ظرفیت را باید دانست.

حجج السلام گرانقدر که احتمالا تعدادی هم  به درجه اجتهاد  رسیده اند و شاید ما از آن بی خبر باشیم.

حجج گرانقدر جناب آقایان شیخ حیدر حسینی .حاج محمد رضا رجایی .شیخ عباسعلی نظرجانی . سید ابراهیم حسینی  . شیخ مصطفی حسینی . شیخ  ابراهیم حسینی .شیخ محمد کلوخ میری . شیخ علیرضا ابراهیمی شیوخ صادقی و نظری .

و شیوخ  نوظهور

 جناب آقایان حسن نظرجانی فرزندحاج عبدالرزاق . حسن نظرجانی فرزند حاج علی . آقای قاسمی . آقای اسداللهی . آقای حسنی و آقای اللهی .

ضمن آرزوی سلامتی و بهروزی برای روحانیت گرانقدر و خانواده محترمشان 

انشالله که در مراسم و مناسبت ها قدر این ظرفیت مهم را بدانیم

و البته انتظار است روحانیت مبارز اسفاد نیز زکات علم خود را در خصوص اسفاد ادا نمایند و در خصوص رشد اسفاد در همه عرصه ها بخصوص فقرزدایی و توجه به مسائل معیشتی بازنشستگان و از کار افتادگان  اسفاد

با توجه به جایگاه و نفوذی که در دستگاه های اداری دارند تمام سعی خود را بکار ببرند و دین خود را به آن آب و خاک ادا نمایند.

  من الله توفیقکم و یثبت اقدامکم

                اسماعیل کریمی اسفاد 

۰ نظر ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۶:۲۹
محمدعلی خالقی

در گذر فردا

دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۴۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۷ ، ۲۰:۴۱
محمدعلی خالقی

جوانان اسفاد

دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۲۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۷ ، ۲۰:۲۱
محمدعلی خالقی

مرحوم خواجه حسین صیامی اسفاد

دوشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۰۵ ق.ظ

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۵
محمدعلی خالقی

خود کفایی در اسفاد قدیم

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۴۶ ب.ظ

خودکفایی در اسفاد :

در بحث خودکفایی اسفادقدیم می پردازیم به بخش کشاورزیِ مردم که تمام مایحتاج شان را خودتولیدمیکردند.                                    حبوبات،غلات،سبزیجات،فرنگی جات،میوه ها و آزوقه ی دامها همه حاصل دسترنج  خودشان بود و اضافه بر مصرف خود را به فروش می رساندند.

تهیه ی نان ارزنی،نان جو  و بعدها نان گندم که قوت اصلی آنها بود،در همه ی مراحل از تولید تا مصرف را خود بر عهده داشتند.بجای‌ابزار آلات کشاورزی و در حمل و نقل و مسافرتها حتی سفرهای خارج کشور مانند سفر حج ،درمان بیمارهای خاص و تحصیل علم از نیروی انسانی وحیوانات استفاده میکردند.در کنار کشاورزی، دامپروری نیز بود تا حتی به همسایه هم نیازی نداشته باشند. گاو ،گوسفند،اسب،شتر،الاغ وطیوری مثل مرغ وخروس وکبوتر و...پرورش می‌دادند.نه اینکه به سبکهای پیشرفته ی امروزی پرورشگاه،تولید،بازاریاب وبازار فروش داشته باشند بلکه در حدّ استفاده ی خود بود تا در تهیه ی انواع گوشت و فراورده های لبنی و پوشاک بی نیاز باشند گاوها را‌ برای شخم زمین جُغی میکردند و از اسب و شتر والاغ برای باربری و جابجاییها  بهره می بردند.خانمها علاوه بر امور خانه تخصصهای حرفه ای چون قالیبافی و پارچه بافی داشتند.پارچه های کرباس ،برای تهیه ی لباس ، آن هم نه به شیوه های مدرن کارخانه جات امروزی بلکه با دستگاههای قدیمی و مبتدی که از نی و چوب نخ ساخته می شد. 

