اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۲۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

اگر چه موی و جان سگ حرام است 


وفای نام و انسان است چه باک است 


اگر فرسنگ ها حیوان بود سگ  


محبت را ز سگ یک لقمه نان است 


شعر :خالقی اسفاد 

  • محمدعلی خالقی

به حرف کسی گوش نمی دادم 

همیشه دوست داشتم تنها باشم 

در خلوت به سر می بردم  برایم ارامش بخش بود 

روزگار به سختی می گذشت 

تمامی بچه ها از دستم ناراحت بودند 

چون دوست داشتم تنها باشم و در دنیای خودم سیر می کردم 

صدای ارام و دلنشین مرا خرسند می داشت 

و مرا از تنهایی و غم و اندوه بیرون می اورد 

من بودم و او تنهای تنها 

موقع دلتنگی ها مو برام غصه دریا رو می گفت و مرحمی بود بر زخمهای  کهنه ام 

ولی اکنون نیست و خیلی ناراحتم چون شکست 

واکمن خوبی بود 

۵/۱/۸۴ دفتر منشی کادر ، اب یک قزوین 

خالقی اسفاد     برگی از دفتر خاطراتم 

  • محمدعلی خالقی


گاوآهن یا خیش ابزاری در کشاورزی برای کندن، زیر و رو کردن و شخم زدن زمین است که دارای تیغه یا تیغه‌های فولادی سنگین که به وسیله چهارپا به ویژه گاو بر روی زمین کشیده می‌شود.

 این ابزار با نوک تیز و برگشته به درون، سر آن به گردن گاو یا به تراکتور می‌بندند و با آن زمین را شخم می‌زنند.


گاوآهن از مهمترین ابزارهای خاک ورزی اولیه است که انواع مختلفی دارد. برخی از انواع مختلف آن عبارتند از:


گاوآهن برگردان دار

گاوآهن بشقابی

گاوآهن چیزل

گاوآهن دوار

گاوآهن زیر شکن

گاوآهن‌ها برای شخم اولیه زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این کار از طریق بریدن و برگرداندن لایه سطحی خاک به عمق معمولاً ۱۰ سانتی‌متر الی ۴۰ سانتی‌متر صورت می‌گیرد. هدف از شخم اولیه برآورده کردن نیازهای اولیه برای رشد گیاهان کشاورزی است. انتهای گاوآهن بایستی به وسیله کشاورز در زمین فرورود تا خاک وارونه شود 

امروزه با ابزار الات کشاورزی نوین دیگر به ندرت از ان استفاده می شود 

چه روزهایی خوبی بود ولی افسوس زود گذشت 



  • محمدعلی خالقی

سیاه چادر؛ دست بافته عشایر

سیاه چادر، به دست بافته‌ای بسیار ساده با موی بز جهت استفاده در سقف و دیوارهای چادر عشایر گفته می‌شود. عمده ماده مورد نیاز جهت بافت سیاه چادر موی بز است که از رنگ سیاه زاغ، سور و بور آن استفاده می‌شود.

تمامی مراحل پاکیزه‌سازی و ریسندگی نیز توسط مردان و زنان بومی به انجام می‌رسد. عمده محصول تولیدی این رشته تخته‌های سیاه چادر است که جهت تهیه چادر عشایری با اندازه‌های مختلف، تعدادی از آن‌ها را به هم متصل می‌کنند.

این تخته‌ها به طول تقریبی هشت تا ده متر و عرض یک متربافته شده و به صورت ساده و کاملاّ سیاه رنگ است. برخی افراد برای ایجاد تمایز بین سیاه چادر خود در حین بافت بر روی این تخته‌ها با نخ سفید پنبه‌ای نقش‌های ساده‌ای ایجاد می‌کنند. 

ابزار مورد استفاده در سیاه چادربافی بسیار ساده و ابتدایی و شامل؛ دار افقی، شانه، دَستَک و پاکی است. در حال حاضر بافت سیاه چادر توسط ساکنین روستاهایی چون سِیدال و میغان در شهرستان نهبندان و طوایف عشایری شهرستان‌های سربیشه، قاینات، سرایان و... صورت می‌پذیرد و از این طریق امرار معاش می کنند. 

فضایی کاملا سنتی  دارای چند عدد چوب محافظ که از داخل زیر چادر قرار می گیرد و از دیواره های بیرون به زمین میخ کوب می شود  . کاملا ساده و اسان که در هر شرایط می توان ان را پابر جا و یا حمل نمود . 


  • محمدعلی خالقی


گبه؛ هنری زنانه است که نیز همانند قالی زیرانداز گره‌دار و دست بافی است که قدمت آن به لحاظ نیاز اجتماعی جوامع بشری، امکان سریع نقل و انتقال و به ویژه بافت ذهنی نقوش آن به قبل از تولید قالی برمی‌گردد.

این دست‌بافته ازقالی کوچکتر و تراکم بافت کمتری داشته و بر روی دارهای زمینی و به ابعاد تقریبی ۲۰۰*۱۰۰ و ۲۰۰*۱۲۰ سانتی‌متر تولید می‌شود. 

