اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵ ق.ظ

آرشیو 12 مهر سال 1395 وبلاگ اسفادخبر
esfadnews.blogfa.com
 
 
جلو   رفت  تا  که  نماید  مقال
بدیدش که مرده است طبق روال
چنان  بود  خونش  به  روی  زمین
تو گویی که  بوده  به  میدان مین
یکی چشم، باز و یکی بسته بود
گمانم به ناگه  به  ره جسته بود
دهانش  شده  بود دریای خون
شغال نگون بخت،بختش نگون
بگفتاش سیخل،تو را  چون شده است؟
که بستر تو را یکسره خون شده است؟
بگفتا به ناگه پریدم  به راه
پرایدی مرا زیر  گرداند، آه
بگفتاش سیخل همین برشغال
مرا هست اینک دگر یک سوال
به اسفاد نبود مگر خانه ات
نباشد به آنجا مگر  لانه ات؟
چه سازی به آبیز  اینک بگو
که نبود مرا طاقت   گفتگو
بگفتا   به  آبیز  یک  جلسه  بود
همی جلسه در پشت مدرسه بود
به همراه دیگر شغالان به تاخت
برفتیم چون خویش باید بساخت
بگفتاش سیخل که جلسه چه بود
مگر داشت بر حال تو لیک سود؟
بگفتش به ما  هست  روباه پیر
همی سرور و صاحب و اوکبیر
هم او دختری داشت که شد عروس
شغالان  همی  کرده   آنجا  جلوس
بگفتاش سیخل که چون قصه شد؟
که زیر آمدی و تو  را  غصه  شد؟
چنان بانگ برخاست ازاین  شغال
زمین و زمان شد به سیخل زوال
میان  همه  هوهوها  یک  شغال
بدید تکه  گوشتی  به  زیر  جوال
به دندان گرفت تکه گوشت و بجست
به اسفاد چون  آهویی  مست مست
ز بعد همه اووو و اووو.و سرور
گرفتم  به  اسفاد   ره   با   غرور
به اندوه گفتا  رسیدم پگاه
سحرگاه  بر  کوچه پاسگاه
خیالم همه تخت و آسوده بود
به امید  آن  پشته  جاده  بود{سرعت گیر}
که سرعت بگیرد ز چرخ و فلک
دریغا  گرفت جان  من  ایدمک
رسان این پیامم به جمع شغال
تو ای سیخل عاقل و  با کمال
که مردم فدای رفیقان  شدم
فدای همش تکه ای نان شدم
که دنیا نیرزد به  یک  اررنی
نباید که سر زد به هر برزنی
به   آبیز   هرگز   مبادا   روید
که من رفتم و روی من کس ندید
شب پیش گفتا پدر این سخن
ز   آبیز  دلبند  من  دل بکن
همی سیخلان در کمین تواند
چنان که  پدر  جد  تو را بدند
نکردم نصیحت ز  بابام  گوش
چو جدم نمودم تصادف به دوش
سپس گفت ای  روبه حیله ساز
چرا تو زدی اینقدر حرص  و آز؟
کنون که نداری به دنیا امید
ز سیخل برایت بود  یک نوید
همی تیغ  اول  زنم  بر  دلت
به دنیا فقط هست این حاصلت
زنم تیغ دوم  به  چشمان تو
که باشد نگاهت به دامان تو
دگر تیغ سوم  زنم  بر دو  گوش
به وقت شنیدن تو باشی به هوش
زنم تیغ چارم به ساق دو پا
به باغ اهالی مرو  در  خفا
بود   تیغ   پنجم   نثار   زبان
که خلقی زهوهوی تودرامان
ششم تیغ را من زنم بر دمت
که شاهد نگیری دمت بر امت
زنم  تیغ  آخر  به لبهای  تو
دگر خلق راحت ز نجوای تو
شاعر:حسین مقتدر{مقتدر}
 
جوابیه  برای شاعر آبیز
ای سیخلان که طبع شما گرمی و تب است
وقت پیاز  خوردن تان  نیمه ی  شب   است
آن  تیغ های   تیز  که   جای    سپر    شده
جائی که خورد، ذهن بگوید که عقرب است
اخلاق  و  شعر  ضابطه   دارد ،  برای    خود
نه این خزعبلات  که از جهل  بر   لب است
این بحث ها  نداشت  ، برای  تو  آب   و نان
این مردمی که جمله ز یک دین و مذهب است
ما  هم   شهید   داده     برای    نظام    خود
جانم   فدای  رهبر   خوبان   و   مکتب  است
گفتی  شغال ،  جد   من  و  تو  ز  آدم  است
نابخردی و خیره سری این چه مطلب است ؟
شاعر !  چراغ     راه    برای    نجات     بود !
گفتند عده ای که چنان ماه و کوکب است
شاعر  همیشه   درد    جوامع   به  دفترش
او را نه حرص جاه و جلالی و منصب است
ما  هم  به  جان  هم  که  بیفتیم    ناگهان !
بازار   و   کار   دشمن    گویا   مرتب  است
دارد کلیله  ،  دمنه  حکایت   به  صفحه ای
خر از برای خاطر  آن دو ، چو   مرکب است
در   تلگرام   ، حرمت     خود    را    نگاه  دار
شاعر همیشه  لحن  کلامش   مودب  است
شاعر : مرتضی حسینی اسفاد 
 
