اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

هر وقت که دلگیر میشم تو برام خاطره ای . اسفاد روستای زیبایی ها

اسفاد وطنم

اسفاد ای سرزمین مادری من چه می کنی با دستهای خسته روح شکسته چه می کنی
درد است در فراق من از حال و روز تو شهر سکوت در و دیوار شکسته چه میکنی
روزی و روزگاری و حال و هوای تو شور اشتیاق بر مزار شهیدان چه می کنی
آن باغ های خرم و شیر دلان تو ان کوچه باغ عام و مردان ادیبت چه می کنی

بایگانی

۳۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

حاج عبد العلی کریمی

سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۴ ق.ظ

حاجی عبدالعلی کریمی

جناب آقای حاج عبدالعلی کریمی

متولد اسفاد


اندیشمند . پرشور . پرتلاش . جسور و دارای روابط عمومی قوی و دارای سواد ابتدایی قدیم که از دانش و سطح عمومی بالایی برخوردار است.

در 5 سالگی برادرش یونس را که مظلومانه از درخت توت محوطه خش کلو در سن 16 سالگی از درخت به پایین میافتد از دست می دهد و یونس که بسیار فردی مومن و دوست داشتنی بود خانواده اش را داغدار می کند.

و در حالیکه چند سال ساکن مشهد است در سال 52 بعلت فوت پدر در سن 17 سالگی به اسفاد مهاجرت می کند.

ایشان حضوری پرشور و فعال در مناسبات ها و امورات سیاسی و اجتماعی و عمومی دارد.

حضور فعال و پرشور در هیات و مناسبت های مذهبی بعنوان پیشکسوت در امر نوحه خوانی و همچنین اذان و مناجات سحر با صدای زیبا از ویژگی های بارز ایشان است .

چند سال سابقه هیات امنایی مسجد ، چند سال سابقه شورای اسلامی اسفاد ، شرکت فعال در مجالس عمومی مردم و مدیریت مجالس ، توزیع شیرینی در مراسم ، و بیان مشکلات مردم در حضور مسولین ، از خصوصیات بارز ایشان است.

ایشان از اولین افرادی است که بعد از انقلاب در اسفاد از خودرو برخوردار بوده و دارای چند سال سابقه مغازه داری و خرید و فروش موتور سیکلت و فروش پارچه است و با پشتکار و زحمات فراوان توانسته است خدمات شایسته ای در کارنامه اش داشته باشد.

ایشان درزلزله 76 مادرش بی بی خدیجه موسوی که چهره ای مومن و مردمی بودند و خدمات فراوانی برای مردم انجام داده اند از جمله لحاف دوزی و نانوایی و رفع چشم زخم با زومه را از دست می دهد و در سال 94 از نعمت فرزندش مرحوم دکتر کریمی محروم می شود

و هم اکنون در روستای اسفاد به کار کشاورزی مشغول است.

برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و موفقیت داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

 .


برچسب‌ها:بزرگان اسفاد 


۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۴
محمدعلی خالقی

مزار اشی اسفاد

سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۱ ق.ظ

مزار اشی اسفاد

مزار آشی

مزار آشی از مکان های زیارتی و سیاحتی اسفاد است که در دامنه قله مزار آشی قرار دارد که در انتهای مزارع و کشتمان شیران و سلیمانی واقع شده است.

در زمان قدیم بر فراز این قله زیبا که از خاک سرخ و جنس سنگی و صخره ای است قلعه قدیم اسفاد قرار داشت که در زیر این قله راه و دالانی وجود داشته که بالای کوه را به دم قنات وصل می کرد و هم اکنون نیز آثار آن وجود دارد.

ظلم و ستم و خفقان زمان خلفای عباسی باعث شد تا تعدادی از امام زادگان به نقاط دور دست و دور از دسترس عباسیان مهاجرت کنند و به کار تبلیغ مذهب تشیع علوی بپردازند.

و بر همین اساس در منطقه زیرکوه نیز مزار و قدمگاه های فراوانی از سلاله اهل بیت وجود دارد.

البته گاهی اوقات انسانها از ترس سختی های روزگار نیز به عناصر طبیعت متوسل می شدند.

مکان مزار آشی یک سنگ صخره ای بزرگ است که به قول قدیمی ها اثر پنجه انسان بر روی آن وجود دارد و از دل این سنگ درختی زیبا روییده است که اسفادیها در پای این درخت با پختن آش و نذر آش و با گره زدن نخ و پارچه به این درخت برای رفع حاجات به این مکان متوسل می شوند.

در چند سال گذشته به همت آقای حسین غفاری ضمن ساخت بنایی در این محل ، راه و جاده ای تقریبا مفید برای دسترسی بهتر به این مکان احداث شده است.

با توجه به اینکه این مکان دارای چشم انداز و غروب بسیار زیبا و مشرف به انجیر های سلیمانی و در جوار قله زیبای سیاه و قلعه کوه و همچنین نزدیک به پای چنار واقع شده است

شایسته است استراحت گاه و راهی مناسب و مکانی بزرگ تر جهت توسعه گردشگری برای این مکان ایجاد شود.

و همچنین پیشنهاد می شود تیمی از جوانان و بسیج تشکیل شود تا راه و دالان زیرزمینی از سر قله تا پای چنار جهت گردشگری و کشف آثار باستانی شناسایی و بازگشایی شود.

 کریمی آوای اسفاد

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۱
محمدعلی خالقی

بارش غم

سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۰۶ ق.ظ


گردش چرخ روزگار بر خلاف آرزویم

می گذشت

پشت شیشه نم نم باران 

چون سیاهی از درون ابر 

غرشی در وحشت قلبم 

بذری از تخمی چو تنهایی 

در درون سینه می کارید 

غم می بارید 

تخمی از تنهایی ام هر روز می بارید 

         خالقی اسفاد 

۰ نظر ۳۰ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۶
محمدعلی خالقی

غنچه و زمین

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۵۲ ب.ظ

         ظلم حیات 

 

غنچه از شوق شکفتن در 

 

حیات ابر می بارید 

 

زمین بیدار شد 

 

چون زمین از هاله رنگین  

 

کمان 

 

خواب شب را تا به صبح 

 

فریاد شد 

 

غنچه از فریاد شب در خود 

 

شکست 

 

همچنان در خواب در بیدار شد

 

چون زمین از خفت شرم 

 

وجود 

 

چاره ای بر پیکر راز حیات 

 

دست و پایی بسته بود 

 

 

ظلم را در ریشه اش بیدار شد

 

غنچه از شوق شکفتن بر حیات 

 

ابر می بارید 

 

زمین سیراب شد 

 

شاعر خالقی(عرفان ) 

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۲
محمدعلی خالقی

دنیای پنهانی

جمعه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۳۷ ب.ظ

پشت هر سنگ بر زمین ماری ایست 


می خزد در ظلمت تاریک 


در درون سنگ می جنبد 


وحشت دنیای پنهانی 


در درون سنگ چون عشق است 


دیده را پنهان حکمت نیست 


خلقت عظم الهی را 


ساقه گل چون شکوفایی 


شاعر خالقی (عرفان )

۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۷
محمدعلی خالقی

جمعی از برادران محمدی

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۲۲ ب.ظ
۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۲۲
محمدعلی خالقی

عروسی آقای محمد غفاری

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۰۹ ب.ظ


جوانان اسفاد

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۹
محمدعلی خالقی

مناظر زیبایی از اسفاد قدیم

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۰۵ ب.ظ


عکس از ابراهیم زارعی و علی رضا حسنی 

جوانان اسفاد

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۵
محمدعلی خالقی

محیط زیست در اسفاد قدیم و جدید

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۵۵ ب.ظ

در رابطه با مبحث محیط زیست  در اسفاد قدیم و زیر کوه گفتنی ایست که ...

محیط زیست یکی از عوامل مهم حیات انسانهاست که  باید به آن اهمیت خاصی قائل باشند  . زیرکوه با توجه به مناطق مقرر در قدیم تا به امروز از حیات وحش  برخوردار بود .  که در گذشته رویت حیوانات  بیشتر به چشم می خورد اما  امروز بعلت تغییرات  اب و هوایی  و خشکسالی های مکرر جمعیت حیوانات  کاهش یافته و اکثر حیوانات از بین رفته یا کوچ کرده اند . 
در قدیم به این مبحث کمتر توجه می شد و با توجه به فرهنگ و آداب فکری مردم اعمال می شد به عنوان مثال از چوب درختان برای سقف خانها (پل )هیزم (قنبری وتاغ )و دیوار باغ ها (سور )و گوشت حیوانات ،پرندگان برای استعمال شخصی صورت می گرفت  که کم کم با پیشرفت زمان این بحث مورد تفاوت قرار گرفت  و امروز نسبت به محیط و حیوانات اهمیت خاصی قائل می شوند . متاسفانه  در قدیم با دیدن حیواناتی چون بز کوهی و پرندگان اعمالی غیر انسانی صورت می گرفت و شکار می شدند و بعضی از حیوانات هم مورد حمله  و حماقت قرار می گرفتند که به مرگ ختم می شد 
و همین طور رو به انقراض پیش می رفت که امروز جهت رفع سو در هر منطقه محیط بانانی مستقر شده اند تا جهت عدم انجام این عمل زشت و غیر قانونی برخود  شود 
ولی ناگفته نماند که هنوز هم در  بعضی از روستاها صداهای شلیک گلوله شنیده می شود که توسط خود این محیط بانان و شکارچیان در خفا صورت می گیرد و از گوشت این حیوانات استفاده شخصی  می شود که واقعا جای تاسف است و از تفکر و عقلانیت یک انسان به دور است 
امروز استفاده از موارد مندرج در فوق غیر قانونی می باشد و جریمهایی سنگین و زندانی از طرف دولت و محیط زیست برای افراد سو استفاده  اعمال می شود 
برای ابادی کشورمان و زادگاهمان کوشا باشیم و در حفظ محیط زیست و حیات وحش بکوشیم . پیروز باشید . 
                                                                                 نویسنده :خالقی اسفاد 
۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۵
محمدعلی خالقی

شهید محمد رضا شفیعی

چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۴۲ ب.ظ


تیغ بر خراش گل
 چو پر پر این شقایقها 
آزادی
 و پیروزی 
و تیک زمان 
عصر دقایق ها 




۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۲
محمدعلی خالقی

زندان

سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۶ ب.ظ
پریشانی از این شرم است امروز 

                   ز فقر کودک گریان و عصیان 

فلک را سجده ای بر یار کردم 

                    از این زندان و زندانبان امروز

تو را حالی نظر بر این نظر کن 

                  زمین خشک است از گفتار امروز

که در منبر بود بر این رسالت 

                   قیامی از تو را بر جان امروز



                          خالقی (عرفان )
۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۶
محمدعلی خالقی

فروغ

سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۱۶ ب.ظ

چو  نوری از غریب یک سیاهی 

فروغی در زمین و اسمانها

به وقت خواب و بیداری بیاندیش

تن مهتاب یا خورشید خاموش 

             
                عرفان
۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۶
محمدعلی خالقی

عرفان در شاسکوه و وجود کوههای زیرکوه

سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۶ ق.ظ

 

           عرفان در شاسکوه و کوه های زیرکوه  

بزرگ ترین کوه منطقه زیرکوه شاسکوه می باشد 

این کوه از شهرت  خاصی در جایگاه خودش و منطقه در خود ایجاد نموده است .

در سایه سار این کوه روستایی به نام اسفاد و روستاهایی واقع می باشد که آبی گوارا و سرد در تابسان و آبی گرم در زمستان از دل این کوه با قدمتی بیش از چندین هزار سال جاری می باشد 

این کوه در موقعیت روستاهایی چون اسفاد، مهر آباد، فندخت، بهمن آباد و و در انتها  ابیز، نوده ، حاجی اباد  بمرود با قنات هایی  در هر نقطه  در جوار هر روستا جاری می باشد 

که چالشی جالب و تفکری عرفانی در جایگاه خود به ثبت گذاشته است 

نکته جالب این کوه ها اب گوارا و قنات های چندین هزار ساله می باشد که با توجه به موقعیت جغرافیایی و مناطق سرد زمستانی و گرم تابستانی بدون برف باران با وجود دشت و صحرای سرد و سوزان ، چندین سال است که بر پیکر خود بارانی ندیده ولی همچنان اب قنات ها به قوت خود جاری می باشد 

جاده ای که چندین سال با همت جهادی دولت در کنار این کوهها بازسازی و آسفالت شده مسافرتهای عیدانه و تابستانه مردم را  هر سال در ویوی این کوه های با عظمت از امتداد کال شور تا انتهای حاجی اباد زیبایی این منطقه را چندین برابر کرده که اگر وجود و زیبایی این کوه بزرگ و طویل نبود این منطقه به صحرای برهوت مبدل بود .

این کوه و منطقه  در خراسان جنوبی واقع می باشد.

پشت این کوه روستایی به نام دشت اسفدن  و شهر قاین و زیر این کوه در همسایگی صد کیلومتری افغانستان و مرز دوغارون می باشد.

وجود منفعتی این کوهها

  منبع ابهای قنات، آبادی و روستاها و جلوگیری از سیل و زلزله که این منطقه در کسل زلزله پانزده بیست ساله که هر چند وقت اتفاق می افتد

به حسن خوبی می باشد

سرپناه و خوراک وجود این خلقت بزرگ خداوندی با وجود درختان و میوه های کوهی شرایط خوبی برای حیواناتی چون بز کوهی ،کبک ،کفتار' پرندگان و خزندگان را فراهم نموده

با همین شرایط کم برف و باران  که هر چند سال به ندرت اتفاق می افتد ولی همچنان برقرار و استوار منبع وجود اندک درختان و ابادی و اب قنات ها را برای چندین سال ذخیره و برقرار می باشد و این اتفاقی است که هم اکنون حامیان این اهالی نظاره گر چندین ساله این خشکسالی ولی پایدار اب و ابادی هستیم.

شاید وجود این کوه و گفتنش بر زبان بسیار ساده باشد وبرای ما چیزی غیر متفکر و با عصر حال و تکنولوژی فهم و درک آن  پوشیده باشد.

ولی صعود با پای پیاده و اعتکاف در فهم این کوه و پای نهادن در دل کوه  تفکر و قدرت ان را سهل تر و اندیشه را بازتر در عظمت و شناخت عرفانی می کند 

شاکر این نعمت بزرگ باشیم و نه تنها به این مهم بلکه بر مهماتی در رهسپار جاده عشق و خلقت جهان و عظمت کوههای بی کران در مناظر زیبای الهی تفکری روشن خلوت کنیم 

برقرار باشید 

                                          خالقی اسفاد

۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۲۶
محمدعلی خالقی

کربلایی حسین علی قاسمی

دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۱ ب.ظ

بزرگان اسفاد 

۰ نظر ۲۲ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۳۱
محمدعلی خالقی

عکس قدیمی از جوانان قدیم

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۵۸ ب.ظ

اسفاد قدیم

۰ نظر ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۸
محمدعلی خالقی

عروسی آقای ابراهیم دلیر

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۵۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۱
محمدعلی خالقی

رسم و رسوم اسفادی ها در قدیم

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۲۰ ب.ظ


درایام قدیم خواستگاری به شییوه الان نبود ،خواستگاری از طرف خانواده داماد صورت  میگرفت و باید پدر عرروس قبول میکرد ویا به گفته ای باید پدر عروس و داماد قبول میکردند ودر بیشتر مواقع اصلا عروس وداماد همدیگر را نمیدیدند که بخواهند همدیگر را پسند کنند ودر ایام عقد اگر به صورت دزدکی داماد عروسش رامیدید ودر این زمان فقط داماد بدبخت باید برای خانواده عروس کار میکرد وبعد انجام کار هم به خانه پدرش بر میگشت ولی دامادها باهمان نامزد بازی دزدکی حال میکردند وچه بسا خاطرات بسیار شیرین هم داشتند. در ایام عقد روز اول خواستگاری سینیهایی پر از لوازم وشیرینی و روغن وقند ودیگر لوازم ولباس عروس برای عروس میبردند که به ان مجمه بران میگفتند و مجمه هارا بزرگان روستا میچیدند وجوانترها میبردند وهر مجمه بر یک دستمال پر از شیرینی هدیه میگرفت واین عمل درعید ها نیز انجام میگرفت.در زمان عقد روز قربانی برای عروس گوسفندانی پیش کشی میبردند که این کار تا زمان عقد هر سال انجام میگرفت.واما زمان عروسی ، دو روز قبل ان حدودا ده بیست نفر چهل پنجاه الاغ با خود به بیابان میبردند واز انجاهیزم برایی خانه عروس وجهت درست کردن غذا روز عروسی می اوردند. عصر روز قبل عروسی مردم را خبر میکردند تا باز برای عروسشان مجمه ببرندو در همان شب مردم جهت حنا بندان جمع شده و بعد ازرقص وپای کوبی حنایی که از قبل توسط زنان بزرگ روستا درست میشد در سینی ها ریخته وکنارشان شمع یا همان ملیک خودمان گذاشته شده و روشن میکردند که هم باعث روشن شدن کوچه های تاریک ان زمان میشد و هم باعث شور ونشاط بود وبعد حنا را به خانه عروس برده ومردم برمیگشتند ودست وپای عروس توسط زن بزرگی حنا میشد ودست وپای داماد را مرد بزرگی حنا میکرد که در دهه شصت وهفتاد این کار توسط خواجه حاج محمد اقا شهریاری وخواجه حاج حسینعلی غفاری وخواجه حاج میرزا حسن حسنی که بر خود واجب دانستم که از ایشان یادی نماییم وبعد تا صبح به شعر وترانه خوانی میپرداختند ودر روز بعد صرف نهار و بعد ساعتی رقص وترانه سرایی لباس داماد را این بزرگان بر وی پوشانده وجهت عروس کشان اماده میشدند ومردها به سمت خانه عروس رفته وداماد را راهی خانه عروس کرده وبعد چند ساعتی عروس با پدر و مادر وخانواده وداع میکرد وراهی خانه شوهر میشد که در زمان رفتن فردی در جلو قران میخواند و با دکر صلوات عروس وداماد را راهی خانه شان میکردند در پایان باید تقدیر کرد از بزرگان ان زمان که در رونق بخشیدن مجالس از انها کمک کرفته میشد ونیز در اینجا از دو برادر ملا حسن وکربلایی محمد صادقی جهت زحماتی که برای همه ما کشیدند تقدیر وبرای امورزش ایشان. و همه اموات صلوات بفرستین،،،،،

محمد علی غفاری

۰ نظر ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۰
محمدعلی خالقی

وسعت زمین

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۹ ب.ظ


شکوه در وسعت زمین


چو روزی یک نظر بر منظر دوست 

به وجدی چون شکوهش چیره بودم

چو حیران در جهان بی کرانش

قدم بر هر قدم اندیشه بودم 

به مقصد رهسپار جاده عشق

ولی چون مور بر یک شیشه بودم

سرابی در سراشیب زمینش

کرانی بی کران در ریشه بودم

از این گرد جهان مدهوش در خویش

کجای این جهان را دیده بودم 

که من مقصود را در مقصد خود

منظر در نظر چون خیره بودم

مرا گر ره به گرد این جهان بود

چو مجنونی ز خود مجنون بودم 

خالقی اسفاد (عرفان )

۰ نظر ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۴۹
محمدعلی خالقی

کارخانه آهن ریزی مرحوم خواجه میرزا علی خالقی

سه شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۱ ق.ظ
بسیار عالی و خاطره انگیز و با تشکر از مدیریت اسفاد خبر 
 با رویت این تصویر یاد خاطره ای از کارخانه پدر بزرگم افتادم در باغ اناری پی قلعه 
یک خونه دو طبقه بود که طبقه پایین مختص این کارخانه واقع بود و درب ورودی ان از  داخل دالون ورودی قلعه بود و حدود چهل  نفر طبق روایات در ان فعالیت داشتند چهار نفر دمی و دو نفر قالب بند و تعدادی هم در راه خرید و فروش با الاغ در روستاهای اطراف و حومه و تهیه زغال فعالیت داشتند
زغال ان از درخت بنه که از چوب قوی و ماندگاری بسیار برخوردار بود از کوه شاسکوه توسط افراد قوی و خبره جمع اوری می شد 
که در اواخر بریدن درختان و شکار حیوانات غیر قانونی شد و جرم محسوب می شد  که به همین دلیل این کارگاه تعطیل شد.
در کوههای میر اباد به تفصیر مثال اتاقکی طراحی شده بود که سر پوشیده و چوب ها را از طریق سوراخی که در بالای اتاقک طراحی شده بود به داخل می انداختن و بعد از سوختن کامل درب سوراخ را پوشانده تا زغال در خود سوخته و خفه می شد 
 بعد ازیک هفته  که کاملا سرد می شد آنها را در کیسه هایی جمع اوری و با الاغ برای استفاده به کارخانه می آوردند 
در کارخانه انبر و قاشق های بلند و پهن بود جهت ریختن مذاب آهن در قالب ها 
قالبها از چند نوع افتابه چدنی  دیگ  اسباب شخم زنی (اهن ) هاون و کفگیر بود 
امروز اتاقی که از تاقچه های  بزرگ درست شده بود از اسباب شخم زنی (اهن ) و افتابه چدنی و آهن الات و کف گیر تا قبل از زلزله 76 در خانه پای تنور به وضوح در ذهنم تداعی شد که تعدادی از آنها هنوز در اوار زلزله مدفون می باشند 
با رویت این تصویر شرح کارخانه برای دوستان با توجه به بضاعت ی که در افکارم بود حیفم آمد که یاد این خاطره را بازگو نکنم 
هاونی شکل همین تصویر هم اکنون به یادگار در دستم می باشد و یک عدد بزرگتر از این در دست عمه ام 
روح تمام در گذشتگان بالخصوص مرحوم پدر بزرگم شاد و گرامی 
یاد شیر مردانی چون مرحوم خوج حسین ، حاج خداداد و خیلی و از بزرگ مردانی که اکنون نیستن و من حضور ذهن ندارم که در این کارگاه فعالیت می کردند گرامی باد 


................
۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۵۱
محمدعلی خالقی

گل کنگر

دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۳۵ ب.ظ
۰ نظر ۱۵ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۳۵
محمدعلی خالقی

شعر معلم

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۴۳ ب.ظ
تقدیم به تمامی معلمین عزیز و گرامی

بگفتا درس علم و مظهر عشق     که خورشید فروزان است معلم

رفیق کودکی و یار دیرین               کلام عشق و ایثار است معلم

به وصفش حرفها در سینه من       چو شمعی سوز تابان است معلم 

چو بوی گل و شعری از بهاران        صفای یار و بستان است معلم

دلم گاهی ز درد کینه روز                    هوای حال کبری است معلم 

به چشمم نور مهر و پاکی اب      سخن ها شوق گفتار است معلم 

به دل چون یادها در سینه دارم     خوشا ایمان  ایثار است معلم

    به امید بهاری در وجودت     چو عارف که به پرگار است معلم 

خالقی اسفاد
۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۴۳
محمدعلی خالقی

آقای غلامی معلم فرهیخته وشاخص

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۴ ب.ظ

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۱۴
محمدعلی خالقی

چهره شاخص و منحصر به فرد آقای علی حسنی

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۰۵ ق.ظ

همراه با بزرگان و چهره های شاخص و منحصر به فرد

جناب آقای علی حسنی (حسینی )

آقای علی حسنی فرزند مرحوم حاجی میرزا حسن متولد روستای اسفاد ، در دوران کودکی از نعمت مادر محروم شد . ایشان فردی خوش تیپ ، خوش اخلاق و مردم دار و منظم و منضبط است و با تلاش و پشتکار فراوان در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران استخدام می شود و پس از 30 سال خدمت در مناطق مرزی با آن مشکلات و خطرات و استرس های ناشی از این کار ، سرانجام در 1392 از خدمت زیر پرچم مقدس بازنشسته می شوند و هم اکنون در شهر مشهد ساکن هستند.

ویژگی بارز ایشان خدمت در عرصه نیروی انتظامی و پلیسی بدون حاشیه و پارتی بازی است.

پوشیدن لباس بلوچی و شوخی های بامزه و برخورد خوب با مردم از ویژگی های دیگر ایشان است.

برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و بهروزی داریم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

کریمی 

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۵
محمدعلی خالقی

عکس آقای علیرضا حسنی

شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ب.ظ

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۵۱
محمدعلی خالقی

طبیعت اسفاد در بهار 97

شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۲۷ ق.ظ

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۰۷:۲۷
محمدعلی خالقی

شکر و سپاس خداوند را از یاد نبریم

جمعه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۴۷ ب.ظ


داستان آموزنده 

روزی شیطان بر نعمت ایوب حسادت می کند و بر خداوند می فرماید خداوندا ایوب به خاطر نعمت زیادی که داده ای شکر تو را می کند نعمتش را از ان بگیر پس خواهی دید که بر تو شکر نخواهد کرد.

پس مرا در دنیای او مسلط کن تا نشان دهم

خطاب رسید تو در مال و فرزند او مسلط کردم

شیطان بسیار خوشحال شد و مال و فرزندش را از او گرفت و همه رو از بین برد ولی شکر ایوب قطع نشد.

شیطان فرمود خدایا مرا بر زراعت او مسلط کن و خداوند مسلط کرد.

شیطان بر زراعت او دمید و همه رو سوزاند و شکرش بیشتر شد.

شیطان فرمود مرا بر گوسفندان او مسلط کن و خداوند مسلط کرد و چون اجازه یافت همه را حلاک کرد و شکرش بیشتر وبیشتر می شد و شیطان فرمود چون ایوب می داند که اینهایی که گرفته ای باز می گردانی شکر می نماید خدایا مرا بر بدن او مسلط کن و خداوند مسلط کرد جز عقل و چشمهایش شیطان به سرعت فرود آمد و بر او دمید تا این که سر تا تا پای او جراحت برداشت و بدن حضرت کرم برداشت و متعفن شد و مردم او را از شهر بیرون راندن 

و مردم از حال خود پشیمان بودند که وای بر ما که از تو تبعیت می کردیم 

پس از تمام این مشکلات باز هم حضرت دست از شکر خداوند بر نمی داشت تا این که از جانب خداوند ملکی به سوی او فرستاد که چشمه ای جاری کند جون حضرت در ان غسل کرد تمام جراحت و زخم هایش بر طرف شد به طوری که ایشان بسیار خوش سیما گشتند و خداوند همه فرزندان او را زنده کرد و به او بر گردانید و به او ثروت بسیار داد .

بهترین نعمت سلامتی است در هر شرایطی که هستیم چه فقر پولداری ،تصادف،سیل،زلزله و.... خداوند را از یاد نبریم وشکر خداوند را بجا آوریم 

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۴۷
محمدعلی خالقی

مجلس عروسی

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ب.ظ
۰ نظر ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۱۲
محمدعلی خالقی

بهشت و جهنم در اسفاد

پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۷ ق.ظ

بهشت در اسفاد 

همه ما در خاطرات نه چندان دور به یاد داریم صمیمیت ،مهربانی یک رنگی و بفور نعمات در اسفاد قدیم . اب قنات  و برف و باران این روستا را به بهشت تبدیل کرده بود انواع میوه و ازدحام پرندگان ،خزندگان ،زاد و ولد این مهم در روستا مهیا بود . نه تنها اسفاد بلکه منطقه زیرکوه از مشمولین در ذکر مشهود بود . اگر روزی دوباره این روستا و منطقه شامل لطف الهی مقرر گردد و بهشتی سر سبز دشت و بیابان را فرا گیرد چشم اندازی مفرح تر و زیباتر جز این نخواهد بود به امید ناجی عاطفه همه ما

مراتب بالا گوشه ای از مباحث و تعاریف از اسفاد قدیم و بهشت و گلستان تمثیل بود 


جهنم در اسفاد 


البته مباحث عصر حال کمی از جهنم نیست واقعا زندگی در چنین شرایطی کمبود اب خشکسالی،فقر ،اقتصاد برای باقی مانده اندک ابدال پیر و کهن زیرکوه  اسفاد  شرایط بسی سخت و دشوار است تا زندگی در قیاس اشرافی و تخت نشینی و شهری ولی نکته اصلی جهنم 76 اسفاد است 

جهنمی توصیف با اه و ناله و زاری ، مرگ ،مرگ پدر ، مادر و اجداد ،تاریکی در گرد غباری غلیظ که یک متری آن طرف تر را سو نبود ،گورستان و زمین لرزه ای که برای تمامی ساکنین مقیم ،جهنم را به وضوح رویت بود.

فکر کنم دیگر منظورم مفهوم باشد 

این زلزله برای افراد حاظر و ناظر در واقعه جهنمی بود که منظر این واقعه تلخ و خدایی بودند . همه جا سیاه شده بود پس لرزه ها همچنان ادامه داشت دیگر مال و ثروت برای کسی اهمیتی نداشت خون و فریاد همه جا جاری بود واقعا باورش برای یک لحظه در اذهان دشوار است و زیرکوه با ان عظمتش به سرزمینی  متروکه مبدل بود، چال هایی به عنوان قبر همان طور حفر وچشمان گریان وداع روبه خاموشی ، هر چند برای ما امروز با علم ثابت شده این زلزله و بیان کردنش بر لب آسان است ولی عمق ماجرا چیزی دگر است و این جهنم همان طور که برای زیرکوه چیزی نبود و انی سه دقیقه به طول انجامید در صورتی که مزد هر بنا صد هزار است و یک روز کاریش برابر است با یک دیوار چینی با هزار زحمت . در نزد پروردگار تخریب جهان گوشه ای ناچیز است.

و این است مفهوم بهشت و جهنم از نگاه خداوند بزرگ والا در این جهان 

که امروز اکثر حقایق با توجه به کتاب اسمانی و مراجع حق در ما شنود است و مفهوم ان در ما انکار 

طبق تحقیقات شماری از مردم باورشان بر بهشت و جهنم انکار است و همین دنیا را جهان خلقت و آخرت دارند. وای بر این خاموشی من از این مهیج دارم که قدرتی چون ابر و رعد ،خورشید ،ماه، ستارگان از ان چه کسی است بدون سیم و باطری و نیرویی چون برق که خاموشی در ان نیست و اگر یک روز خاموش باشد ان روز چه روزی ایست.

نویسنده خالقی اسفاد وطنم



۰ نظر ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۷
محمدعلی خالقی

تجسس و غیبت ممنوع

چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۲۲ ب.ظ

دو نکته بسیار مهم و رایج در دید و بازدید تجسس و غیبت است

حرف برای گفتن بسیار است در کار دیگران تجسس و غیبت کردن درست نیست

تجسس به معنای جستجو گری در کار دیگران که در اسلام حرام است چرا که باعث از بین رفتن ابرو و حیثیت مردم می گردد

غیبت از غیاب کسی سخن گفتن است و عیوب مردم را فاش کردن و بیان کردن 

برای این که زشتی غیبت کاملا مجسم شود با مثال گویند برای مومن غیبت کردن مثال این است که گوشت برادر مرده اش را بخورد .

حال چرا برادر مرده به این منظور که در غیاب افراد سخن می گوید و همچون مردگان قادر به دفاع از خویش نیستند. 

و این وحدت و یکپارچگی را از بین می برد و کینه و نفرت بین انسانها بیشتر می شود . 

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۲
محمدعلی خالقی

سنگ زدن بر سر داماد از رسومات اسفاد

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۴ ب.ظ

سنگ زدن بر سر داماد از اداب ورسوم قدیم

باسلام

اکنون در سراسر کشور جهت حفظ رسوم قدیم برنامه ریزی میشود تا مردم هر دیار اصالت خود را حفظ نمایند که در این راستا روستای ما زیر صفر است نه اینکه حفظ رسوم نکرده ایم بلکه با پافشاری ندانسته برحذف انها بر امدیم وفکر نکردیم کسانی که این رسوم را پا نهادند چه ایده ونظری داشته وچه زحماتی در راه جا انداختن انها کشیداند .یکی از این رسوم حنا بندان بوده ، چند روز قبل از عروسی کسانی بودند که با پوست حیوانات دف ودهل درست کرده وشب حنا بندان بعد از حنا کردن دست وپای عروس وداماد و رقص وپای کوبی اقوام در خانه داماد تا صبح مشغول بیت خوانی وهمان سرصوت خوانی وضبط صدا که کاری بسیار ماندگار بود مشغول شادی وسرور بودند وکم کم که پیشرفت کردیم بعد حنا بندان وقتی دست وپای داماد را حنا می بستند ودست داماد بیچاره از زمین واسمان کوتاه بود با سنگ هایی که از قبل جمع اوری میشد به سرو کله داماد میزدند که این کار خیلی خیلی به اطرافیان حال میداد ولی اقوام درجه یک دلهره داشتند که با خوردن سنگ به چشم کسی عروسیشان به هم بریزد و با کمی تفکر به همت صمد اقا سنگ زدن تبدیل به قند وابنباتهای سفت شد که باز هم از خطرات ان کاسته نشد که هیچ بلکه بیشتر وبیشتر شد واین کار تا جایی ادامه پیدا میکرد که با پا در میانی بزرگان ویا قهر کردن انها ویا دعوا بدون تخلیه شدن افراد به پایان میرسید و از ان همه قوم وخویشی که در قدیم در کنار خانواده داماد میماندند چند جوان بیش نمانده وبعد یکی دو ساعتی انرژی انها به دلیل کمی جمعیت تمام میشد و ان بزم بسیار قشنگ قدیم که تا صبح بود به پایان میرسید .من که هر چه فکر میکنم که جایگزین سنگ که بحال هم هست چیز دیگری باشد به ذهنم نمیرسد فقط همین را بگویم در هر کار اگر افراط باشد خوب نیست وهمین افراط است که باعث حذف رسوم ما میشود ،،،،

کمی تامل،،،

با ارزوی بهترینها برای تمامی اسفادیهای عزیز در هر کجای جهان هستی که باشند

محمد علی غفاری

برچسب‌ها: مربوط به عروسی اسفاد

۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۵۴
محمدعلی خالقی