

- ۰ نظر
- ۲۶ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۲۲
تو هم داشتی مثل آهنگران می خوندی خخخخ

روحشان شاد
خداوند بیامرزد

تصویر سال ۸۸ ، ۸۹
حوض ملا حاجی
در اسفاد قدیم بعلت عدم وجود آب لوله کشی و دسترسی به آب شرب ، یکی از ابتکارات بسیار ارزشمند اسفادیها احداث حوض انبار آب در کوچه باغ ها . معابر و محله های مختلف اسفاد است که جهت استفاده عموم ساخت شده است.
حوض انبار زیرزمینی حدود 70 تا 100 هزار لیتری با دیوار سیمانی و یا ساروج و پوشش سیمانی از ترکیب سیمان و ماسه بادی ( قوم ) ساخته می شد که بدون قیرگونی و ایزوگام ، هیچ گونه نشتی آب به بیرون نداشت.
حوض ملاجی در ابتدای کوچه ملخی و انتهای جوی مه ریمه ( مهریمن ) توسط ملا حاجی از طایفه ابراهیمی و مددی احداث شده اند.
مرحوم ملاحاجی فردی مهربان . بی آزار و مومن بودند که در منزل مرحوم محمد ابراهیم ابراهیمی زندگی می کردند. ایشان بعلت ناتوانی از ناحیه پا ، قادر به انجام فعالیت و کار کشاورزی نبودند و هر روز جلو درب حیاط و سایه درخت می نشستند و کوچک که بودیم وقتی از آنجا رد می شدیم به ایشان سلام می دادیم.
آب حوض ملاحاجی ، خنک ، گوارا و در دسترس بود.
پله های این حوض رو به قبله و وسیع و داری شیب کند بود و همچنین شیر آب نیز دارای فشار کم بود و کودکان نیز بدون ترس از افتادن در پاشیری و فشار شیر آب می توانستند آب بنوشند.
در دسترس بودن و همچنین تهیه آب مصرفی منزل از این حوض و نوشیدن و رفع تشنگی خود به خود مارا وادار می کرد که ضمن سلام به ساحت حضرت اباعبدالله ، برای خود مرحوم ملاحاجی و پدر مادر ایشان خدابیامرزی بفرستیم.
امروزه با تعبیه و نصب آبسردکن می توان این امر خیر را ادامه داد و با احیاء حوض انبار ها به توسعه گردشگری کمک نمود.
کریمی اسفاد
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۶ ساعت 2:7 توسط اسماعیل کریمی
اندوهناک سنگ باران هاست
کی مهربانی باز خواهد گشت
نه مهربانی آغاز خواهد گشت