و این هم جوابیه دوم آقای مقتدر
 
من کی خطاب نمودم کسی شغال؟
یک طنز بود مثل همیشه،همه  روال
اسفادیان  همه ز برایم  چو دسته  گل
اما  دریغ  و  حیف  ندادند  این  مجال
شعر بود بودو لیک صحبت من باشمانبود
اینگونه شعر از  من  شاعر  بود محال 
 
شعر گفتم من ز سیخل وشغال
سوء ظن گشته است بر اسفاد،حال
کی  خطابم  بود   بر  اسفادیان؟
حیف شد برداشت سوئی ای امان
 
 
البته آقای احمد عظیمی هم جواب دندان شکنی به آقای مقتدر دادند که در پیشینه وبلاگ موجود است.

۱ نظر ۲۹ دی ۹۸ ، ۰۰:۴۵
محمدعلی خالقی

شعری زیبا از برای جدال سیخل و شغال

شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۱۰ ق.ظ

۲ نظر ۲۸ دی ۹۸ ، ۰۲:۱۰
محمدعلی خالقی

گیاه خار و خسک و پرنده کوچکی به نام ابن تمره

پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۴۷ ب.ظ

 

حیله ابن تمّره در استفاده از خار خسک

و امّا در باره پرنده کوچکی که به آن «ابن تمّره» می گویند: روزی در لابه لای شاخه های درختی لانه کرد. ناگاه دید ماری عظیم بر لانه اش مشرف گشته و دهان را گشوده است. پرنده سخت در تشویش و اضطراب افتاد و در پی چاره می گشت که ناگاه گیاه «خار خسک» را مشاهده کرد و آن را یافت. آن را برداشت و در دهان مار افکند. مار نیز آنقدر به خود پیچید که جان داد. راستی اگر تو را از این خبر آگاه نمی کردم به ذهن تو و دیگران خطور می کرد که «خار خسک» چنین سود و مصلحتی داشته باشد یا از پرنده ای کوچک یا بزرگ چنین حیله و چاره ای برآید؟ از این و بسیاری از اشیای دیگر درس عبرت بگیر و بدان که منافع و فواید بی شماری دارند ولی باید حادثه ای رخ دهد یا خبری از آنها ذکر گردد تا [این سودها] دانسته شود.

۰ نظر ۲۶ دی ۹۸ ، ۲۳:۴۷
محمدعلی خالقی

از کثرت نسل ماهی ها

چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۳۷ ق.ظ

 

اینک در کثرت نسل ماهی و ویژگیهای آن تأمل و اندیشه کن. اگر می بینی که در درون یک ماهی آنقدر تخم (خاویار) هست که به شماره نیاید، به خاطر آن است که کار بر ماهیخواران که شماره آنها اندک نیست آسان گردد. حتی درندگان جنگلها هم برای شکار ماهی به آب پناه می آورند. در این وقت این حیوانات اگر ماهی را بیابند آن را از آب می ربایند. حال که درندگان خشکی ماهی می خورند، پرندگان ماهی می خورند، مردم ماهی می خورند و حتی ماهیان هم ماهی می خورند حکمت و تدبیر چنان به کار آمد که ماهیها این گونه در شماره نیایند و فراوان باشند.

گستردگی حکمت آفرینشگر و کوتاهی دانش آفریدگان

هر گاه که خواستی از گستردگی حکمت آفرینشگر و کوتاهی دانش مخلوقان آگاه گردی به ماهیها، حیوانات آبی، صدفها و دیگر آبزیانی که در آبها زندگی می کنند و در شماره نیایند بنگر. و تو از منافع این آفریدگان آگاه نمی گردی مگر اندکی که بر اثر برخی از حوادث رخ می نماید. مثلا مردم هنگامی به فایده نوعی حلزون پی بردند که رنگ قرمز را شناختند [داستان این کشف این گونه بود]: هنگامی که سگی در ساحل آب در گردش بود حلزونی را یافت. آن را خورد و خونش دهان او را رنگین کرد. [آنگاه که دهان سگ را دیدند] مردم به زیبایی آن رنگ پی بردند و از آن به عنوان رنگ استفاده کردند و دیگر مواردی که مردم گاه گاهی بر اثر بروز وقایعی به آنها پی می برند.

