اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

نوخوانک

يكشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۳۳ ق.ظ
با سلام و احترام اکثر شما جنگ خانماسوز شوروی باید یادتون باشد لرزش و صدای گلوله های توپ شوروی به راحتی در منطقه ما شنیده می شد . جنگی که باعث تغییرات و تحرکات اجتماعی جامعه افعانستان شد. در این جنگ نزدیک به ۷۰۰۰ آواره افغانستانی ، با شرایط بسیار سخت و دشوار مجبور به زندگی در غربت شدند و در منطقه زیرکوه ساکن شدند. اکثر آنها در چادرهای مویی و سوله های بزرگ در روستاهای نوار مرزی و زیرکوه اسکان داده شدند. مهمان نوازی و کمک های ملت شریف ایران و کمک های سازمان ملل باعث شد تا آوارگان چندین سال در ایران زندگی کنند و جذب جامعه ایرانی شوند. علاوه بر تعداد زیادی آواره که در محله فیروزآباد میرآباد بودند در اسفاد نیز نزدیک ده خانوار ساکن بود. یکی از افغانستانی هایی که همه اسفادی ها می شناسند گل محمد بود گل محمد و پسرش حسین کار چوپانی روستا را بر عهده داشت و از این راه درآمد داشت. آنها در پشت منزل آقای میرزا حسن واحدی و پشت باغ محمد ولی عابدینی ساکن بودند و تقریبا با همدیگر قوم خویش نزدیک بودند افغانستانی ها مردمانی خونگرم و بسیار زحمت کش هستند اکثر کارهای سخت و دشوار را انجام می دادند. گل محمد نیز چند تا بچه داشت و نوخوان کوچک ترین بچه او بود. نوخوان با آن سن کمش تقریبا با همه بچه ها ارتباط داشت و هم صحبت می شد و در کارهای وکشاورزی . خارزنی . انبار بری . به مردم کمک می کرد. او چوپان خلوومه گل و یا خلوومه چرون نیز بود و کارش را به خوبی انجام می داد. او یک دوچرخه کوچک نیز داشت و بر ترک آن یک نصفه ۱۷ کیلویی روغن بسته بود و برای حمل بار استفاده می کرد. گل محمد چون همسایه ما بود بیشتر اوقات نوخوان با ما بازی می کرد. یک روز بسیار سرد زمستانی که روی یخ های آب کر مندلی لخشک می کردیم نوخوان نیز خواست با دوچرخه از روی یخ های کر رد شود که به وسط کر که رسید در یخ ها فرو رفت و نزدیک بود از سرما یخ بزند. مادر نوخوان علاقه فراوانی به فرزندانش داد و با شرایطی سخت چندین سال به کار آشپزی و پخت نان و نگهداری فرزندانش در داخل چادر و محیط باز که در تابستان گرم و زمستان سرد بدون حمام و دستشویی ، بود مشغول بود و از او همین شعر در خاطرم مونده نوخوان نوخوانک نوخوانک مه مثال بره دنبالک مه یار گلنار الهی مادر نوخوان بمیره که گل ممد زن دیگر بگیرد و بالاخره با پایان یافتن جنگ شوروی افغانستانی ها به وطن شان بازگشتند. پایدار باشید کریمی آوای اسفاد
۹۷/۱۰/۱۶
محمدعلی خالقی

نوخوانک کریمی اسفاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی