

- ۰ نظر
- ۱۶ اسفند ۰۳ ، ۲۳:۳۴
اگر یک صدف از بین هزاران صدف
به گل نشسته در سواحل دریا
با ضربه ی پای کودکی بازیگوش به دریا افتاد
زندگی یعنی در جریان است
و باد بر امواج می وزد
طوفان خار و خاشاک را خواهد برد
و ریشه ها با درختان
جوانه می زنن تا مرغ شب پر آواز بخواند
و ماه اهنگ بتابد
هیچ کس تایتانیک را نمی پندار که غرق شود
اما اندکی برای زیستن زنده ماندند
نقد از برای اشپیلمن در پیانیست
اگر کرنا ی راند ۵ بیاد و خیلی ها بمیرند
خدا نسخه شون رو امضا کرده تا اونا رو ببره پیش خودشون
در لذت و آرامش
اگر هم عده ای موندن وقتش هنوز نرسیده باید زندگی کنند گاهی به ساحل و گاهی به دریا
در فیلم پیانیست در طول روزهایی که شهر ورشو پایتخت لهستان به اشغال نیروهای آلمان نازی درآمده و محلههای یهودینشین یکی پس از دیگری تخریب میشوند، یک موسیقیدان یهودی برای حفظ جان خود دست به هرکاری میزند و...
درباره فیلم
فیلم The Pianist محصول کشور فرانسه و در ژانر بیوگرافی ، درام میباشد و به کارگردانی Roman Polanski در سال 2002 ساخته شده است. بیشتر...
آقا اسماعیل نقد فیلم یادتون نره
احساسی که از حیوانات نسبت به مورچه داری
همون احساسو از نجوم و ستارگان
به خودت داشته باش
ما در یک سیاره سنگی از کیهان بین هزاران سیاره و ستاره گمیم
انسان در برابر کائنات هیچی نیست
در حال حاظر دقیق ترین پینوکیوی حال / پیشگو ، راست گو که دماغش بزرگ نمی شه هواشناسیه. !!!!
بقیه ، همه دروغ می گن ، نقاشی ها جغرافیا ،اجتماعی ،مجلسی ها و تاریخ
اصلا من اگه کارشناس هواشناسی بودم
شاید از خود هواشناسی از خود ذرات / از خود باران / برف هم دقیق تر بودم
هر موقع حدث زدم به واقعیت پیوست
مثل ::::
مرگ انفیه/ خون بهای توت / بادبادک و خورشید /باران و چوب مرده /دندون طلا
یه جا یه متنی نوشته بودم
که .... می خوام دو دندون طلا بکارم اما...جای نگرانی داشتم که / که نماز برای مردی که طلا همراهش باشد باطل است و / و دندون طلای ادم بی نماز در لانه ی کلاغ از برکت میوه می کاهد
از این دو موضوع سخت در حزین ام حالا به هر علت که سهلانگاری یا دندونم را گم کنم یا کلاغ دزد به غارت ببرد
دندون جلوم خورد شده بود و بعد مدتی شکست و جاش خالیه
بعد ۳ سال قرنیه اش هم داره خورد می شه
با خودم می گم یا خدا بیخیال / دیگه جان ما
دندون ۲۰ میلییون دو تا ۴۰ میلییون از کجا با این وضعیت دلار بیارم / جان ما بیخیال شو دیگه
مگه من کتاب ریاضی ام منو می خوای تیتر روزنامه کنی
خرگوش و لاکپشت دانا/ کدوم زودتر به مقصد می رسه / داستان ازوپ
ای بابا .... دقیقا شدم مثل خرگوش
باز می گم ولش شاید می خواد پول دستم بیاد دیدی دو دندون طلا کاشتم
اصلا خالیش هم قشنگه مث خرگوش
جاااااااااااااااااااااااان
خیره داداش خیره / باشه چشم
الان معلق موندم دو تا حباب نگران قرینه تو هوا یکی هر آن شاید بترکه یکی هم شاید آرزو هامو برآورده کنه
باز یه حسی درونم می گه
اگه زیادی حرف بزنی زبونتو قرینه می کنم هااااااااا حواستو جمع کن
جااااااااااان. زبون قرینه
ای نه شوخی کردم باشه چشم بستم / خفه
ای بابا دهنتو ببند دیگه
می گم که خدا انسانها رو اتفاقی سر راه کسی قرار نمی ده
ما از برای هم به نقطه ی کمال می رسیم
از یه جک
از یه حباب نگران
کلاغ دزد وخر دانشمند
خرگوش پیاده و لاکپشت دانا
از برای زیادی حرف زدنو و سکوت از برای شنفتن
چوب مرده و کوه زنده
از برای اینو یاد گرفتم که نخندم بعد اینکه فاز گرفتم با یه جک