۱ نظر ۲۵ دی ۹۸ ، ۰۳:۳۷
محمدعلی خالقی

سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۸، ۰۷:۲۴ ب.ظ

👈 ضمن عرض تسلیت ایام غم انگیز فاطمیه، به این بهانه سروده ای جانسوز تقدیم می گردد....👇
                       ===============
یادمان باشد که مادر را زدند
نی غلط گفتم که حیدر را زدند

دختری کو از پدر محروم بود
بعد مولا در جهان مظلوم بود

بلکه از مولای خود مظلوم تر
او که بود از هر کسی معصوم تر

در به پهلویش زدند از ظلم و کین
ناله ای زد پر فغان، شد بر زمین

حق بابایش پیمبر شد ادا
اجر و پاداش رسالت شد جفا

خانه ای کو در زمین مهدیس بود
فاش گویم، مادرم قدیس بود

بر درش آتش زدند با افتخار
عده ای انسان نمای نابکار

در ورودش پیک حق هم اذن داشت
با متانت بر درش پا می گذاشت

عده ای بی اذن او وارد شدند
با وقاحت قاتل ماجد شدند

عده ای شیطان صفت، انسان نما
از زمین بردند سنا و هم ثنا

سینه ای بشکست در آن حادثه
صورتی شد نیلی از آن حادثه

آه سرد از دل کشید آن نازنین
پشت در شد از جفا سقط جنین

محسنش کردند شهید ای وای من
با فشاری بس شدید ای وای من

غسل او با جان مولایش چه کرد
بس که از هجر نگارش ناله کرد

الغرض بس کن "خلیل" این نامه را
در سما افکنده ای این ناله را
            ====================
شاعر: ابراهیم حسینی، دی ما 1398...

۱ نظر ۲۴ دی ۹۸ ، ۱۹:۲۴
محمدعلی خالقی

يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۴۰ ب.ظ

۳ نظر ۲۲ دی ۹۸ ، ۱۲:۴۰
محمدعلی خالقی

اسیاب ابی قدیم در اسفاد

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۴۸ ب.ظ


آسیاب آبی قدیم

 گندم از مهمترین غلات اصلی غذای انسانها می باشد گندم از زمان قدیم  تا به امروز  در کشتزارها ومزارع  در سرتاسر ایران وجهان  کشت می شد و از مهم ترین مشاغل بوده که بدون آن زندگی دچار بحران و مشکل می باشد
در قدیم  بیشتر مردم کشاورز بودند  وکشت گندم  از شغل اصلی آنها محسوب می شد ولی با پیشرفت زمان وتکنولوژی امروز رو به کاهش یافته است .
 در قدیم دونوع  کشت گندم داشتیم دیمه و اوه همون آبی   به این صورت بود که تخم گندم را در زمین شیار شده می پاشیدن و روی انها را هموار یا به قول اسفادیها ماله کرده تا گندم پوشیده شده و آب می خورد تا موقع برداشت محصول 
 برداشت آن با ابزارهای مخصوص درو به صورت بغل جمع اوری شده و باری گندم را با ترفند ماهرانه ای با ریسمان بسته وبا الاغ در خرمنگاه ذخیره  می کردند بعد با گاو یا الاغ نرم کرده وقسمت کاه وگندم را با ابزاری به نام چیگ و غلبر یا غربال  به وسیله باد جدا می کردند . کاه در کاهدون ذخیره می شد وگندم هم به اسیاب برده می شد تا  آرد شود
در اسفاد قدیم دو آسیاب آبی بود که به وسیله آب کار می کرد:
 یکی در کنار باغ حاجی علی محمد جعفری از آقای  حاج میرزا حسن حسنی
 ودیگری از حاج میرزا حسن عطایی که  شرح ان به این روال می باشد
 حوضچه ای به عمق حدودا ده متر وقطر حوض دو متر که از آب قنات پر  می شد . هنوز در آن زمان جوانان خاطره هایی از آن را به یاد دارند. 
 اثارش تا قبل از زلزله ۷۶ به یادگار مانده بود که از آن  برای اب تنی وشنا  استفاده می کردند وپایین این حوض شکافی داشت که اب از این منبع خارج می شد ودر پره ای چوبی بزرگ به وسیله ی چوبی ماحرانه به سنگ اسیاب وصل بود .  به این توضیح که وقتی اب از خروجی خزانه به پره ریخته می شده پره شروع به حرکت  کرده وچوبی که به سنگ آسیا از طریق پره وصل بوده سنگ هم شروع به چرخش می کرد . 
سنگ آسیاب تشکیل شده از یک سنگ محرک وسنگ ثابت که بر زمین استوار بوده وسنگ محرک بر روی ان به گردش در می آمد.
این سنگها به وسیله ادمهای کار کشته  از بهناباد که شخص خاصی مسئول آن بوده از کوه منتخب و  چیده ( تراشیده وگرد ) می شد. 
سنگ ها محموله سنگین بوده وبه متراژ حدودا یک و نیم  یا دومتر قطر داشت و وسط آن سوراخی داشته که با اهرم شروع به چرخش می شد.
 این سنگ هم تا چند سال قبل در درب قلعه قدیم اسفاد بود
سنگ ثابت  بر زمین استوار  دارای برجستگی به داخل بوده که گندم به وسیله دولچه از سکویی که محل استقرار گندوم بود . کم کم در گلوی سنگ ریخته وسنگ در حال چرخش با سنگ ثابت باعث نرم شدن گندم می شد . 
 سنگ ثابت یک طرفش دارای شکافی بود که به وسیله ناودون آرد نرم شده به داخل حوضچه ای ریخته واز حوضچه به وسیله شاگردک به داخل جوال یا کیسه منتقل می کردند وسرش را با نخ می بستند وبه وسیله الاغ به خانه ها روانه ومورد استفاده قرار می گرفت 
از سنگ آسیاب غافل نشیم  چون قدمت و آثار باستانی آن پرچمی سرفراز از  اسفاد قلب زیرکوه دارد.
 در پایان فاتحه ای بخوانیم  برای  این بزرگ مردان حاجی میرزا حسن حسنی و خواجه معین وحاجی میرزا  حسن عطایی با ذکر صلوات بر محمد ال محمد

