
- ۰ نظر
- ۰۱ آبان ۰۴ ، ۲۳:۳۶

یارو یه عکس رو پیرهنش بود که کره ی زمین رو با سیم خاردار حصار کشیده بودند
بهش گفتم ما در سرزمینی به وجود آمده ایم که ورود ممنوع است
به خاطر همون از بدو تولد بچه گریه می کنه
متوجه نشد / گفتم برگرد برادر/
عکس پشتت اینو داره می گه
می گه اینجا پر درد و رنجه
اینجا منطقه ی جنگه
مین کاشتن ورود کنی. بوففففففففففعف می ری فضا
منفجر می شه
به خاطر همون سیم خاردار کشیدن
یه نفر پولدار /ستاره دار / بیکار/ نامبروان / نمرد بگه من در رفاه مردم
از قناری پرسیدن آرزوت چیه
گفت ....
روزگارم را اگه روزی نقاشی کنم
یک قفس با خاطرات یک قناری می کشم
بله ....اینجوریاست
ما در قفسی هستیم زندانی
یکم بزرگتر از قناری

نه موهاشو شونه می کنه
نه عطر و ادکلن می زنه
نه میوه می ده
و نه کت شلوار می پوشه
رقص زیبایی داره ...و
ساعت مچی نداره
خاکی و افتاده
پر انرژی
وقتی در محیطی قرار می گیره
اون محیط پر انرژی مثبته
و دیگران هم در کنارش لذت می برند
جدی نباش درخت باش
بید مجنون
در یک شرکت تزریق پلاستیک استخدام شدم
فهمید دستم تو کاره با هم شیش شدیم
منو گذاشت اپراتور دستگاه
گویا سالها همدیگر رو می شناختیم
در کنار کار ....
یک هفته با هم خندیدیم و لذت بردیم
سرپرست عوض شد
هفته دوم با سرپرست جدید تازه داشتم آشنا می شدم
یکی از دستگاهها نشتی داشت نشتی آب همراه با روغن
نشتی کهنه بود
به سرپرست دوم گفتم اگه اجازه می دی دستگاه رو تعمیر کنم.
گفت این کار تاسیساته فکر نکنم بتونی درستش کنی
دستگاه رو درست کردم و با خوشحالی بهش گفتم درست شد.
روز سوم منو تشویق کرد و بعد هم اخراج
اینو دو بار بخون
شهرک صنعتی توس
فاز دو
یارو می گفت قهوه نمی خورم چون شبا نمی تونم بخوابم
اتفاقا یک درصد افراد تو شبا قهوه می خورند تا با آرامش بخوابند
پشت صحنه ی ذهن درگیر متن پروانه ای
خودم / آینه
چرا بعضی ها ستاره می شن بعضی ها ماه یا خورشید
عزیزم می شه با کلمات بازی نکنی ......
خوب سوال خوبیه ؟؟؟؟
چرا ماه برای تشییع جنازه دنبال مثبت ستاره هاست
و خورشید دنبال منفی بی انتهاست / منظورت آدماست/
سکوت.....چند ثانیه .... با خودم (سرشو تکون می ده )
باید یه چیزی بگی دیگه ...یاد بگیرن
حتما باید مثل برنج اضافه کلمات رو بریزیم تو سطل آشغال...
یکی از بیرون بیاد بگه اگه خواستی بریزی سطل آشغال بده من بخورم
سکوت ....
بزار هوشیار تر از عاقل تر بشیم
خوب نه زیاد عرفانی صحبت می کنی با تلفیقی از حیوانی
شاید به کسی بر بخوره
بزار بخوره اونی که باید بفهمه می فهمه اونی که نمی فهمه به درک
العاقلو اشاره ...
الان بگو فرق خیار با خالو چیه ...با خودممم
آلان یه عده / این منظورش ما بود
این تیکه انداخت /
نه دایی جان !!!! نه عمو جان نه خالو با خودمم ؟؟؟ تعجب نکن
با خودت درگیر نشو ،،،
تیتر این رسانه رو بخون چی نوشته
از زبان حیوانات / گیاهان
فهمیدی چی شد ؟؟؟؟
آره مفهموم. چی می گی
حتما باید یه عده هشیار / مفهموم چی می گی / رو املا بگن واسه دانش آموزان
آها (سر رو تکن می ده با خودش ) / نه متوجه شدم
پس برو دیگه /
نه راستی یه لحظه واستا. بیا اینجا
یواش / درگوشی
بگو سر خاکت شلوغ نکننننننن / گریه نکننننننن /مرده اذیت می شه
یه ده بیست تا بشن بسههههههههه
سوم چهارم نگیرننننننننننننن
برو دیگه چرا واستادی / آها...برو دیگهههههههههه.....بلند
بیا اینجا بهت می گم
