اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۶۱ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

' جناب سرهنگ میرزای بزرگ 

محمد رضا قاسمی فرزند کربلایی حسین علی قاسمی از مفتخرین اسفاد 

که در عرصه نظام جمهوری اسلامی فعالیت دارند 

درود بی کردن تقدیم ایشان 

آرزوی سلامتی و پیروزی برای ایشان و خانواده محترمشان داریم 

  • محمدعلی خالقی

بنشین سفره دل با تو چنین گفت بیان 

 که چنین خوش سخن است با تو فضیلت شکران


من از این حاوره گویم به تعریض بنشین 

که به تصریح نگار است به دل چون شیرین 


چو از این جهان چشم بستن خوش است 

به نیکوی   اعمال خرت دل خوش است 


چو  دستی  گرفتی  ز اندیشه ای 

به مردانگی  دست بستی ره توشه ای 


بماند در این جاودان  نیک  و بد

خوشا  نام  نیک است  بر این  خرد 


نماند به گفتار و کردار  پوشش در او 

به خلقت  ز  گیتی  به  الهام  او 


چو شیرین زبان گفت و ماند یادگار 

به کردار و   گفتار   پندار    این روزگار 


شاعر خالقی (عرفان )

  • محمدعلی خالقی

با سلام و احترام


روحانیت اسفاد و چهره های درخشان 

یکی از ویژگی های بارز جامعه اسفاد

در عرصه فرهنگی و مذهبی ، پرورش روحانیت معزز . فرهیخته ‌. فهیم و اندیشمند است که جامعه اسفاد را متفاوت از سایر روستاهای دیگر داشته است.

وجود بسترهای سالم و مذهبی در خانواده های اسفاد موجب ظهور روحانیت شده است.

از گذشته های دور بدلیل اشتیاق مردم اسفاد به مسائل سیاسی . فرهنگی . اقتصادی ، قوی ترین منبرها در اسفاد برقرار بوده است .

قوی ترین منبرهایی هایی که وقایع مذهبی و فرهنگی و سیاسی را به بهترین شکل در اذهان نهادینه نموده است.

البته که سنگردار و فرماندار این عرصه و سکان مهم ، روحانیت گرانقدر اسفاد است.

روحانیت اسفاد توانسته است در جایگاه های مهمی از لشکری و کشوری و فرهنگی کشور ظاهر شود.

حضور در جایگاه های عقیدتی سیاسی ، لشکری و کشوری . بعنوان مبلغ . دفتر مراجع تقلید . امام جماعت . حرم مطهر رضوی و حضرت فاطمه معصومه علیهما السلام . دادگستری قوه قوه قضائیه . دفاتر ازدواج و طلاق و ثبت و اسناد 

و از همه مهم تر حضور در سنگر امام جمعه است.

اسفاد توانسته است تا کنون دو امام جمعه داشته باشد که این یک ویژگی ممتاز برای مردم اسفاد است.

اما آنچه موجب شده است روحانیت اسفاد منحصر به فرد باشند چند ویژگی خاص است.

اهل مطالعه بودن. تسلط بر موضوعات علمی فقهی . مذهبی و احکام .خوش سیما و خوش صدا بودن . روضه های پرشور وشعور .فن بیان خوب  و داشتن معلومات فراوان و بروز در تمامی موضوعات . داشتن تجربیات مختلف بعلت کار در مکان های مختلف . و مشارکت در امورات عمومی و حل و فصل مشکلات مردم و ابتکار عمل.

هم اکنون اسفاد از  روحانیون زیادی برخوردار است که در سنگرهای مختلف در جای جای ایران اسلامی به خدمتگزاری مشغول هستند که قدر این ظرفیت را باید دانست.

حجج السلام گرانقدر که احتمالا تعدادی هم  به درجه اجتهاد  رسیده اند و شاید ما از آن بی خبر باشیم.

حجج گرانقدر جناب آقایان شیخ حیدر حسینی .حاج محمد رضا رجایی .شیخ عباسعلی نظرجانی . سید ابراهیم حسینی  . شیخ مصطفی حسینی . شیخ  ابراهیم حسینی .شیخ محمد کلوخ میری . شیخ علیرضا ابراهیمی شیوخ صادقی و نظری .

و شیوخ  نوظهور

 جناب آقایان حسن نظرجانی فرزندحاج عبدالرزاق . حسن نظرجانی فرزند حاج علی . آقای قاسمی . آقای اسداللهی . آقای حسنی و آقای اللهی .