از پشم گوسفندان برای تهیه ی کلاه، دستکش و جوراب و... استفاده می شد .در یک جمله ی ساده بگویم :  "مایحتاج شان تولید ملّی بود" . تولید از خرید شان خیلی خیلی بیشتر بود و ارز آوری و حفظ آن را بر خروج و از دست دادن آن مقدّم می دانستند یا بهتر است بگویم :  " شعار سران و سیاستمداران امروزی دنیا روخوانی و اندیشه ی پدران و نیاکانِ من و شمایی است که چندین و چند سال پیش با کمترین امکانات تحصیلی و رفاهی و  بدور از زندگی شهری  در کنج روستا زندگی میگذراندند "   که این جای بسی افتخار و بالندگی دارد.


با عرض پوزش از بزرگوارن مطالب فوق جهت اطلاع نسل جدید بود.

                    1397/8/11.  احمد عظیمی  اسفاد 

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۶
محمدعلی خالقی

عکس زیبا

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۲۹ ب.ظ

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۵:۲۹
محمدعلی خالقی

مرحوم حاج محمد عظیمی روحشان شاد

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۴ ب.ظ

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۴
محمدعلی خالقی

به بهانه 18 عقرب اسفاد

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۵۸ ب.ظ

به بهانه ۱۸ عقرب 


      با سلام و احترام 

قدیما گل های زعفرون مثل امروز ارزشمند نبود.

بازاریابی ضعیف . عدم شناخت مردم از زعفران   . استفاده زعفرون  بعنوان اولویت آخر و از همه مهمتر اینکه همه مردم  همزمان با هم بصورت انبوه گل داشتند

بنابراین گل ها باید خارج از منطقه پر می شد و معمولا به قائن برای فروش و پر کردن ارسال می شد.

اما تقریبا ۸۰ درصد گل توسط خانواده ها پر می شد چرا که امکان ارسال گل ضعیف بود.

پر کردن گل و یا گل وه کنی هم کاری آسون نبود. هر نفر در بهترین حالت می توانست در روز ۵ کیلو گل پر کند.

خستگی ناشی از کارهای روزانه . چیدن گل . طی کردن مسیر و مشق و تکالیف روزانه باعث می شد تا گل واکنی کمی آسان تر باشد.

گل پر کنی علاوه بر خستگی،شور و حال خاصی هم داشت.

پر کردن گل روی پشت بام و دیوار حیاط ،  سرچهار راه قلعه، همزمان با دیدن ماشین علی کلوخ 

و در شهرک هم جلو مخابرات و برای خانم ها هم جلو در حیاط و یا در حیاط همسایه ها لذت بخش بود.

گل وا کنی باعث شده بود دید و بازدید های شبانه و صله رحم رونق بگیرد.

پدر و مادر سهم هر یک از بچه ها را جدا می کردند و دست آخر گلهای باقی مانده را مشت بخش می کردند تا زود تر تمام شود و خانواده هایی که زودتر پر می کردند به دیگران نیز کمک می کردند.

خواب آور بودن گل زعفرون و خستگی های روزانه و خستگی ناشی از چیدن گل باعث خواب آلودگی و خستگی و چرت زدن هنگام پر کردن گل می شد.

خمیازه و چرت زدن امری طبیعی بود و گاهی اوقات از فرط خستگی و خواب آلودگی به سمت پرها و بشقاب زعفرون چپه می شدیم در این هنگام بزرگترها با خارش کف پا و فرو کردن دم گل به داخل بینی و بخاطر اعتراض و حسودی سایرین ما را بیدار می کردند اما ارفاق هایی هم از طرف پدر مادر گاهی صورت می گرفت.

در گل واکنی هم ،کلک بازی هایی  صورت می گرفت.  قاطی کردن گل ها با گل های دیگران . قایم کردن  گل در میان پرها یک نوع راه فرار بود.

به هر حال شیرینی و سختی های آن دوران . مجمع و سفته قوت های زعفرون . گل های  ۴ . ۵ . ۶ پره . دم پنجه گی و سرنش و زردی گل . و سردی پرهای گل و پرهای داخل کوچه و پشت درب منازل هیچ موقع از یاد ما نخواهد رفت .