محمد علی خالقی-احمد محمدی اسفاد

۰ نظر ۲۰ دی ۹۸ ، ۱۴:۴۸
محمدعلی خالقی

نمایش در اسفاد

چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ب.ظ

 

با سلام و احترام 
از قشنگ ترین کارهایی که در اسفاد قدیم انجام می شد اجرای تئاتر یا نمایش کمدی و دراماتیک برای عموم مردم بود و معمولا 22 بهمن روز جشن پیروزی انقلاب اسلامی اجرا می شد. 
اوج این کار ، زمان جنگ و در محل مدرسه قدیم یا انجمن اسلامی، که بالاتر از چهار راه و روبروی منزل آقای شهریاری بود برگزار می شد ، تمرین بازیگران ، تهیه لباس گریم و ساختن سن نمایش با نیمکت های چوبی و کشیدن چادری بر روی چارچوب آن ، کار ی واقعا  سخت در آن محیط باز و سرد بود. بعضی وقتها پایه های شل و ول نیمکتها باعث حرکت سن می شد. و از همه هیجان انگیز تر پرده متحرک جلو سن بود. 
از چند روز قبل بچه ها منتظر اجرای نمایش بودند و در صبح روز اجرای نمایش ، همزمان با پخش سرودهای انقلابی مثل 22بهمن و الله الله و بوی گل و سوسن ... و مادر مادر ، به سمت محل اجرا حرکت می کردیم. 
مردم از زن و مرد در آن محیط باز و سرد زمستانی جمع می شدند و به محض کنار رفتن پرده نمایش برنامه ها شروع می شد. 
تلاوت قرآن ، اجرای سخنرانی و سرود و دکلمه و در نهایت که بخش مهم و اصلی برنامه ها بود اجرای نمایشنامه های طنز و آموزنده بود.
اسفادی ها بیشتر به نمایشنامه های کوتاه و طنز علاقه دارند و به علت اخلاق شوخ طبعی که دارند استعداد و توانایی اجرای این نمایش تقریبا برای اکثر افراد وجود دارد. 
اجرا با لهجه شیرین اسفاد آن هم با آن گریم های خنده دار و آن ابتکار عمل ها واقعا لذت بخش است. یادم میاد در یکی از آن نمایش ها ، یکی از بازیگران  رفت روی سن و با لهجه شیرین اسفاد گفت  : (صبا برفتم به هه زم کمر مه بشکه ) .   و یا شیرین کاری ها، نمایش دکتر و پزشک و مسابقات ماست خوری و برگردان شعر ، شادی فراوانی در وجودمان ایجاد می کرد که تا سال آینده شیرینی اش در کام ما همچنان می ماند.  
از مشهورترین نمایشنامه هایی که تاکنون به روی صحنه رفته است می توان به نمایشنامه های بلال حبشی ، ابوذر ، قیس ابن مصهر صیداوی، و عالم قبر اشاره نمود.
به هر حال اجرای نمایش زنده آن هم با آن کمبود امکانات ،کاری بسیار سخت بود و فقط  عشق و علاقه به این کار بود  که باعث می شد بازیگران ، نمایشنامه های به این قشنگی را یک شبه و از یک یا دوشب قبل آماده می کردن که این کار،  واقعا قابل تحسین است. 
اینجانب خودم در کارهای نمایشی زیادی حضور داشتم و از نزدیک با مشکلات تهیه و اجرای آن ،آشنا هستم اما هم اکنون، باز هم حاضرم بخصوص در  مشهد ، در مناسبت ها با یک گروه ثابت و فعال این کار را ادامه بدهیم.  