اسفاد وطنم. esfadvatanam.blog.ir
مگس / سوسک / موش می کشیم
بعد گربه / سگ / نجات می دیم
اعتقاد و باورها همین قدر جذابه خخخ
عجب ا عجب
یه کارفرما داشتیم سالهایی قبل از نظر ما آدم عجیبی بود
با خودم می گفتم این چه اخلاقیه که تو داری
نه شماره تلفن جواب می داد ونه یه لحظه خطش آزاد بود
گاهی تلفنش در حال عبادت می خورد و گاهی مشترک مورد نظر در پای منقل کباب بود
بسیار مهربان در اوج مهربانی خشن و زود جوش بود
به جاش کمک می کرد و بجاش آب ازش نمی چکید
درحق کارگر بدبخت کوتاهی می کرد و برای دوستان و سران دیس اعرابی می چید
نه اهل سیاست بود و نه اهل ادب اما ادبیات خوبی داشت
به زنگ ورزش ما رو تشویق می کرد و به زنگ زمان چرت می زد
دلش برای کسی نمی سوخت و بجاش هوای بعضی ها رو داشت
گاهی جوشم می گرفت از کاراش و تعصب می خوردم
و گاهی از این بی اعتنا بودنها نسبت به بعضی امور حرصم می گرفت
این قضیه مال ۱۵ سال قبل بود
اون زمان می گفتم بابا این چه اخلاقیه که تو داری
اما حالا می گم دمت گرم رفیق
اون زمان من دربرابر آگاهیت پایین بودم و تو سر جاش بودی
چون من هم آگاهی خودمو داشتم
و هر کس در برابر آگاهی که داره از خودش منیت نشون می ده
تجربه خوبی بود
بهت تبریک می گم معلم خوبی بودی برام
سرت سلامت
بعضی ها در حدحیات انسانی می مونن و بعضی ها از حیات حیوانی و حیات گیاهی فراتر می رن و به بعد های دیگر ارتقا پیدا می کنند
چرا بعضی ها زود هنگام می میرند
چرا بعضی ها ستاره می شن و بعضی ها درس عبرت
چرا بعضی ها دوست ندارند حیات حیوانی را بپذیرند و درحیات انسانی باقی می مانن
نیچه از شدت خود آگاهی در رنج و عذاب بود و این اتفاقی ایست که برای همه نابهنگامان می افتد کسانی که برای زمان خودشان ساخته نشده اند و هم عصرانشان آنها را درک نمی کنند
پروانه ای
پشت صحنه ی ذهن درگیر متن پروانه ای
خودم / آینه
چرا بعضی ها ستاره می شن بعضی ها ماه یا خورشید
عزیزم می شه با کلمات بازی نکنی ......
خوب سوال خوبیه ؟؟؟؟
چرا ماه برای تشییع جنازه دنبال مثبت ستاره هاست
و خورشید دنبال منفی بی انتهاست / منظورت آدماست/
سکوت.....چند ثانیه .... با خودم (سرشو تکون می ده )
باید یه چیزی بگی دیگه ...یاد بگیرن
حتما باید مثل برنج اضافه کلمات رو بریزیم تو سطل آشغال...
یکی از بیرون بیاد بگه اگه خواستی بریزی سطل آشغال بده من بخورم
سکوت ....
بزار هوشیار تر از عاقل تر بشیم
خوب نه زیاد عرفانی صحبت می کنی با تلفیقی از حیوانی
شاید به کسی بر بخوره
بزار بخوره اونی که باید بفهمه می فهمه اونی که نمی فهمه به درک
العاقلو اشاره ...
الان بگو فرق خیار با خالو چیه ...با خودممم
آلان یه عده / این منظورش ما بود
این تیکه اندآت /
نه دایی جان !!!! نه عمو جان نه خالو با خودمم ؟؟؟ تعجب نکن
با خودت درگیر نشو ،،،
تیتر این رسانه رو بخون چی نوشته
از زبان حیوانات / گیاهان
فهمیدی چی شد ؟؟؟؟
آره مفهموم. چی می گی
حتما باید یه عده هشیار / مفهموم چی می گی / رو املا بگن واسه دانش آموزان
آها (سر رو تکن می ده با خودش ) / نه متوجه شدم
پس برو دیگه /
نه راستی یه لحظه واستا. بیا اینجا
یواش / درگوشی
بگو سر خاکت شلوغ نکننننننن / گریه نکننننننن /مرده اذیت می شه
یه ده بیست تا بشن بسههههههههه
سوم چهارم نگیرننننننننننننن
برو دیگه چرا واستادی / آها...برو دیگهههههههههه.....بلند

