اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۲۴ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

انفاق

۰۴
آبان

 

مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد .

 

هر دانه ای در هر زمینی هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد نمی رویاند 

بلکه باید دانه سالم ،زمین مستعد ،زمان مناسب ،و حفاظت کامل باشد . انفاق نیز همین طور است باید از مال حلال با قصد قربت بدون منت با شیوه نیکو و غیره باشد . 

انفاق تنها پاداش اخروی ندارد بر خلاف برخی ها که فکر می کنند جزای  کار نیک فقط در آخرت است .

قرآن کریم سوره بقره 261

  • ۰ نظر
  • ۰۴ آبان ۹۸ ، ۲۱:۰۴
  • ۱۷۶ نمایش
  • محمدعلی خالقی

  • ۱ نظر
  • ۰۳ آبان ۹۸ ، ۱۷:۳۷
  • ۱۸۲ نمایش
  • محمدعلی خالقی

      و خداوند را دستاویزی برای سوگندهایتان قرار ندهید 

 

امام سجاد از قبیله بنی حنیفه زنی داشت که یکی از دوستانش به او خبر داد که این زن دشمن امام علی (ع) است 

امام او را طلاق داد ان زن با آنکه مهریه اش را گرفته بود از روی دروغ ادعای مهریه کرد و به حاکم مدینه شکایت کرد و مطالبه ی چهار صد دینار مهریه اش را کرد . حاکم به امام عرض کرد یا سوگند بخورید یا مهریه اش را بپردازید .

امام سجاد سوگند نخورد . و به امام باقر امر کرد مهریه اش را بپردازید 

امام باقر (ع) فرمودند :مگر حق با شما نیست .

فرمودند :چرا ولی خداوند را بزرگتر از این می دانم که به نام مبارکش در مقام دعوی مال دنیا قسم بخورم . 

کتاب -حمیم1

 

 

  • ۱ نظر
  • ۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۱:۰۴
  • ۱۵۴ نمایش
  • محمدعلی خالقی

در روایتی از صفوان جمال که از یاران امام کاظم بود نقل شده که می گوید :خدمت امام رسیدم فرمود:ای صفوان همه کارهای تو خوب است جز یک کار 

عرض کردم :فدایت شوم ،چکار؟فرمود :اینکه شتران خود را به هارون کرایه می دهی !گفتم: به خدا سوگند در مسیرهای عیاشی و هوس بازی و صید حرام به او کرایه نمی دهم  تنها در راه مکه در اختیار آنها می گذارم . فرمود ای صفوان !آیا از آنها کرایه می گیری ؟! عرض کردم بله ،فرمود : آیا دوست داری که زنده بمانند و بر سر کار باشند تا کرایه تو را بپردازند . گفتم بلی این خیلی خوب است . 

فرمود : کسی که بقای آنها را دوست بدارد از آنها است و هر کسی که از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود . 

                                                                   کتاب  - حمیم 1

 

  • ۱ نظر
  • ۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۴:۰۲
  • ۹۳ نمایش
  • محمدعلی خالقی