آدما وقتی پیر می شن با ارزش می شن ، هیچ آدم پیری بی ارزش نیست
یادت باشه
اگه پدرت پیره و تو حالت خوبه احساس غرور و جوانی می کنی ، تو هم یه روز پیر می شی
شاید سنت جواب نده یا مغزت کشش نده طبیعیه تا فرزند نداشته باشی نمی فهمی
اما اگه تونستی قلب یه آدم پیر که هر روزداره به مرگ فکر می که رو شاد کنی. نوبت تو که شد قلبت حتما شاد خواهد شد .
اگه تونستی بغلش کنی و بی اختیار بوسش کنی تو برنده چرخ روزگاری چون فردا چرخ عوض می شه
یه آدم پیر مثل یه کودک یک ساله، دوساله است
شاید چشماش کم نور باشه تو رو نشناسه
شایدحافظه شو از دست داده باشه
شاید رمق حرف زدن نداشته باشه
وقتی آدم پیر می شه دقیقا مثل بچه می شه
از یه بچه چه انتظاری داری
یادت میاد پوشک می شدی
پیر شدی سونی شدی یادت میاد
یادت میاد می خوردی زمین گریه می کردی
پیر شدی چشمات تو از دست دادی بغصت اومد یادت میاد
یادت میاد نمی تونسی تا ۸ ماهگی حرف بزنی
80 سالگی شدی یادت میاد
اگه تا حالا مغزت قرمز بوده و درک نکردی این چیزو زین بعد
امیدوارم سبز بشه و بتونی درک کنی
اگه جوانی درک نمی کنی وقتی خواهی فهمید که بابا شدی
سعی کن هر روز بی اختیار خانواده تو بغل کنی
و قدرشون رو بدونی
پانوشت
محمد علی کلی در کهولت سن نمی تونست حرف بزنه
عثمان محمد پرست این قدر که مسجد ساخت معروف شد سونی بود
قهرمان ده دوره بدنسازی جهان نتونست از یک پله بره بالا
قهرمان کوهنوردی ایرانی در دماوند جان داد
خاننده محبوب ترکیه ابرام تاتلیس امروز روی صندلی می شینه تا دخترش براش آواز بخونه
اگه ساعت یک شبه حالت بده اعصابت خورده
ببین چی حال دلتو خوب می کنه همون کارو بکن
می بینی یه بچه گیر می ده به اسباب بازیش من فقط همین ماشین می خوام گریه میکنه آروم قرار نداره تا بهش می دی آروم می شه انگار دنیا رو بهش دادی
اگه ساعت ۲ شب می خوای بری قبرستون سرخاک بابات حالت خوب می شه برو
اگه دوست داری بالای این درخت عکس بگیری پشت سرت خورشید طلوع کنه ساعت ۵و نیم صبحه انجام بده
یه عکاس ۲۷ روز مستمر دوربین کار می زاره تا عکس ماه رو بین دو درخت بگیره
هر کی از دور ببینش می گه این مشکل داره مگه قراره با حرف مردم زندگی کنه
این درخت یک شاخه داشت به سمت ابیز یه شاخه خشک شده
بیست سال قبل الان هر موقع این عکس می بینم احساس خوبی بهم دست می ده
دوست داشتم برم رو شاخه دراز بکشم عکس بگیرم خیلی کار سخت و خطرناکی بود ولی دوست داشتم انجام بدم
این کارو کردم
هرکاری که حالت خوب می شه مستمر انجام بده دیگه اون تو ذهنت می مونه بعد یک ماه دیگه از ذهنت پاک نمی شه و می تونه از رویاهای خوب تو باشه تو بیست روز طناب بزن تو بیست روز برو کوه ورزش کن فوتبال بازی کن کتاب بخون ووو
برای کارهای خوبت احساس می کنی داری به خودت پاداش می دی احساس خوبی داری
این درخت خاصی که می بینی اینجاست خیلی متفاوته این درخت باباش تهرانی بوده اما بیخیال می شه میاد روستا ، ترجیح می ده تو روستا زندگی کنه تا ولنجک تهران باشه ریشه اش بیابی تو ایران هم نمی تونی پیداش کنی وِلی ترجیح میده زمستون سرد کویری رو تحمل کنه تا تو باغ فرح باشه تک و تنها
وقتی نیمه اول زندگی ت همه با سختی و مشقت گذشت دیگه صدای ضبط ماشین اگه بهترین آهنگ هم باشه اذیتت می کنه این یعنی ۴۰ رو رد کردی و پخته شدی
دیگه هیچی برات مهم نیست
آرامش سکوت تنهایی طبیعت
من از ملک پدر کردم جدایی
گرفتم با غریبان آشنایی
غریبان خصلت خوبی ندارند
که اول خوب آخر بی وفایی
چراغ قرمزو باید صبر داشت تا سبز شدن
چایی داغ نمی شه خورد
تا صبح شدن باید منتظر طلوع ماند
صبر تاریکی یک روزنه روشنایی است
زمان بزرگترین نیروی الهی
نقاش کائنات 👌👌

عکاس فراتر از زمان
حاجاقای فردوسی
مردی متفاوت ودوست داشتنی
منزل مرحوم حاج محمد رحیم محمدی
روحشان شاد
یه روز به اتفاق دوستان در جشن پارک ملت حضور داشتیم
سالن بزرگ سیرک و موزیک
همه درشادی و هلهله دست می زدند
همصدا شدن عالی خوبه هم رنگ جماعت بودن
اما ته سالن بودن همه رو از دور لذت بردن به تجربه اش می ارزه
منو یاد حاج آقا فردوسی انداخت درجشن میلاد که بدون دست زدن هم می شه لذت برد گاهی همه چیز از دور قشنگه
درود بر مردان بزرگ اسفاد
خاص متفاوت متمایز
حاج محمداقا دکتر کریمی حاج ولی الله جعفری
حاج محمد باقر غفاری حاجمیرزا حسن حسنی ملا محمد صادق اسفادی
حاج هادی غفاری حاج غلامحیدر قاسمی ملا حسن صادقی و برادران صادقی
حاج ناظر عطایی برادران محمدی برادران کریمی و پدر بزرگوارشان
وووو

دایی جان روحت شاد می دونم جات بهشته
که جز خوبی وخنده شادی چیزی نداشتی
چرا دایی ها این قدر دوست داشتنی اند
یه روزی میاد میام و می بوسمت
عکاس حسین نظرجانی 