اسماعیل کریمی 

۰ نظر ۱۸ دی ۹۸ ، ۱۳:۴۷
محمدعلی خالقی

سردار دلها

دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۱۰ ب.ظ

شعری در رابطه با سردار دلها شهید  قاسم سلیمانی 

نام قاسم حک شده بر سینه ام 
 اشک خون میبارد از دیده ا م 
راه  حق  و  راه مولا  و علی 
بوده است یک عادت دیرینه ام 
عشق ما بوده است سردار ولی 
آن که نامش در جهان شت منجلی
خار گشته چشم دشمن نام او
لرزه ای  انداخته است  افکار او
گشت عاصی دشمن پست وذلیل
تا که ریخت خونش دربیت علی 
از  فراقش  عالمی  نالان  شده 
چشم دوست ودشمنش گریان شده 
یک سخن جا مانده است از این کلام 
تا رسد بر دشمنانش این پیام 
راه  او  راه  ولایت راه ماست 
انتقام سخت دشمن کار ماست 

شعر :محمد رضا خالقی 

 

 

۱ نظر ۱۶ دی ۹۸ ، ۱۳:۱۰
محمدعلی خالقی

تسلیت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۹ ق.ظ

بعضی ادما بدون دلیل دوست داشتنی هستند .

یعنی اینکه ستاره وجودشون سرشار از محبوبیت و جذابیت است . این ادما خیلی کم اند . و خیلی به ندرت  پیدا می شند . سردار سلیمانی یکی از این افراد بود . که هیچ موقع از یادها نخواهد رفت .

همان طور که چشماش منو یاد امام می ندازه از چهره اش هم  شهامت شجاعت  مهربانی را می شه  فهمید . او پدر ایران بود که با بودنش امروز من و تو در ارامشی خیال ارمیده ایم . و امنیت را احساس می کنیم او نه تنها برای ایران بلکه برای هر ملت مظلومی  همچون شیری شجاع پر بار بود . 

گر چه امروز هر شغال و کفتارهایی با مرگ شیر مردی  احساس شادمانی دارند بدانند ما نه تنها یک سلیمانی را از دست داده ایم  بلکه هزاران سلیمانی دیگر را در صحنه داریم 

شهادتت مبارک شیر مرد ایران 

 

۰ نظر ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۱:۰۹
محمدعلی خالقی

غلام حیدر کریمی

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۰۲ ب.ظ

چهره های منحصر به فرد اسفاد
آقای غلامحیدر کریمی 
آقای غلامحیدر کریمی که به تازه گی به سفر کربلا مشرف شده است  فردی شوخ طبع و پرتلاش که از سال ۷۰ ساکن مشهد است
و از همان سالهای اولیه هیات و دوره قرآنی خانگی ،مشارکت فعال در این زمینه داشته  و در امورات عمومی و مناسب های ۲۸ صفر بعنوان هماهنگ کننده و انتظامات مشارکت فعال داشته است .
ایشان هم اکنون ساکن گلبهار است و آنچه بعنوان ویژگی انحصاری و امتیاز می توان برای ایشان نام برد
تخصص در تولید مواد رزین است.
ایشان توانسته است تجارب شخصی زیادی در خصوص تولید سنگ ساب موزاییک در قالب های سه تایی و شش تایی و سنگ نواری بدست آورد و ضمن انجام ترکیبات شیمیایی تجربیات زیادی در این زمینه نیز کسب نموده است.
همچنین بصورت تجربی توانسته است به طراحی تولید دستگاه ساب موزاییک بپردازد .
یکی دیگر از توانمندی های ایشان تولید ترکیبات رزین برای سطح پوست کن های سیب زمینی در کارخانجات چیپس و سطح معابر عمومی نظیر پل های هوایی است که استفاده از این مواد موجب عدم سر و لیز خوردن در سطح صاف می شود
و می توان گفت ایشان از معدود افراد تولید کننده سنگ رزین برای سنگ سابی است .
برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و بهترین ها داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