ابزار و تجهیزات بافت گبه همانند قالی است. جنس تار و پود قالیچه‌های مرغوب اکثراً از پشم و نوع گره مورد استفاده بیشتر تُرکی است.

طرح‌هایی نظیر، کاجی، گلدانی، سجاده ای، گُل مرغی، گل ابری، گل کشمیری، فَتحُ الله‌خانی، گل آیینه، زوزَنی، پادراز، مَدَدخانی،گل کاشان و نقوش حیوانات از جمله پلنگ، طاووس ، شتر از نقشه‌های معروف گبه‌های خراسان‌جنوبی هستند.

از طرح‌های رایج در حاشیه این دست بافته نیز می‌توان به «چِنگ چِهِل مرغ» و «یا علی» اشاره د. تولید انبوه این دست‌بافته در شهرستان زیرکوه و روستاهای تابعه آن شامل؛ حاجی آباد، آبیز، فَندُخت، اِسفاد، بهمن آباد و اِستِند است، اما در شهرستان‌های دیگر استان از جمله سربیشه، خوسف (روستای هدف گردشگری خور)، نهبندان، قاینات (بویژه شهر اِسفِدِن وروستاهای کُرغُند، تیغاب وگَرماب)، صورت می گیرد  



  • محمدعلی خالقی


سالها پیش سرزمن ما  جولانگاه اشرار و متجاوزینی شده بود که گاه و بیگاه از مرزهای شرقی و به صورت غیر قانونی وارد این سرزمین می شدند و اقدام به تجارت مواد و شرارت می نمودند . جرات و جسارتشان به حدی رسیده بود که دیگر حضورشان در مناطق مرزی احساس نمی شد بلکه در شهرهایی مثل کاشمر و سبزوار و .... نیز آوازه حضور و شرارتشان به گوش می رسید.


در این میان گروهی ۸ نفره از این اشرار به سرکردگی شخصی به نام نظیرخان و با انبوهی از سلاحهای اتوماتیک به قصد شرارت وارد زیرکوه می شوند . اما مقر استقرار این گروه در کوههای محمد آباد بلافاصله مورد شناسایی قرار می گیرد و عملیات دلاورانه جان برکفان نیروی انتظامی و چریک های محلی آغاز می شود. به جهت پناه گرفتن اشرار بر قله ای بلند و دارای سنگ های بزرگ و اشراف آنان بر پایین دست غلبه بر آنها کار چندان ساده ای نبود .علاوه بر اینکه اشرار مجهز به تیربار گرینف - سمینوف - آرپی جی و.... بودند و مهمات قابل ملاحظه ای هم همراه داشتند. اما آنچه آنروز حسابی به چشم می آمد علاوه بر دلاور مردی جان برکفان نیروی انتظامی جرات و جسارت چریک های محلی بود که با شناخت کاملی که از منطقه داشتند سر انجام تیر خلاص را بر پیشانی سرکرده این گروه که بر پشت تیربار نشسته بود شلیک کردند .


جسد نظیر خان بر بلندای همان قله دفن شد و هنوز پس از گذشت ۱۰ سال وقتی از آنجا عبور می کنم صدای نعره های نظیر خان در گوشم می پیچد اما امروز فقط چیزی که از این هیبت متجاوز باقی مانده است شال افغانیش است که هنوز از زیر خاکها به چشم میخورد


  • محمدعلی خالقی



درگذشت نابهنگام مرحوم کربلایی میرزا عبدالجواد آخوندی را تسلیت عرض نموده از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم مغفرت الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی آرزومندیم. 


روحش شاد 


  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی


   این روزها گاهی 

    حس غریبی در درونم سخت می گنجد

    حس می کنم تنهام 

    حس می کنم هر شب خودم را با خود اویزم 

    چنگ می زنم بر صورت ایینه و دیوار 

            دیدارهای مملو از دل سنگ

            دیوارهای شیشه ای شفاف 

             دیدارها دیوار می سازند

    هر شب که می خوابم 

    در لابلای هاله ای ابری 

                              در اسمانی صاف 

                                  در اسمانی پاک 

              در رختخوابی نرم 

              پرواز را من ارزو دارم 

    ایا در این غربت

    ایا در این وحشت 

    ایا در این دیوار 

    ایا در این دیدار هفت تا سنگ 

                    ایا که این پرواز را ممنوع می بایست 

                                                           خالقی عرفان 



ه

  • محمدعلی خالقی

خورشید می تابد 

خورشید می تابد ز لای برگ ها تیز 

بوی نسیم و لاله و سرو چمن نیست

پاییز می اید 

در  زیر پایم خش خش برگ های بی جان 

افتاده اند بر پیکر تقدیر طوفان 

حس غریبی از درختان و زمین است 

 

پاییز می خواهد درختان را بخواباند دوباره 

ای اسمان ای ابرها 

  لطفا همه هیس 

   خالقی (عرفان)

 

  • محمدعلی خالقی