- ۰ نظر
- ۰۹ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۲۰
یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشه ای خفته . شوریده ای که دران سفر همراه ما بود نعره ای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت .چون روز شد گفتمش آن چه حالت بود ؟ گفت بلبلان را دیدم که بنالش در آمده بودند از درخت و کبکان از کوه و غوکان در آب و بهایم از بیشه. اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت خفته.
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش
ارسالی از برادر عزیز احمد محمدی
اسفادیها به کلمه روزه ؛ دو روزه می گویند . البته معلوم نیست چرا به این نام شهرت یافته است.
اسفادیها به روزه گرفتن بسیار مقید هستند و روزه گرفتن در اسفاد قدیم هم کاری سخت و دشوار بود.
شرایط کاری اسفادیها طوری بود که با دهان روزه به کارشان ادامه می دادند. پخت نان . کشاورزی و دامداری . آبیاری . رفتن به هیزم . زراعت و کشت و کار . و سایر کار های سخت برای ماه رمضان اگر در تمام ماه های سال گردش داشته باشد وجود دارد .
فصول بهار و تابستان سخت ترین روزهای روزه گرفتن در اسفاد است .
خشکی هوا و رطوبت کم ، و روزهای طولانی باعث تشنگی و گرسنگی می شود.
در اسفاد قدیم این همه امکانات و رفاه و آسایش و خورد و خوراک وجود نداشت.
نبود ساعت و زنگ بیداری و بلند گو خیلی اوقات باعث می شد بعضی افراد نتواند به موقع در سحر بیدار شوند و یا خیلی زود بیدار می شدند و یا خیلی هم دیر و یا هم خواب می ماندند.
البته همسایه ها هم گاهی اوقات سحر همدیگر را بیدار می کردند و صدای اذان صبح و غروب را به گوش هم دیگر می رساندند.
شو خوانی و مناجات سحری کمک فراوانی به بیدار شدن در سحری می نمود.
به علت نبود بلند گو، صدای موذن به خوبی شنیده نمی شد . و خروس خون سحر و سفیدی و سرخی فلق و شفق برای سحر و افطار ،ملاک قرار داده می شد.
افطاری و سحری بسیار ساده و از غذاهای گرم و پختنی و ساده تشکیل می شد .
حتی در زمان قدیم با آمدن ماه رمضان بخاطر حذف وعده اصلی غذایی مردم که نهار است خرج و مخارج مردم کمتر می شد و بخاطر افطار و سحری ساده ، از اخلاص برخوردار بودند و هدف اصلی روزه بهتر محقق می شد.
امروزه با آمدن ماه مبارک بجای انباشته شدن مواد غذایی با کمبود مواد غذایی و گرانی مواجه هستیم.
افطاری و سحری تشریفاتی با مخلفات فراوان و گوناگون دیگر در انسان تشنگی و گرسنگی ایجاد نمی کند تا از حال تشنگان و گرسنگان آگاه شویم.
امید است با تجدید نظر در مصارف عمومی به هدف اصلی روزه که همان تقوی و اخلاص و قرب الهی است برسیم.
ماه رمضان ماه نور و معرفت و هدایت است .
ماه رمضان از بالاترین درجه معنویت نسبت به سایر ماه ها برخودار است و بالاترین درجه معنویت در این ماه شب های پانزدهم به بعد است که اوج معنویت ماه است .
آنقدر معنویت و نور ،که بستری شده است برای نزول قرآن که خودش نور است .
جالب آنکه این شب های نورانی مصادف شده است با شهادت مولای متقیان ، قرآن ناطق .
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
این شب قدر که آن تازه براتم دادند.
موفق باشید کریمی آوای اسفاد
راز و نیاز در موجودات
صدای بلبل ازادی که هر روز صبح از درخت حیاط ساعت پنج دقیقه به پنج و گاهی پنج نظرم را به خود جلب کرد برایم جای سوال و تعجب بود
ان قدر صدای زیبایش آرام بخش و دلچسب بود که تصمیم به ضبط صدا و افکارم را به شگفتیها کشاند گاهی صدایش بر یک ریتم به درازا و گاهی چه چهش برایم مثال مناجاتی بود که ادای احترام و راز و نیاز را می رساند.
چند روز به این فلسفه نظرم را به درازا کشاند که چنین احساسی مرا برانگیخت.
گویا داشت سوره ای از قران را با اوازش خوشش زمزمه می کرد .
چیزی که برایم گنگ و اقرار آن دشوار بود این بود که فکر می کردم سوره حمد را با اواز زمزمه می کند و چرا هر روز صبح سر تایم مقرر و برای یک مدت خاص حدود بیست دقیقه این چه چه ادامه داشت و بعد قطع می شد.