فردی رو لایق مصاحبت دانستم
با هم به جدال صحبت پرداختیم
گفت نشونه ی خوبی دارم تو شکار
یه روز ۴۰ تا گنجشک با پلخمون زدم
الانم باهات مسابقه می دم یه پلخمون تو درست کن یکی من ببین کدوم بهتره
گفتم پشت خر در حال حرکت برات چغوک می زنم خندید
گفت الان اسب دارم حوصله ندارم تنهام
رهام حوصله شهر شلوغی و ازدحامو ندارم
فهمیدم که آدم هوشیاریه در کنار عاقل بودن
گفتم یک سوال ازت می پرسم اگه درست جواب بدی بهت نمره یک می دم
گفت بپرس
گفتم همین الان یک پلخمون می دم دستت یکی هم دست خودم
سه گزینه داری کدومو شکار می کنی
اول طاووس
دوم شاهین عربی
سوم مرغابی
بدون تعامل گفت هیش کدوم
گفتم دستتو بیار بالا
بزن قدش
حسابی خندیدیم و انرژی گرفتیم
بهش گفتم گاهی با پسرم می رم شکار
می گه بابا این مرغ مینا رو اگه نزنی دیگه هیچی
بهش می گم ایندفعه حتما می زنم
نشونه می گیرم به سمتش یکم مکث می کنم و نشونه رو یکم یا به چپ یا به راست رها می کنم
می گم این دفعه هم نشد بابایی
می گه برو گم شو بابا بده خودم بزنم خخخ

این حرکت رو هرکی سه تا ۱۵ تایی رفت از پا سالمه
یه پا بشین پاشو
تقدیم به ورزشکاران

دود چیز بدی نیست
یه آدم معمولی با آدم دودی فرق می کنه
بزار سلول های خاکستری تکون بخورن
بزار سلول های که اون ته موندن آبدیت بشن
/ سلولهای شادیت / سلول های غمت /
مثل شوک می مونه
یا می کشدشون / یا قوی تر می شه
سیگار چیز بدی نیست تسکین دردهاست
خیلی هم فایده داره
یک مسیر هزاران تغییر داره
از بین میلیونها سلول سلولهای گذشته مرده رو می خوای چیکار
اگه درجا زدی معمولیه / باید تغییر کنی /
مثل اشتباه کردن که باعث بردن می شه
مثل حذف کردن خیلی اشتباهات گذشته
اگه امروزت با دیروز فرق کرد یه برگ برد دستته

