اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

 

با سلام و احترام 
از قشنگ ترین کارهایی که در اسفاد قدیم انجام می شد اجرای تئاتر یا نمایش کمدی و دراماتیک برای عموم مردم بود و معمولا 22 بهمن روز جشن پیروزی انقلاب اسلامی اجرا می شد. 
اوج این کار ، زمان جنگ و در محل مدرسه قدیم یا انجمن اسلامی، که بالاتر از چهار راه و روبروی منزل آقای شهریاری بود برگزار می شد ، تمرین بازیگران ، تهیه لباس گریم و ساختن سن نمایش با نیمکت های چوبی و کشیدن چادری بر روی چارچوب آن ، کار ی واقعا  سخت در آن محیط باز و سرد بود. بعضی وقتها پایه های شل و ول نیمکتها باعث حرکت سن می شد. و از همه هیجان انگیز تر پرده متحرک جلو سن بود. 
از چند روز قبل بچه ها منتظر اجرای نمایش بودند و در صبح روز اجرای نمایش ، همزمان با پخش سرودهای انقلابی مثل 22بهمن و الله الله و بوی گل و سوسن ... و مادر مادر ، به سمت محل اجرا حرکت می کردیم. 
مردم از زن و مرد در آن محیط باز و سرد زمستانی جمع می شدند و به محض کنار رفتن پرده نمایش برنامه ها شروع می شد. 
تلاوت قرآن ، اجرای سخنرانی و سرود و دکلمه و در نهایت که بخش مهم و اصلی برنامه ها بود اجرای نمایشنامه های طنز و آموزنده بود.
اسفادی ها بیشتر به نمایشنامه های کوتاه و طنز علاقه دارند و به علت اخلاق شوخ طبعی که دارند استعداد و توانایی اجرای این نمایش تقریبا برای اکثر افراد وجود دارد. 
اجرا با لهجه شیرین اسفاد آن هم با آن گریم های خنده دار و آن ابتکار عمل ها واقعا لذت بخش است. یادم میاد در یکی از آن نمایش ها ، یکی از بازیگران  رفت روی سن و با لهجه شیرین اسفاد گفت  : (صبا برفتم به هه زم کمر مه بشکه ) .   و یا شیرین کاری ها، نمایش دکتر و پزشک و مسابقات ماست خوری و برگردان شعر ، شادی فراوانی در وجودمان ایجاد می کرد که تا سال آینده شیرینی اش در کام ما همچنان می ماند.  
از مشهورترین نمایشنامه هایی که تاکنون به روی صحنه رفته است می توان به نمایشنامه های بلال حبشی ، ابوذر ، قیس ابن مصهر صیداوی، و عالم قبر اشاره نمود.
به هر حال اجرای نمایش زنده آن هم با آن کمبود امکانات ،کاری بسیار سخت بود و فقط  عشق و علاقه به این کار بود  که باعث می شد بازیگران ، نمایشنامه های به این قشنگی را یک شبه و از یک یا دوشب قبل آماده می کردن که این کار،  واقعا قابل تحسین است. 
اینجانب خودم در کارهای نمایشی زیادی حضور داشتم و از نزدیک با مشکلات تهیه و اجرای آن ،آشنا هستم اما هم اکنون، باز هم حاضرم بخصوص در  مشهد ، در مناسبت ها با یک گروه ثابت و فعال این کار را ادامه بدهیم.  

اسماعیل کریمی 

  • محمدعلی خالقی

شعری در رابطه با سردار دلها شهید  قاسم سلیمانی 

نام قاسم حک شده بر سینه ام 
 اشک خون میبارد از دیده ا م 
راه  حق  و  راه مولا  و علی 
بوده است یک عادت دیرینه ام 
عشق ما بوده است سردار ولی 
آن که نامش در جهان شت منجلی
خار گشته چشم دشمن نام او
لرزه ای  انداخته است  افکار او
گشت عاصی دشمن پست وذلیل
تا که ریخت خونش دربیت علی 
از  فراقش  عالمی  نالان  شده 
چشم دوست ودشمنش گریان شده 
یک سخن جا مانده است از این کلام 
تا رسد بر دشمنانش این پیام 
راه  او  راه  ولایت راه ماست 
انتقام سخت دشمن کار ماست 

شعر :محمد رضا خالقی 

 

 

  • محمدعلی خالقی

بعضی ادما بدون دلیل دوست داشتنی هستند .