سلام و درود بی کران ما به پدر مادر های زحمت کش آن دوران که هنوز آثار درد و رنج زحمات طاقت فرسای آن دوران در پیکر رنجورشان نهفته است .

یادت بخیر شب های گل وه کنی 

یادت بخیر بی خوابی ها

 و یادت بخیر سوز و سرمای جانسوز ۱۸ عقرب.

                                     یادت بخیر

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۲۰:۵۸
محمدعلی خالقی

سرم اسفاد آبیاری شب

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۲۲ ب.ظ

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۱۷:۲۲
محمدعلی خالقی

جوانان دیروز اسفاد پدران امروز اسفاد

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۴۹ ق.ظ

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۰۲:۴۹
محمدعلی خالقی

داستان زن حسود

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۵۵ ق.ظ

زن حسود

همسایه اى داشت به نام خواجه سلمان که مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشک مى برد و مى کوشید که اندکى از نعمت هاى آن مرد شریف را کم کند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى کارى از پیش نمى برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، که خواجه را مسموم کند: حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى که خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد که خسته و مانده و گرسنه بودند. خواجه را بر آن دو، شفقت آمد. نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال در جا مردند. خبر به حاکم شهر رسید، و خواجه را دستگیر کرد، هنگامى که از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاکم کسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر کردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز کرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد که آن دو تن، یکى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یکى دو روز مرد. آرى خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود کند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش کرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد و در جهان دیگر به آتش غضب الهى خواهد سوخت

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۰۱:۵۵
محمدعلی خالقی

مرحوم جوان ناکام رضا واحدی

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۵۲ ق.ظ

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۷ ، ۰۱:۵۲
محمدعلی خالقی

مرحوم حاجی غلام حیدر قاسمی روحشان شاد

پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۵۷ ب.ظ

بزرگان اسفاد 

۰ نظر ۱۰ آبان ۹۷ ، ۱۸:۵۷
محمدعلی خالقی

شب را دوست می دارم

پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۳۹ ق.ظ

شب را دوست می دارم و نمی دانم که شب چیست 

شب را دوست می دارم چرا که برایم سکوت فریادها گفتن است 

شب را دوست می دارم و ندانم که روزم چیست 

شب را دوست می دارم و ندانم که ماه چیست 

ماه را دوست دارم و ندانم که گاه حلالش چیست یا گاه قرص

شب را دوست می دارم و ن دانم که چرا پیش از روز نیست 

شب را دوس دارم و حیرانم که فردایم روشن است وچرا در این شب و روز مخدوشی نیست 

شب را دوست دارم و ندانم که چرا 

باز امشب ماه من قرص است 

باز از نور شفق پیداست

باز فردایم صریح شیداست 

باز خورشیدم می تابد 

باز آهنگ زمین دریاست 

این چه پنهانی ایست 

باز از چرخ فلک پیداست 

 ماه من تنهاست 

این قمر تنها می تابد 

یا با خورشید سوزانش

این تماشا ئی ایست 

 این مداری بر زمین چرخد 

نه توان شب به پیش روز را دارد 

نه توان ماه بر سوزان عشق دارد 

این منزه داند از عظم الهی را

این کلامی چون  حیران است 

این معما است 

خالقی (عرفان )


از نشانهای الهی شب است که پوششی بر روز دارد و روز روشن از تصریح روشنایی جهان خلقت است .و از نشانهای الهی خورشید است و به سوی قرار گاهش در حرکت است و این اندازه گیری شکست ناپذیری از قدرتی عظیم و تواناست 

و برای ماه منزل هایی قرار دارد که به صورت شاخه کهنه هلالی شکل و زرد رنگ خرما برگردد و باز کامل شود 

نه برای خورشید توان است که به ماه برسد و نه شب از روز پیش می گیرد این به چه مداری ایست که می چرخد این قدرتی بزرگ است 

قدرت الهی  قدرت خدای توانا و دانا 

سوره یاسین ایه 36-40


۰ نظر ۱۰ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۹
محمدعلی خالقی

سوره یس

چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۴۱ ب.ظ


قسم به قرآن حکم کننده به حق که ای پیامبر خدا که از جانب خدا به راه راست فرستاده شدی این قرآن از جانب خدای عزیز و مهربان نازل شده تا گروهی که پدرانشان هم بین نیافته اند بترسانی که ایشان از حقایق بی خبرند . البته وعده عذاب در باره اکثر آنها حتمی و لازم گردید . وایشان ایمان نمی آورند 

همانا قرار دادیم در گردنهای ایشان غلهایی که تا به زنخهای ایشان پیوسته است و ایشان سر در هوا مانده و چشم  بر هم ننهند. 