یکی از بهترین فرکانس های قانون جذب آتیش است
تاریکی خودش یکی از قدرتمند ترین انرژی هاست
که باعث بیداری چشم سوم می شود
اتصال به زمین لخت شدن دراز کشیدن برای آرامش و تخلیه ناراحتی جسمی روحی توصیه می شود
امواج و صداهایی که در شب دریافت می کنیم چاکراهای بدن را افزایش می دهد
درختان گیاهان حشرات یکی از نیروهای خداوندگار است که تو را به او نزدیک تر می کند
گاهی در کوه یاجنگل برای آرامش روحی و جسمی بخوابیم
دوستان جدیدی می یابیم

اگه داری با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در جاده رانندگی می کنی
پروانه بیاد جلو ماشینت ترمز می گیری یا نه
اگه شتر جلوت باشه چی
یا انسان
پس فرقی نمی کنه
حیوون یا انسان باشه
یه سر ترمز بگیری رفته
احساسات می تونه از چیزهای کوچیک شروع بشه
تا بتونیم ببخشیم / بگذریم
و در برابر مشکلات / رنج ها قوی تر باشیم
مهربان باشیم
خدایا شکرت که با وجود دنیایی که پیوسته در حال تغییر است، هنوز هم زیباییها و نعمتهای بیشماری در اطراف ما حضور دارند. شکرگزاری و قدردانی از تو، فرصتی برای تأمل در زیباییهای پنهان زندگی و درک عمق ارزشهای واقعی که به ما ارزانی داشتهای، میباشد. این شکرگزاری، یادآوری است به ما که حتی جزئیات کوچک زندگی نظیر نفس کشیدن، لبخند زدن، و لحظات گرم خانوادگی نعمتهایی هستند که باید قدردانی شوند. در این نوشتار، به بررسی و سپاس این نعمتهای خدادادی خواهیم پرداخت و دلایل فراوانی که برای شکرگزاری داریم را مورد تأمل قرار میدهیم، تا شکر و سپاس خود را به درستی به جا آوریم.
خروجی یک حیوان یا انسان
چی می تونه باشه
که نقش مهمی در رشد حیاتی گیاهی داره
و این چرخه باید بچرخه
چرا انسان ها عاشق می شوند
عاشق فرد کسی یا چیزی
چرا غم ها سراغ انسانها میاد
چرا غمگین می شویم
چرا وابستگی بوجود میاد
رسیدن به کمال انقضا ندارد

آمد گفت فندک داری گفتم بفرمائید
سیگارشو روشن کرد / فندک گذاشت تو جیبش رفت
به هوای اینکه متوجه نشدم
بعضی وقتا خوب متوجه می شیم ما ادما فقط حوصله نداریم با اینا کل کل کنیم
بعدشم باید بعضی ها رو یه چیزی داد که فقط برن
بعد چند روز دوباره اومد
گفت فندک داری
گفتم دارم /گاز هم داره شعله اش هم میزون میزونه
ولی آدمو می سوزونه
بهتم نمی دم
می دونی چرا
چون دوستت دارم داداش و وقت ارزش داره
وقتتو اینجا تلف نکن
برو به کارت برس
سریع هم فقط برو که از سرویس جا نمونی
رفت که دوباره بیاد بگه آتیش داری
این درسته !!!!!؟؟؟؟؟؟
وقتی به نقطه ای رسیدی
که تنهایی هاتو
با کوه درخت رودخانه بگذرونی
تو قویترین
بازیگر سینمایی

تو چه می دانی صف ناخون
پاره کردن کتاب بعد ثلث سوم
خواب مشق های ننوشته
بوی عطر چادر مادر بزرگ
تند خوانی معلم زنگ املا
قلم قلم نی زنگ هنر
دوات خشک شده ی بی جوهر
تو چه می دانی
صدای گاو گرسنه طویله
فانوس بی نفت تو طاقچه ی گلی
بوی کاغذ های رنگی
شادی قلک پول
تو چه می دانی چیست
کودکی هایمان چه تند گذشت