یعنی اینکه ستاره وجودشون سرشار از محبوبیت و جذابیت است . این ادما خیلی کم اند . و خیلی به ندرت  پیدا می شند . سردار سلیمانی یکی از این افراد بود . که هیچ موقع از یادها نخواهد رفت .

همان طور که چشماش منو یاد امام می ندازه از چهره اش هم  شهامت شجاعت  مهربانی را می شه  فهمید . او پدر ایران بود که با بودنش امروز من و تو در ارامشی خیال ارمیده ایم . و امنیت را احساس می کنیم او نه تنها برای ایران بلکه برای هر ملت مظلومی  همچون شیری شجاع پر بار بود . 

گر چه امروز هر شغال و کفتارهایی با مرگ شیر مردی  احساس شادمانی دارند بدانند ما نه تنها یک سلیمانی را از دست داده ایم  بلکه هزاران سلیمانی دیگر را در صحنه داریم 

شهادتت مبارک شیر مرد ایران 

 

  • محمدعلی خالقی

چهره های منحصر به فرد اسفاد
آقای غلامحیدر کریمی 
آقای غلامحیدر کریمی که به تازه گی به سفر کربلا مشرف شده است  فردی شوخ طبع و پرتلاش که از سال ۷۰ ساکن مشهد است
و از همان سالهای اولیه هیات و دوره قرآنی خانگی ،مشارکت فعال در این زمینه داشته  و در امورات عمومی و مناسب های ۲۸ صفر بعنوان هماهنگ کننده و انتظامات مشارکت فعال داشته است .
ایشان هم اکنون ساکن گلبهار است و آنچه بعنوان ویژگی انحصاری و امتیاز می توان برای ایشان نام برد
تخصص در تولید مواد رزین است.
ایشان توانسته است تجارب شخصی زیادی در خصوص تولید سنگ ساب موزاییک در قالب های سه تایی و شش تایی و سنگ نواری بدست آورد و ضمن انجام ترکیبات شیمیایی تجربیات زیادی در این زمینه نیز کسب نموده است.
همچنین بصورت تجربی توانسته است به طراحی تولید دستگاه ساب موزاییک بپردازد .
یکی دیگر از توانمندی های ایشان تولید ترکیبات رزین برای سطح پوست کن های سیب زمینی در کارخانجات چیپس و سطح معابر عمومی نظیر پل های هوایی است که استفاده از این مواد موجب عدم سر و لیز خوردن در سطح صاف می شود
و می توان گفت ایشان از معدود افراد تولید کننده سنگ رزین برای سنگ سابی است .
برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و بهترین ها داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

  • محمدعلی خالقی

فردی از درد زیاد خواب به چشم نداشت. او برای مداوای چشم انواع قرص و دارو ها را استفاده کرد اما چشم دردش خوب نشد . به راهبی شناخته شده و مقدس  مراجعه کرد . راهب به او گفت تو باید برای مدتی به هیچ رنگی جز رنگ سبز نگاه نکنی  او پس از بازگشت از نزد راهب به تمامی مستخدمان خود دستور داد بشکه هایی سبز رنگ بخرند و هر انچه در اطراف و خانه ی اوهست همه رو سبز رنگ کنند . 

پس از مدتی رنگ ماشین خانه لباس و هر انچه به چشم می خورد را سبز رنگ کرد . چشم درد او به مرور تسکین یافت و کاملا خوب شد . او برای تشکر نزد راهب رفت تا ادای احترام کند راهب گفت خوب چه شد . چشم دردت خوب شد . او  فرمود بله ولی گرانترین مداوایی بود که تا کنون وجود داشته است . گفت چطور بر عکس ارزانترین مداوایی بود که کرده بودم . او فرمود من تمام ثروتم را برای رنگ امیزی و خرید فروختم  تا چشمم خوب شود . 

مرد راهب به مریض گفت تنها کافی بود عینک سبز رنگی بخری هیچ نیازی به این همه مخارج نبود . 

 

برای یک کار نمی توانی تمام دنیا را تغییر دهی بلکه با تغییر چشم اندازت می توانی دنیا را به کام خود در اوری .

اسان بیاندیش و راحت زندگی کن 

 

 

  • محمدعلی خالقی