ضمن آرزوی سلامتی و بهروزی برای روحانیت گرانقدر و خانواده محترمشان 

انشالله که در مراسم و مناسبت ها قدر این ظرفیت مهم را بدانیم

و البته انتظار است روحانیت مبارز اسفاد نیز زکات علم خود را در خصوص اسفاد ادا نمایند و در خصوص رشد اسفاد در همه عرصه ها بخصوص فقرزدایی و توجه به مسائل معیشتی بازنشستگان و از کار افتادگان  اسفاد

با توجه به جایگاه و نفوذی که در دستگاه های اداری دارند تمام سعی خود را بکار ببرند و دین خود را به آن آب و خاک ادا نمایند.

  من الله توفیقکم و یثبت اقدامکم

                اسماعیل کریمی اسفاد 

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

خودکفایی در اسفاد :

در بحث خودکفایی اسفادقدیم می پردازیم به بخش کشاورزیِ مردم که تمام مایحتاج شان را خودتولیدمیکردند.                                    حبوبات،غلات،سبزیجات،فرنگی جات،میوه ها و آزوقه ی دامها همه حاصل دسترنج  خودشان بود و اضافه بر مصرف خود را به فروش می رساندند.

تهیه ی نان ارزنی،نان جو  و بعدها نان گندم که قوت اصلی آنها بود،در همه ی مراحل از تولید تا مصرف را خود بر عهده داشتند.بجای‌ابزار آلات کشاورزی و در حمل و نقل و مسافرتها حتی سفرهای خارج کشور مانند سفر حج ،درمان بیمارهای خاص و تحصیل علم از نیروی انسانی وحیوانات استفاده میکردند.در کنار کشاورزی، دامپروری نیز بود تا حتی به همسایه هم نیازی نداشته باشند. گاو ،گوسفند،اسب،شتر،الاغ وطیوری مثل مرغ وخروس وکبوتر و...پرورش می‌دادند.نه اینکه به سبکهای پیشرفته ی امروزی پرورشگاه،تولید،بازاریاب وبازار فروش داشته باشند بلکه در حدّ استفاده ی خود بود تا در تهیه ی انواع گوشت و فراورده های لبنی و پوشاک بی نیاز باشند گاوها را‌ برای شخم زمین جُغی میکردند و از اسب و شتر والاغ برای باربری و جابجاییها  بهره می بردند.خانمها علاوه بر امور خانه تخصصهای حرفه ای چون قالیبافی و پارچه بافی داشتند.پارچه های کرباس ،برای تهیه ی لباس ، آن هم نه به شیوه های مدرن کارخانه جات امروزی بلکه با دستگاههای قدیمی و مبتدی که از نی و چوب نخ ساخته می شد. 

از پشم گوسفندان برای تهیه ی کلاه، دستکش و جوراب و... استفاده می شد .در یک جمله ی ساده بگویم :  "مایحتاج شان تولید ملّی بود" . تولید از خرید شان خیلی خیلی بیشتر بود و ارز آوری و حفظ آن را بر خروج و از دست دادن آن مقدّم می دانستند یا بهتر است بگویم :  " شعار سران و سیاستمداران امروزی دنیا روخوانی و اندیشه ی پدران و نیاکانِ من و شمایی است که چندین و چند سال پیش با کمترین امکانات تحصیلی و رفاهی و  بدور از زندگی شهری  در کنج روستا زندگی میگذراندند "   که این جای بسی افتخار و بالندگی دارد.


با عرض پوزش از بزرگوارن مطالب فوق جهت اطلاع نسل جدید بود.

                    1397/8/11.  احمد عظیمی  اسفاد 

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

به بهانه ۱۸ عقرب 


      با سلام و احترام 

قدیما گل های زعفرون مثل امروز ارزشمند نبود.

بازاریابی ضعیف . عدم شناخت مردم از زعفران   . استفاده زعفرون  بعنوان اولویت آخر و از همه مهمتر اینکه همه مردم  همزمان با هم بصورت انبوه گل داشتند

بنابراین گل ها باید خارج از منطقه پر می شد و معمولا به قائن برای فروش و پر کردن ارسال می شد.

اما تقریبا ۸۰ درصد گل توسط خانواده ها پر می شد چرا که امکان ارسال گل ضعیف بود.

پر کردن گل و یا گل وه کنی هم کاری آسون نبود. هر نفر در بهترین حالت می توانست در روز ۵ کیلو گل پر کند.

خستگی ناشی از کارهای روزانه . چیدن گل . طی کردن مسیر و مشق و تکالیف روزانه باعث می شد تا گل واکنی کمی آسان تر باشد.

گل پر کنی علاوه بر خستگی،شور و حال خاصی هم داشت.

پر کردن گل روی پشت بام و دیوار حیاط ،  سرچهار راه قلعه، همزمان با دیدن ماشین علی کلوخ 

و در شهرک هم جلو مخابرات و برای خانم ها هم جلو در حیاط و یا در حیاط همسایه ها لذت بخش بود.

گل وا کنی باعث شده بود دید و بازدید های شبانه و صله رحم رونق بگیرد.

پدر و مادر سهم هر یک از بچه ها را جدا می کردند و دست آخر گلهای باقی مانده را مشت بخش می کردند تا زود تر تمام شود و خانواده هایی که زودتر پر می کردند به دیگران نیز کمک می کردند.

خواب آور بودن گل زعفرون و خستگی های روزانه و خستگی ناشی از چیدن گل باعث خواب آلودگی و خستگی و چرت زدن هنگام پر کردن گل می شد.

خمیازه و چرت زدن امری طبیعی بود و گاهی اوقات از فرط خستگی و خواب آلودگی به سمت پرها و بشقاب زعفرون چپه می شدیم در این هنگام بزرگترها با خارش کف پا و فرو کردن دم گل به داخل بینی و بخاطر اعتراض و حسودی سایرین ما را بیدار می کردند اما ارفاق هایی هم از طرف پدر مادر گاهی صورت می گرفت.

در گل واکنی هم ،کلک بازی هایی  صورت می گرفت.  قاطی کردن گل ها با گل های دیگران . قایم کردن  گل در میان پرها یک نوع راه فرار بود.

به هر حال شیرینی و سختی های آن دوران . مجمع و سفته قوت های زعفرون . گل های  ۴ . ۵ . ۶ پره . دم پنجه گی و سرنش و زردی گل . و سردی پرهای گل و پرهای داخل کوچه و پشت درب منازل هیچ موقع از یاد ما نخواهد رفت .

سلام و درود بی کران ما به پدر مادر های زحمت کش آن دوران که هنوز آثار درد و رنج زحمات طاقت فرسای آن دوران در پیکر رنجورشان نهفته است .

یادت بخیر شب های گل وه کنی 

یادت بخیر بی خوابی ها

 و یادت بخیر سوز و سرمای جانسوز ۱۸ عقرب.

                                     یادت بخیر

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

زن حسود

همسایه اى داشت به نام خواجه سلمان که مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشک مى برد و مى کوشید که اندکى از نعمت هاى آن مرد شریف را کم کند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى کارى از پیش نمى برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، که خواجه را مسموم کند: حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى که خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد که خسته و مانده و گرسنه بودند. خواجه را بر آن دو، شفقت آمد. نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال در جا مردند. خبر به حاکم شهر رسید، و خواجه را دستگیر کرد، هنگامى که از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاکم کسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر کردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز کرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد که آن دو تن، یکى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یکى دو روز مرد. آرى خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود کند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش کرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد و در جهان دیگر به آتش غضب الهى خواهد سوخت

  • محمدعلی خالقی

  • محمدعلی خالقی

بزرگان اسفاد 

  • محمدعلی خالقی

شب را دوست می دارم و نمی دانم که شب چیست 

شب را دوست می دارم چرا که برایم سکوت فریادها گفتن است 

شب را دوست می دارم و ندانم که روزم چیست 

شب را دوست می دارم و ندانم که ماه چیست 

ماه را دوست دارم و ندانم که گاه حلالش چیست یا گاه قرص

شب را دوست می دارم و ن دانم که چرا پیش از روز نیست 

شب را دوس دارم و حیرانم که فردایم روشن است وچرا در این شب و روز مخدوشی نیست 

شب را دوست دارم و ندانم که چرا 

باز امشب ماه من قرص است 

باز از نور شفق پیداست

باز فردایم صریح شیداست 

باز خورشیدم می تابد 

باز آهنگ زمین دریاست 

این چه پنهانی ایست 

باز از چرخ فلک پیداست 

 ماه من تنهاست 

این قمر تنها می تابد 

یا با خورشید سوزانش

این تماشا ئی ایست 

 این مداری بر زمین چرخد 

نه توان شب به پیش روز را دارد 

نه توان ماه بر سوزان عشق دارد 

این منزه داند از عظم الهی را

این کلامی چون  حیران است 

این معما است 

خالقی (عرفان )


از نشانهای الهی شب است که پوششی بر روز دارد و روز روشن از تصریح روشنایی جهان خلقت است .و از نشانهای الهی خورشید است و به سوی قرار گاهش در حرکت است و این اندازه گیری شکست ناپذیری از قدرتی عظیم و تواناست 

و برای ماه منزل هایی قرار دارد که به صورت شاخه کهنه هلالی شکل و زرد رنگ خرما برگردد و باز کامل شود 

نه برای خورشید توان است که به ماه برسد و نه شب از روز پیش می گیرد این به چه مداری ایست که می چرخد این قدرتی بزرگ است 

قدرت الهی  قدرت خدای توانا و دانا 

سوره یاسین ایه 36-40


  • محمدعلی خالقی