سوره یاس از.  یک تا 7

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۹:۴۱
محمدعلی خالقی

اسفاد در نگاری از قدیم

چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۲۸ ب.ظ

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۸
محمدعلی خالقی

داستان سگ با وفا قسمت 2

چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۴۰ ق.ظ


داستان سگ با وفا

سال ها پیش مدتی را در جایی بیابان گونه بسر می بردم. عزیزی چهار دیواری خود را در آن بیابان در اختیار من قرار داد.

یک محوطه بزرگ با یک سرپناه و یک سگ. سگ پیر و قوی هیکلی که برای بودن در آن محیط خلوت و ناامن دوست مناسبی به نظر می رسید.

ما مدتی با هم بودم و من بخشی از غذای خود را با او سهیم می شدم و او مرا از دزدان شب محافظت می کرد.

تا روزی که آن سگ بیمار شد.به دلیل نامعلومی بدن او زخم بزرگی برداشت و هر روز عود کرد ، تا کرم برداشت. دامپزشک، درمان او را بی اثر دانست و گفت که نگه داری او بسیار خطرناک است و باید کشته شود. صاحب سگ نتوانست این کار بکند. از من خواست که او را از ملک بیرون کنم تا خود در بیابان بمیرد.

من او را بیرون کردم. ابتدا مقاومت می کرد، ولی وقتی دید مصر هستم، رفت و هیچ نشانی از خود باقی نگذاشت. هرگز او را ندیدم.

تا این که روزی برگشت از سوراخی مخفی وارد شده بود، این راه اختصاصی او بود. بدون آن زخم وحشتناک. او زنده مانده بود و برخلاف همه قواعد علمی هیچ اثری از آن زخم باقی نمانده بود.

نمی دانم چه کار کرده بود و یا غذا از کجا تهیه کرده بود؛ اما فهمیده بود که چرا باید آنجا را ترک می کرده و اکنون که دیگر بیمار و خطرناک نبود ، بازگشته بود.

در آن نزدیکی چهاردیواری دیگری بود که نگهبانی داشت و چند روز بعد از بازگشت سگ، آن نگهبان را ملاقات کردم و او چیزی به من گفت که تا عمق وجودم را لرزاند.

او گفت که سگ در آن اوقاتی که بیرون شده بود، هر شب می آمده پشت در و تا صبح نگهبانی می داده و صبح پیش از این که کسی متوجه حضورش بشود، از آنجا می رفته. هرشب …

من نتوانستم از سکوت آن بیابان چیزی بیاموزم؛ اما عشق و قدرشناسی آن سگ و بی کرانگی قلبش مرا در خود خرد کرد و فرو ریخت. او همیشه از استادان من خواهد بود.

راوی :::: نگهبان 

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۰۱:۴۰
محمدعلی خالقی

ضیافت عشق در پاییز

چهارشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۳۲ ق.ظ

۲ نظر ۰۹ آبان ۹۷ ، ۰۱:۳۲
محمدعلی خالقی

بزرگان اسفاد 

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۷ ، ۱۳:۲۳
محمدعلی خالقی

یک فصل از چهار فصل در پاییز زیبای اسفاد

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ب.ظ

۱ نظر ۰۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۲۰
محمدعلی خالقی

پیام تسلیت مرحوم خواجه شفیع حسنی

يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۰۲ ب.ظ

خانواده های محترم 

حسنی ،، و سایر فامیل وابسته 

درگذشت پدر گرامی تان را

به شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده

و آرزوی صبر و سلامتی برای شما و بازماندگان آن عزیز از دست رفته دارم .

روحش شاد.