۱ نظر ۱۳ دی ۹۸ ، ۱۵:۰۲
محمدعلی خالقی

چشم درد و راهب

چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۴۲ ب.ظ

فردی از درد زیاد خواب به چشم نداشت. او برای مداوای چشم انواع قرص و دارو ها را استفاده کرد اما چشم دردش خوب نشد . به راهبی شناخته شده و مقدس  مراجعه کرد . راهب به او گفت تو باید برای مدتی به هیچ رنگی جز رنگ سبز نگاه نکنی  او پس از بازگشت از نزد راهب به تمامی مستخدمان خود دستور داد بشکه هایی سبز رنگ بخرند و هر انچه در اطراف و خانه ی اوهست همه رو سبز رنگ کنند . 

پس از مدتی رنگ ماشین خانه لباس و هر انچه به چشم می خورد را سبز رنگ کرد . چشم درد او به مرور تسکین یافت و کاملا خوب شد . او برای تشکر نزد راهب رفت تا ادای احترام کند راهب گفت خوب چه شد . چشم دردت خوب شد . او  فرمود بله ولی گرانترین مداوایی بود که تا کنون وجود داشته است . گفت چطور بر عکس ارزانترین مداوایی بود که کرده بودم . او فرمود من تمام ثروتم را برای رنگ امیزی و خرید فروختم  تا چشمم خوب شود . 

مرد راهب به مریض گفت تنها کافی بود عینک سبز رنگی بخری هیچ نیازی به این همه مخارج نبود . 

 

برای یک کار نمی توانی تمام دنیا را تغییر دهی بلکه با تغییر چشم اندازت می توانی دنیا را به کام خود در اوری .

اسان بیاندیش و راحت زندگی کن 

 

 