یا چوپانی که خوش بود با دروغ گفتن گرگ آمد/ گرگ آمد
راست می گفت هواشناسی چرا که باغ همسایه را سرما برد
و دندان طلا برکت باغو
دیگر گنجشک آواز نمی خواند
و دیگر سرو معلول نمی توانست برقصد
سنجاب به سرو گفت در کنار آواز پرندگان لذت می بری
گفت تازه داشتم از خورشید لذت می بردم
که دهقان فداکار منو با تبر زد
خلاصه زندگی بالا پایین داره
چه اون سوسکش و چه اون خوک و خرس قطبی ش
بله سید جان حواست به انفیه باشه
درد گاهی به مرگ می زند
تمام موجودات زنده درد و زخم دارند نه تنها انسان
حتی مار حتی مور حتی شیر و حتی خر و زنبور
سگی که بعد یک سال صاحبش رو شناخت
با دیدنم سگها شروع به سر و صدا کردن
حیوان طبق واکنش سگهای دیگر واق واق می کرد
همین که اسمشو صدا زدم بعد بو کردن به دست و پام پیچید
و احساس آرامش کرد
سگها با وفا ترین حیوان ها هستند
یارو تو خیابون توجه همه رو به خودش جلب کرده بود
چی شده برادر یه شلوار فروشی دارم
کجاست / دیدم با دلهره و تشویش از زیرکاپشنش در آورد
گفتم چند برادر / گفت یه چیزی بده کارم راه بیفته
کاریه ؟؟؟؟
گفت نه / می گم راستشو بگو ازت می خرم
می گه که نه
من مال که شک توش باشه نمی خرم شاید هم مشکلی نداشته باشد
باشه حالا بیا این صد تومن رو بگیر برو اینجا وا نستا
ملت گرسنه دین و ایمان نمی شناسه
حالا تو از دین و تاریخ و جغرافیا بگو
تو دلم گفتم
این که اختلاس نیست این نیازه
پس چرا این رو خدا سر راه من گذاشت
باز گفتم حتما می دونسته که من ازش می خرم
نیازه برادر / نیاز
فکر کنم
اختلاس چیز دیگه است
حالا تو از دین و مذهب بگو برای مغزی که معده اش گرسنه است
چند قدم تا خدا
راوی / مرد مهربان
وقتی می رم حموم
می خوام خودمو ب شورم / وقتی می رم باشگاه این قدر که تحرک دارم از بوی بدنم بدم میاد / گاهی هم حال می کنم با بوی بدنم فکر می کنم تموم سم بدنم /انرژی منفی از بدنم خارج می شه و انرژی مثبت می گیرم
یکی بود حال می کرد با خودش با بوی بدنش
می دونی به کجا فکر می کنم و چی می خوام بگم
یک بازی بود دو نقطه می ذاشتیم رو برگه بعد خط وصل می کردیم از یه نقطه تا نقطه بعدی / بعد خط ها نباید به هم می خورد (خط و نقطه )
این قدر پیچیده و سخت می شد / بعد اگه به هم می خورد می سوختی و برد مال رفیقت بود
وقتی به دوش اب نگاه می کنم تصور می کنم الان این آب به کدوم کوه و کدوم قسمت زمین وصل شده تا به اینجا رسیده تصورش یکم عجیبه
چقدر پیچ در پیچ و چند فیلترینگ شده تا به اینجا رسیده / سخت مثل خط و نقطه
از دل کوه یا زیر زمین
یکم فکر کن
شاید صلوات رو ترجیح ندم چون خدا بزرگتر از صلواته پس از خود خدا تشکر می کنم چرا از بنده اش بخوام / بسم الله الرحمن الرحیم
اگه هجوم مگسها و پشه ها از جمعیت انسانها زیادتر بود
خیلی زیاد تر / بیشتر تر / آیا می شد زندگی کرد
جدا" می شد / هر روز باید به خودت سیلی می زدی یا خودتو و مگس ها و آفریده شو فحش می دادی
پس به نظم کائنات باید باور داشت
همه چیز از روی اصول ه برادر
یک عقاب تنها توی آسمون به امید روزنه ای باریک برای زیستن
یک سوسک مادر با شکم ۱۵ قلو در فاضلاب به فکر غذا
و یک تمساح در باتلاق مرده در انتظار آهویی تیز پا برای شکار
و عنکبوتی وارونه در سقف باید امید داشت تا زندگی پایدار بماند
اکوسیستم باید بچرخه
ما از یه زنبور به چرخه حیات برای بقا می رسیم
اگه نیشت زد نکش برادر یا بگذر و تحمل کن ببین کجای کارت مشکل داشت
شاید زخم یه زنبور پادزهر زخم های نگفته ات باشه
ما باید به درد بخوریم نه به مرگ