۰ نظر ۰۶ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۲
محمدعلی خالقی

قاب عکس خسته

شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۰۸ ب.ظ

روزی که خوش بود خاطر از ایام    

چرخی به نان خشک در دندان 

سر گرم در بازی نمی دانم 

   خاطر از این خوشتر از این ایام 

حالم از این دوران از این تنها

     شب بود هر شب تیره در زندان 

در  امتداد شب تا  هر  شب 

    هر شب  سیاهی بود در مرداب 

غم از نسیم تیره می بارید 

    زخمی به تن از کینه می نالید 

هر لحظه اشک ریز چون باران  

      بر خاک و بوته خفته در طغیان

شب از سکوت رعد می لرزید 

    گل از زمین خشک می ترسید 

      مهراب   راز پاکی ایام 

     حال از در و دیوار بر دندان 

بر هر در و دیوار چون خاموش 

    قابی ی  ز عکس خسته   ایام  

         شاعر :::::"   خالقی (عرفان )

۰ نظر ۰۵ آبان ۹۷ ، ۱۷:۰۸
محمدعلی خالقی

لین درخت بنه

جمعه, ۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۲ ب.ظ


تصویر بالا نمایی نزدیک از درخت بنه چندین ساله است که خودنمایی می کند و ارزش یک بار دیدن  را دارد 



  گرایش افکار کودکانه 


این جا جایگاهی ایست که با توجه به اقتضا ی افکار کودکانه و هر فرد ، شهرت و گرایش خودش را در دل هر اسفادی جا کرده بود و همین  طور هنوز با توجه به موقعیت  اب و هوایی منطقه  با وجود خشکسالی های پی در پی و سالهای متمادی سرسبزی خودش را حفظ نگه داشته است 

این درخت در نقطه جداسازی اسفاد و روستای مجاور ابیز قرار دارد که شاید سالها یا بیش از نیم قرن است که در این  دشت بی اب و علف خودنمایی می کند . هر چند از سایه بوته چیزی نمی روید ولی فرزانه است نامش در نگاشت ولایت واسفاد وطنم به ثبت بماند یادگار چون شایسته این شهرت است و به زیبایی یک الهام  

الهامی که شاید سرچشمه قدرتی عظیم در دل بیابان خشک و مرده باشد و این الهام عرفان است عرفان 



۰ نظر ۰۴ آبان ۹۷ ، ۲۱:۵۲
محمدعلی خالقی

دریغ زمان

جمعه, ۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۵۱ ب.ظ
آدمی را که کران فرصت افکاری بود 

گذر عمر چنین لحظه دم کاری نیست 

به شتاب در مه و خورشید چنین می گذرد 

که به اندیشه و نور مه عالم زمان است دریغ 

     شاعر خالقی اسفاد (عرفان )
۰ نظر ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۶:۵۱
محمدعلی خالقی