۰ نظر ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۵:۴۲
محمدعلی خالقی

اسفاد قدیم عکس حاجی اقای فردوسی

سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۱۹ ب.ظ

۱ نظر ۱۰ دی ۹۸ ، ۲۲:۱۹
محمدعلی خالقی

نماز در ایات قران

شنبه, ۷ دی ۱۳۹۸، ۰۵:۵۱ ق.ظ

درباره اوقات نماز خداوند در آیه ۱۱۴ هود و سوره ۱۱ میفرماید: 
نماز را در دو طرف روز و پاره ای از شب بر پا دار... 
منظور از دو طرف روز ظاهراً قبل از طلوع و بعد از غروب خورشید میباشد. یعنی نماز صبح و مغرب. 
و در آیه ۷۸ بنی اسرائیل (اسراء) سوره ۱۷ میفرماید: 
نماز را از غروب خورشید تا تاریکی شب و سپیده صبح بخوان... 
در این دو آیه نماز بصورت صلوة، آمده است. 
آیه ۱۳۰ طه سوره ۲۰ میفرماید: 
... قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن و قسمتی از شب و اطراف روز با ستایش خداوندت او را تسبیح بگو ... 
آیه ۳۹ و ۴۰ ق سوره ۵۰ میفرماید: 
... قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب و قسمتی از شب و بعد از سجده ها با ستایش خداوندت را تسبیح بگو. 
آیه ۴۰:۵۵ سوره مومن (غافر) میفرماید: 
... برای گناهت طلب آمرزش کن و شب و صبح با ستایش، خداوندت را به بزرگی یاد کن. 
آیه ۴۸ و ۴۹ طور سوره ۵۲ میفرماید: 
... وقتی بلند میشوی و قسمتی از شب و موقع ناپدید شدن ستارگان خداوندت را تسبیح بگو. 
آیه ۴۱ و ۴۲ احزاب سوره ۳۳ میفرماید: 
ای افراد باایمان خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب او را بپاکی ستایش کنید. 
آیه ۱۷ و ۱۸ روم سوره ۳۰ میفرماید: 
خدا را موقعی که روز را به شب و شب را به روز میرسانید بپاکی یاد کنید 
و شب و ظهر در آسمان ها و زمین ستایش به خدا اختصاص دارد. 
منظور از تسبیح خداوند او را به بزرگی و پاکی یاد کردن است. 
بعضی از این تسبیح گفتن ها بعداً بصورت نماز درآمده است. 
حمد یعنی ستایش خدا در موقع ظهر هم بعداً بصورت نماز ظهر درآمده. 
خداوند در آیه ۱۰۳ نساء سوره ۴ میفرماید: 
...نماز در اوقات معینی بر افراد باایمان واجب شده. 
نماز برای این واجب شده که انسان بیاد خدا و روز قیامت (روز جزا) باشد و کار زشت و ناروا نکند. 
چون خداوند در آیه ۴۵ عنکبوت سوره ۲۹ میفرماید: 
آنچه از قرآن به تو وحی شده بخوان و نماز را بپا دار. چون نماز از کارهای زشت و ناپسند جلوگیری میکند. مسلماً یاد خدا بزرگتر است... 
پس نماز برای این واجب شده که انسان بیاد خدا و روز قیامت باشد و کار زشت و ناروا نکند. 
بنابراین مسلمان باید بداند که برای این منظور نماز میخواند نه اینکه خدا به نماز او احتیاج دارد و نماز برای انسان سازی است 
و مطابق ابتداء آیه بهتر است فرد مسلمان قبل از نماز مقداری قرآن بخواند. 
تا از دستورها و نظرهای خداوند اطلاع پیدا کند. 
اگر عربی نمیداند باید ترجمه قرآن را به این منظور بخواند. 
خداوند در آیه ۲۰:۱۴ طه به موسی (ع) میفرماید:
نماز را برای اینکه بیاد من باشی بر پا دار. 
درباره ذکر نماز خداوند در آیه ۱۷:۱۱۱ سوره اسراء (بنی اسرائیل) میفرماید: 
بگو ستایش (بزرگداشت) فقط برای خدائی است که فرزندی ندارد و در فرمانروائی هم شریکی ندارد 
و ضعیف نبوده که احتیاج به مددکاری داشته باشد و او را هرچه بیشتر بزرگ دار. 
آیه ۹ جمعه سوره ۶۲ میفرماید: 
ای افراد باایمان، وقتی ندای نماز جمعه داده شد به نماز بشتابید و خرید و فروش را رها کنید. 
اگر علم داشته باشید متوجه میشوید که اینکار بنفع شما است. 
چنین تاکیدی در مورد نمازهای دیگر نشده. 
درباره نماز قصر: نماز شکسته آیه ۴:۱۰۱ سوره نساء میفرماید: 
وقتی در سفر هستید، اگر میترسید که کافران صدمه ای به شما بزنند اشکالی ندارد که از نماز خود کم کنید (نماز را شکسته بخوانید) 
چون کافران دشمن آشکار شما هستند. 
می بینیم که این نماز، نماز خوف، نماز ترس از حمله دشمنان است نه نماز سفر که بعد بخواهند مقدار مسافتی که باید طی شود محاسبه شود. 
آیه ۴:۱۰۲ هم نماز پیغمبر (ص) را در موقع جنگ بیان میکند. 
آیه ۴۳ بقره سوره ۲ میفرماید: نماز را بپا دارید و زکات بدهید و با رکوع روندگان به رکوع بروید. 
و آیه ۷۷ حج سوره ۲۲ میفرماید: 
ای افراد باایمان رکوع و سجده کنید و خداوندتان را بندگی (اطاعت محض) کنید و کار خوب بکنید تا رستگار شوید. 
آیه ۵۳:۶۳ سوره نجم هم میفرماید: 
خدا را سجده و عبادت کنید. 
آیه ۹۸ حجر سوره ۱۵ میفرماید: 
با ستایش خداوندت او را تسبیح کن و از سجده کنندگان باش. 
آیه ۱۷:۱۱۰ سوره اسراء (بنی اسرائیل) میفرماید: 
... نمازت را بلند نخوان آهسته هم نخوان، حالتی بین این دو حالت را داشته باش. 
ولی بجای اجراء این دستور بعضی نمازها را بلند میخوانند و بعضی آهسته. 
آیه ۷۴ واقعه سوره ۵۶ میفرماید: 
بنام فرمانفرمای بزرگت تسبیح بگو. 
که در رکوع گفته میشود و آیه اول سوره اعلی سوره ۸۷ میفرماید: 
بنام فرمانفرمای بلند مرتبه ات تسبیح بگو. 
نام خداوندت را منزه و پاک ساز که در سجده گفته میشود.

۰ نظر ۰۷ دی ۹۸ ، ۰۵:۵۱
محمدعلی خالقی

یکی از شغلهای پر درامد امروز ما وکالت می باشد

چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ب.ظ

وکالت یکی از شغلهای پر درامد و ابرومند امروز جامعه ماست  مستلزم به هوش و استعداد بالا برای افردی که  ره رو  این رشته می باشند . 

به تفسیرو توضیح بیاناتی در رابطه به ان  می پردازیم .