سوالی در ذهنم معما بود که آیا موجودات و پرندگان هم مناجات خدایی دارند یا نه
پس چرا خروس ، و یا جیرجیرک و کلاغ ها هم که برایم این موضوع همین طور مشهودی بود
همیشه اتفاق می افتاد.
بی شک رازی پشت پرده باید باشد
و این از راز و نیاز و عظمت خداوند سخن می گوید.
نویسنده خالقی
تعیین اوقات
وقتی انسان جهت کارهای روزمره وقت می زاره یعنی یک قانون و حکم برای خودش معین می کند
و خیلی هم برای بعضی از این اوامر ارزش قائل می شود
این یعنی مهم ، احترام ، ارزش ،قانون
انسان به خودش می بالد و جهت قانون و وقت خودش بر خود چیره می شود و بعضی مواقع حتی برای تعیین وقت مقرر با دوست خود جدال می کند
ولی اغراق در خویش یعنی گم شدن در تباهی و سیاهی
نماز و راز و نیاز با پروردگار در قرآن تعریف شده و جدال و مجازاتی در دنیای حیات نیست
ولی ما در آن کوتاهی می کنیم
تاخیر وقت نماز یعنی بی اعتنایی به خداوند گار بزرگ، احترام نگذاشتن
و این کوتاهی و تاخیر
انعکاسی در تاخیر در ازدواج ، تاخیر در ثروت ،تاخیر در اولاد و فقر و تباهی ایست
چطور برای اوامر خودمان ارزش قائل می باشیم و منیت داریم ولی برای امر خداوند که تمام هستی از آن اوست کوتاهی می کنیم
خالقی اسفاد
خوشا اسفاد خوشا حال هوایش
جوان های رشید , با نشاط است
خوشا کوه سیاه , قله بنیجی
ز , تگ دوزخ , دودرهای کما است
در ان شاسکوه که پر گنج غنیمت
چو لعل و گوهری در زیر خاک است
شترها خفته اند , رویش به افتاب
نشان از این طلوع گنج و گران است
دلم پر می زند , در قلبم این است
به عشقت قلبها در تب و تاب است
به قلبت زیرکوه اسفاد نام است
شکوه و پایدار امید یار است
در این ابادی , نام درختی
شکوه و نام دار تکبرگ خال است
خوشا نامت , خوشا اب وهوایت
نهان نیست از دو دیده حق یار است
تورا گر هست این قامت نگاهت
به قرنها قدمت و یا ربنا است
محمد علی خالقی (عرفان)
حاج سیدعلی اسطوره اسفاد
حاج سید علی حسینی متخلص و معروف به سیدعلی واعظ، 99 سال پیش (سال 1296ه.ش) در اسفاد متولد شد تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه و سپس به حوزه راه یافتند و در کنار درس حوزوی به شعر و شاعری هم پرداختند بنده دوران کودکی خودم را در همسایگی ایشان و برادر بزرگوارشان مرحوم حاج سید ابوتراب بودم.
حاج سید علی در تمام دوران عمر خود لباس مقدس روحانیت را حتی در کارهای کشاورزی بر تن داشتند و توبره بافتنی هم به دوش داشتند و زمینی را که کنار رود روبروی باغ حاجی خداداد داشتند مامن دایمی ایشان بود. با وجود چشم های کم سوی این بزرگوار، تمام سنگ ریزه های انتهایی این زمین که متصل به رودخانه بود مرتب چیده شده بود.
صوت قرآن ایشان صبح ها همیشه از منزل به گوش می رسید و سردمدار بحث های مذهبی جلوی حوض درب قلعه بودند البته مرحوم خواجه محمدابراهیم (پدر آقای عباس انصاری) هم به دلیل داشتن رادیوی کوچک توشیبا سردمدار بحث های سیاسی بودند و مخصوصا اخبار جنگ را لحظه ای رصد می کردند.
حاج سیدعلی در سال 1386 و در 90 سالگی در مشهد دار فانی را وداع گفتند و در بهشت رضای مشهد و در نزدیک برادر خود مدفون می باشند.
اکنون پس از سالها برادر زاده ایشان (حاج سید ابراهیم) مجموعه اشعار ایشان را تحت عنوان "گنجینه نور" گردآوری و به چاپ رسانده اند.
یادشا
رضا اسماعیلی
یکی از مراسم های زیبای قبل از عروسی در اسفاد قدیم رسم هزوم کشو(آوردن هیزم از بیابان) بوده است.
در زمان گذشته به علت اینکه وسایل گرمایشی و پخت وپز کمتری وجود داشته وحتی نفت هم کمیاب بوده مردم مجبور بودند برای تهیه غذا وپخت و پزشان و گرم کردن منزل از هیزم استفاده کنند .در واقع هیزم یکی از نیازهای ضروری هر خانواده بوده است.