هر لباس حرمت دارد
گویند...
هرکه در این سرا درآید
نانش دهید و از ایمانش مپرسید
چه آنکس که بدرگاه باری تعالی به جان ارزد
البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد
شیخ ابوالحسن خرقانی
کی باورش میشه این دیدگاه یک انسانی بوده که تو قرن چهارم هجری میزیسته
پشت به کوه واستادی برادر
درست نیست
کوه حرمت داره
خودم می دونم
اول اینکه پشتمو خالی نمی کنه
دوم اینکه به اسم کوچیک صداش می زنم
با هم شیشیم
شیطون می گه
بزنم این ابرارو پاره پاره کنم ببینم اون پشت چه خبره خخ
اسفاد وطنم. esfadvatanam.blog.ir
شلام خوفی
می گم که همه تون معلم داشتین و درس خوندین
اگه من معلم بودم
به نظر شما معلم چی بودم
راست بگین دروغ نگین ها
من خودم فکر می کنم معلم ریاضی بهم بخوره
نه ریاضی با جذر ۲۵ مشکل دارم
پس همون دینی / دینی هم که کتابو همیشه مثل کبری خانم زیر بارون جا می ذاشتم
خوب پس تعلیمات اجتماعی چطوره / یکم قابل هضمه
خب اینم که راستی با اجتماع مشکل دارم
میگم ورزش فکر کنم خوب باشه
فوتبال و شطرنج شاه و وزیر / سرباز و فیل /اسب سواری
خوبه عالیه زدی به خال
راستی یه اسب بود مال خدابیامرز چی شد کشتنش بابا حیوون به حیوون رحم می کنه ما که انسانیم ارشد مخلوقات اون اسب چی شد
داستان فیل نادر شاه که رو قالی چاپ شد اونم که الان کسی قالی دست باف استفاده نمی کنه که ببافنش
یعنی بگین که اگه برگردیم عقب دل طوقی واسه کی پر می زنه
خوبی های انسانهای خوب بدبخت شون می کنه
می گفت که برین یکم درس بخونین خیلی خوبه / ما که نخوندیم برین بخونین
سینما تعطیل شد
آخر نمایشا عوض شد
روزنامه هم که دیگه چاپ نمی شه
چیکار کنیم
خودنویس طلا ندارین اینا رو کسی بنویسه چاپ کنه
ساعت ۴:۴۴ دقیقه صبحه می خوام یه موضوعی رو بگم
خیلی وقته مخمو درگیر کرده اما گفتم شاید یه رمزه یا محرمانه باشه بین من و اون بالایی / ولی الان میخوام بگم. اگه این موضوع بین شما یا کسی اتفاق می یفته تو با خودت وخدای خود دعوت شدی / تو به درک کائنات نزدیک تر شدی
یک سری اعداد هستند خاص
هفت هشت سال قبل این موضوع رو برام یکی عنوان کرد / زیاد توجه نکردم
اما اکنون خیلی برام جالب و جذابه
شاید .....
بیشتر از شعور حیوانی / حیات گیاهی / آبزیان و نجوم / مدیتیشن کوه و یا خاک
اینم یه نوع فرکانس مثبته دیگه
نظرتون در مورد اعداد چیست
اعتقاد دارین یا نه
عدد ۱۱۱ این عدد
بیش از یکساله رو مخمه
پلاک ماشین وبلاگ تعداد بازدیدها و یا لایک در اینستاگرام
ساعت ۱و ۱۱ و خیلی جاهای دیگه
تلفظشو وان وان وان می خونم یعنی تنهای تنهای تنها
حروف ابجد سرچ زدم تا معنی شو دریابم
به جواب رسیدم
شما چطور
بگو چی عددی دوست داری
چرا باید یک عدد همش برات در تکرار باشه
چرا ۱۱۳ یا ۱۱۰ نمی شه