معنی وکیل  , بستن عقدی ایست که به موجب ان یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام کاری نایب خود قرار می دهد . 

ما می دانیم که امروزه تمامی ما انسانها برای پول زندگی می کنیم . درس می خونیم می جنگیم . شاید برای توجیه عملی دروغ بگوییم و هزاران مبحث دیگر 

هیچ کس از داشتن پول زیاد بدش نمی یاد . 

حتی یک وکیل در مبحث یک دعوا از موکل ها از طرفی که پول بیشتر گرفته باشد  به نفع ان مذاکره خواهد کرد . بدون توجه به حق و عدالت 

یک وکیل  یا یک قاضی  برای انجام کاری پول دریافت خواهد کرد و در دعوایی که حتی مجرم مقصر باشد بدون  توجه به واقعیت حکم خواهد کرد .

شاید قتلی را موجب شده باشد. شاید دزدی کرده باشد شاید از دیوار خانه ی کسی بالا رفته باشد و هزاران شایدهای که موجب  ان  حبس و شلاق می باشد تا درسی باشد برای دیگران  اما پوستی کلفت شرم و حیا را از انان  سلب کرده است .

او باید دروغ بگوید و بر علیه مجرم قضاوت کند و هزاران دروغ ,شاهد و مدرک دیگر را جمع اورد تا بتواند دفاعیت خود را در برابر یک مجرم اثبات کند . چرا که  پول (رشوه) دریافت کرده است .

این چه پول و چه شغل کثیفی ایست و ایا این پول بر سر سفره یک خانواده حلال می باشد  که ...

 یک مادر بی گناه باید سر چوبه دار سرش از تنش جدا شود 

یا یک فرزند خردسال بعلت اختلافات خانوادگی از پدر و مادر خود جدا شود . 

و یا قتلی که بموجب ان چند خانواده و فرزند اواره کوچه خیابان شوند . 

امروزه بعضی از قضات گرامی ما بر صندلی گردان  با لباسی مقدس و مبارک انقدر در ناز و نعمت ارمیده اند و پاره ای از  کبر و غرور انها را فرا گرفته که به ارباب رجوع حتی اجازه صحبت کردن نمی دهند . ایا تو غیر از این صندلی و غیر از این سمت در بیرون از این جایگاه   ارزشی خواهی  داشت . سو استفاد بعضی از افراد سود جو و کوته فکر را بد باور و مغرور کرده که انسانیت را فراموش کرده اند . 

ببین پول این کاغذ کثیف چه  غیر ممکن هایی را ممکن می کند.

 رشوه گرفتن امروزه در جامعه ما چه  افراد بی گناهی را راهی زندان و چوبه دار می کند  . و چه مجرمانی را  از چوبه دار پایین می کشد .

ناگفته نماند هستند وکلای خوب و قضات شاخص که حق و عدالت را خوب می شناسند و خوب اجرا می کنند . 

ووای به حال مظلومیت  وای به حال بی کسی

بی پدری , بی مادری , اوارگی , بیچارگی  بی پولی 

نگاشت  خالقی اسفاد 

 

 

 

 

۲ نظر ۰۴ دی ۹۸ ، ۲۰:۱۰
محمدعلی خالقی

۲ نظر ۰۴ دی ۹۸ ، ۱۲:۳۶
محمدعلی خالقی

احادیث

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۶:۳۰ ق.ظ

 

 

همچنان که از بوته ی خار انگور چیده نمی شود 

بدکاران به جایگاه نیکوکاران نمی روند 

پس هر راهی را که می خواهید بپیمایید 

زیرا هر راهی را که بروید به اهل ان وارد شوید 

پیامبر خدا 

 

 

 

 

۰ نظر ۰۳ دی ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدعلی خالقی

رستگاری

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۳۳ ق.ظ

در سکوت شب نگاهی خسته روئیده

ساز آرامش دل اندوه مردی را نوازش می کند 

چون قطره ی آبی که بر گلبرگ زرد ی ارمیده 

شاپرک ها یاسمن ها را ببین غمگین و دلتنگ اند چرا 

دور از نسیم  عطر  مهر دلگیر و پابندند چرا 

ای آسمان 

باران نمی بارد چرا 

رنگ ظلمت در سیاهی خون می بارد 

پرده ای تاریک و ظغیان در نگه ویرانه رندخارد 

دشنه در قلبم شده اه ای خدای من

لیک من با خشم می گویم 

چشم بر هم می نهم تا بگذرد این روزگار من 

حجت ا باز آی  ببینم  رستگاری  من

شعر خالقی (عرفان)

 

 

۱ نظر ۰۲ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۳
محمدعلی خالقی