به هر حال در مراسم عروسی نیز می بایست هیزم کافی جمع آوری می شد تا درپختن نان و آشپزی وگرم شدن مردم در زمستان استفاده شود.
حدود 10الی 15 روز مانده به مراسم عروسی خانواده داماد، 20 نفر مرد(که اغلب کارشان همین بود) را به همراه 60 خر به بیابان می فرستادند تا هیزم بیاورند (که بیشتر از بوته تاق و کنده تاق بود) .
مراسم هیزم کشو با شادی همراه بود. موقعی که بارهای الاغ ها بار می شد واز بیابان به سمت روستا در حرکت بودند جوانان برای استقبال ازکاروان هیزم به همراه دف ودیره و خواندن اشعار، ترانه وسرصوت های محلی وشادی کنان به سمت بیابان حرکت می کردند که گاهی اوقات تا جای حوض ملا نجف یا دم ریگ برای استقبال می رفتندوسپس پیشاپیش این کاروان به سمت روستا می آمدند. در روستا نیز مردان وزنان با دود کردن اسپند وذکر صلوات از بارهای هیزم استقبال می کردند.
خلاصه اینکه مراسم عروسی در گذشته خیلی شاد برگزار می شد تا جایی که برای مراسم هزوم کشو هم شادی می کردند.
از این بارهای هیزم حدود 10 الی 15خر (بار) هیزم به منزل داماد می رفت و همین مقدار را هم به خانه عروس می فرستادند. بقیه بارهای هیزم به عنوان تحفه وهدیه به بزرگان روستا از جمله کدخدا واقوام وخویشان و...داده می شد.
رضا اسماعیلی
سال اول دبستان بود مدرسه زیر خانه حاجی حسن شرکتی کلاس کنار ترانس
من با پسر خالو خو حجت قاسمی میز اخر نشته بودیم بد جور گشنه شده بودم
یکه اسفادی یکه مشدی
یک تخم مرغ جوش داده همره یک سیب زمینی داشتم به در یاردم که بوخورم
معلممون خانم محمد زاده بود
بلند شدم گفتم خانم اجازه
یک تخم مرغ جوش داده دارم همره پسر خالو خو بوخورم
گفت بشین پسر ه فوزول بیا برو از کلاس بیرون
دل ما غش کرده بو از گشنگی ولی
از اخر یواش یواش میز اخر بخوردم خخخخخ
محمد علی خالقی
سرو کهنسال استند در فهرست میراث طبیعی- ملی ثبت شد
سرو کهنسال استند با موقعیت «شهرستان زیرکوه، بخش شاسکوه، دهستان بُهناباد، 30 کیلومتری شمال شرق حاجی آباد، روستای استند» در فهرست میراث طبیعی- ملی ثبت شد.
به گزارش زیرکوه نیوز،کارشناس ثبت میراث طبیعی استان گفت: درخت سرو کهنسال استند پس از بررسی در کمیته تخصصی ثبت و حریم میراث طبیعی که در تاریخ 27 آبان ماه 94 در تهران برگزار شد، در فهرست میراث طبیعی- ملی ثبت گردید.
زهرا رضایی ملکوتی افزود: این درخت کهنسال در حاشیه گندمزار روستای استند قرار دارد. صلابت و استواری آن از فاصله دور به چشم می خورد. تنه دارای پیچ و تاب های زیبا و چشم نوازی است. این درخت با محیط تنه 10/7 متر و ارتفاع 14 متر از نظر مردم منطقه بسیار ارزشمند و قابل احترام بوده، در گذشته از چوب این درخت عنوان هیزم پخت و پز نذری در ایام خاص استفاده می شده و یا جهت خوشبو شدن هوا، چوب آن را زمستان در بخاری یا اجاق می سوزاندند.
چهره های منحصر به فرد اسفاد
متولد اسفاد
فردی مردمی . پرتلاش و زحمتکش و شوخ طبع و اندیشمند ، با ادبیاتی ویژه است که صحبت ها و تیکه کلام هایش از جذابیت خاصی برخوردار است و طرفداران زیادی دارد.
بخشی از دوران سربازی را در اوج قدرت و نظامی گری رژیم شاهنشاهی در منطقه ظفار کشور عمان خدمت کرده است.
ایشان تبحری خاص در پرورش دام و امور دامداری و باغداری دارد.
و شاخص ترین ویژگی اش شرکت در جشن های عروسی است که شادی بخش و زینت بخش محافل عروسی مردم است است.
نواختن دف زیبا و آهنگ وقت خروس خون ایشان در اذهان ما برای همیشه ماندگار شده است.
آقای میرعلی صادقی اخیرا از ناراحتی قلبی رنج می برد .
برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و موفقیت در تمام امور داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اسماعیل کریمی اسفاد