در صبح سرد 


در صبح سرد  شال و  قبا  کرده  زعفران

دیدم نشاط  و شور به پا  کرده زعفران

چون  رستخیز از دل خاک آمده برون

از خاک تیره باز  دعا  کرده  زعفران

دارد بنفش می زند  از دور این زمین 

مرهم برای خاطر ما  کرده  زعفران

باید  نشسته  رفت  به  بالین هر گُلی

در قلب خویش خانه بنا کرده زعفران

این دُر قیمتی است که گویند طلای سرخ

آری ! به قعر خاک طلا  کرده  زعفران

هرسال می رویم  به سر بخت این عزیز

ما  را به قدر خویش رضا کرده  زعفران

آن رشته های سرخ  دلش را که دیده ای

با عطر و رنگ خویش چها کرده زعفران

با این همه مشقت و سختی به خانه رفت

سر پنجه ها ز بعد  حنا کرده  زعفران

جمع اند دور  هم  که  بخندند غنچه ها

در قصه ای که قدر و بها  کرده زعفران

پر می شود که  بال  و پر صاحبش شود

گرد  و  غبار خویش هوا کرده  زعفران

در یک ردیف دسته شده سرخ و هم سفید

گویند  رنج  خانه  دوا  کرده  زعفران

خشک می شود که چشم خریدار دل دهد

آن سال خُوش که روی به ما کرده زعفران

آن قدر پیش اهل محله  گران بهاست

ما را به وقت خواب صدا کرده زعفران

فر آوری شود ز  وجودش  هزار  چیز

رنگش حضور خود به غذا کرده زعفران

صد قصه داشتی و " شمیم"  از تو ذره ای

پاییز ، حساب خویش جدا کرده زعفران

شاعر : مرتضی حسینی اسفاد(شمیم) - مدرس دانشگاه

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۶:۱۴
محمدعلی خالقی

جشن سره

سه شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۸ ب.ظ

جشن سره در باغ سره

 

جشن سره (سرقه ) به زبان اسفادی به معنای جمع شدن و بگو مگو وتاختن اب در اسفاد قدیم بود 

در اسفاد قدیم درخت های گردوی بلند قامت و تنومند سرسبزی خاصی به کوچه باغها داده بود  این رسم و رسومات هرشب حال وهوای دل انگیزی داشت 

وقتی ما کوچیک بودیم خاطرات این مجمع و گرده همایی هر شب در باغ سره  پای چنار ،سر تخت آقا میر، سر سنگاجی سر سه کیچه بر پا بود (البته جشن تاس و سره مال سالهای قبل تر بود ) آما گردهمایی ها همچنان برقرار بود

چون آن زمان هنوز ساعت اختراع نشده بود و اب تاختن با  دیگ و تاس انجام می شد به شرح توضیح 

دیگچه ای بود پر از اب با تاسی که از زیر دارای سوراخ تعبیه شده بود 

تاس دارای درجه هایی که به منظور یک سره،نیم سره، و یک چهارم بود اندازه گیری مئ شد  .وقتی تاس از اب پر می شد با درجه بندی که روی تاس بود یک سره یا چند سره تاخته می شد و به ته دیگ غرق می شد .دوباره تاس خالی می شد و همین طور برای هر ابیار طبق میزان ابی که داشت  به لهجه محلی می تاختند.

واقعا این رسم به عنوان یک نوع جشن بود چرا که  این امر در هر طاقه به وسیله میرتاب (کسی که اب را با تاس اندازه می گرفت ) انجام می شد و هر شب یا روز با مجمع بزرگان و مردان قدیمی با داستانهای جذاب و لهجهای شیرین اسفادی  شب نشینی ها یی جذاب وپرخاطره بود 

در شبانه روز دو اب بند بود . اب بند به معنای تحویل اب و تحویل شیفت (طاقه) از شب به روز و همین طور از روز به شب که به عهده میر تاب بود.

بعلت عدم ساعت در قدیم تحویل شیفت یا اب بند در نماز شوم (وقتی هوا تاریک می شد ) و در صبح با طلوع خورشید اب بند صورت می گرفت

در اسفاد قدیم حدود پنجاه و شصت سال قبل هر طاقه با ذکر بیان در این نگاشت از مرحومین مندرج یادی شد تا  بخوانیم با ذکر صلوات بر محمد و ال محمد به روح ناز نینشان 

روحشان شاد                       خالقی اسفاد 

 

میر اب سر رم                 حاجی سید ابو تراب

میر اب دو رم                  کربلایی حاجی ابراهیم جوان 

میر اب سه رم                 حاجی عباس غلامعلی زاده

میر اب 4 رم                   حاجی غلام حیدر قاسمی 

میر اب 5 رم                   حاج علی محمد جعفری 

میر اب 6 رم                   حاج میرزا محمد غفاری 

میر اب 7 رم                   کبله غلام عبدی 

میر اب 8 رم                   خواجه نظام الهی 

 

 

۲ نظر ۰۱ آبان ۹۷ ، ۲۱:۵۸
محمدعلی خالقی

سازمان رهگیری مرسولات سازمانی (اسفاد وطنم )

سه شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۳۱ ب.ظ

سازمان رهگیری مرسولات سازمانی 

کارت پایان خدمت 

کارت ماشین 

گواهینامه 

موتور سیکلت 


👇👇👇👇👇

                       najatracking.post.ir


۰ نظر ۰۱ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۱
محمدعلی خالقی