بزرگان اسفاد
هر آن چه که خداوند بزرگ مقدر میفرماید، هیچ بندهای را توان تفسیر آن نیست و بر آن چه که حکمت متعالیهاش تعلق میگیرد، هیچ کس را جرأت تعبیر و تعدیل نمیباشد لذا بر آن چه که میدهد شاکریم و بر ندادههایش صبر میکنیم چه سخت است باور نبودنش و قبول ندیدنش
با نهایت تاسف به اطلاع دوستان و آشنایان می رساند
مراسم تشییع و تدفین حاج محمد حسین جعفری فردا جمعه 5/7/98 ساعت 9 صبح روستای اسفاد می باشد
مرگ دارد قرآن می خواند
مرگ در دشت شقایق خفته
مرگ پشت در می کوبد
مرگ در بیابان دارد بذر گندم می کارد
مرگ دارد به من می نگرد
مرگ دارد شعر می خواند
روحش شاد یادش گرامی
با سلام و احترام
چهره های منحصر به فرد اسفاد
مرحوم کربلایی محمد ابراهیم صادق
ایشان از اسفادیهایی هستند که در شرایط سخت قدیم کربلایی شده اند و از چند جهت منحصر به فرد هستند.
_ ایشان با وجود اینکه اسفادیها اکثرا کشاورز و باغدار هستند ، علاوه بر تبحر خاص در امر کشاورزی ، دامداری نمونه بودند و این کار پر برکت تا آخر ادامه دادند.
_ ایشان در زمانی که هیچکس اسب و قاطر نداشت هم اسب داشتند و هم قاطر.
_ایشان با وجود مشغله کاری فراوان در امورات عمومی شرکت داشتند در روز عاشورا و برات ، پذیرایی گردو و میوه و ساندویچ نان تنوری محلی با گوشت تازه گوسفندی هیچوقت از یاد ما نخواهد رفت.
_ مرحوم صادق قوی . تنومند . و بسیار سخت کوش و زحمت کش بودند و این زحمات و سختی هیچوقت ایشان را از دایره اخلاق خوب بیرون نکرد.
_ ایشان از جهت پوشش لباس و کفش از همه اسفادیها متمایز بودند چرا که فقط ایشان لباس زیبای محلی و سنتی را تا آخر عمر داشتند که هم اکنون در حال انقراض است.
_ مرحوم صادق در منطقه سرخدی بیابان و در انتهای کشتمون اسفاد ( مد میرو ) آغول گوسفند داشتند و هم چنین در این منطقه به کشت صیفی جات می پرداختند.
_ محل رفت و آمد ایشان از راه قدیم اسفاد میرآباد ، جلو منزل ما بود و تقریبا قبل و یا طلوع خورشید به سر کار می رفتند و هنگام اذان مغرب با ۱۳ ساعت کار دائم روزانه به خانه بر می گشتند.
و جالب است بعد آن همه خستگی با روی خوش به خیلی از بچه ها که در مسیر راه بودند میوه ( خیار چنبر و به درینگ و میوه جات دیگر می دادند.)
_ برخی خصوصیات ایشان جالب بود از جمله وقتی در صف نانوایی بودند هم نان زیاد می گرفتند و هم مردم هم احترام خاصی برایشان قائل بودند.
و دیگر اینکه همیشه همراه غذا نوشابه می خوردند اما بخاطر فعالیت و تحرک زیاد بدنی قوی و سالم داشتند.
_ ایشان با وجود اینکه فرزندان زیادی داشتند اما تمام کارهایشان را خودشان انجام می دادند و هیچگاه محتاج کسی نبودند.
_ قدیمی ها همه همینطوری بودند
زندگیشان بر دو چیز استوار بود کار و عبادت .
برای همین است که همچنان یاد و خاطرشان برای همیشه ماندگار خواهد بود.
آرزوی رحمت و مغفرت برای مرحوم صادق و فرزندشان عقیل صادق داریم.
و برای سایر فرزندان ایشان آرزوی سلامتی داریم.
نگارش کریمی اسفاد
یکی از چهره های اسفاد
حاج محمدرضایعقوبی
ایشان فردی خونگرم،مردمی ،باایمان،شوخ طبع
ضمنا ایشان از حافظه خیلی خوب برخوردار بوده به نحوی که خاطرات خود را بطور دقیق و بدون کم وکاست بیان می نمودند.در خصوص حفظ داستانهای قدیمی و شعر های نسیم شمال دقیق بودند و در زمستانها هر شب قسمتی از ان را برای بچه ها تعریف می نمودند.
ایشان در ایام جوانی در مشهدکوچه عیدگاه همراه خانواده زندگی میکرده اند وشغل ایشان معماری دربازار رضاع بوده که به گفته خود ایشان ودوستانی که حدود۲۵ نفر از اسفادبا ایشان مشغول به کار بوده اندکارمیخ کوبی این بازار را انجام داده اند.از اسفادیهای عزیزی که با ایشان مشغول به کار بوده اندمیتوان از حاج سید احمداسماعیلی،کربلایی رضا حسنی،و...یاد کرد.
همچنین در زدن طاق ضربی خشتی ایوانهای خانه های قدیم اسفاد تبحر خاصی داشته اند.
در زمان سابق وتا همین سالهای اخیر که دراسفاد بودند.هر مهمانی که از شهر های دیگر در اسفاد غریب بودایشان از او پذیرائی میکردند وبه نوعی یکی از اتاقهای منزل ایشان مسافرخانه اسفاد بود،البته در راه رضای خداوند.
یکی دیگر از اقدامات ایشان اختصاص دو اتاق از منزل قدیم خود به مدرسه وکلاس درس برای بچه های آن زمان بود
که به علت نداشتن مدرسه در مسجد درس میخواند که باعث بوجود آمدن مشکلاتی شده بود.معلم آنها آقای سردارخوانی بوده اند.(همین دوستانی که امروزدارن کم کم بازنشست میشن دانش آموزان آن دوره بوده اند)
همچنین همیشه یکی از اتاق های منزل ایشان مخصوص اسکان معلم های آن زمان که در اسفاد مشغول به تدریس بوده اند،بوده
بعضی از این معلم هاآقایان کمیلی،روانا،کوره گر وخانم بی بی عصمت حسینی که بعدابا معلم عزیزجناب آقای سبحانی ازدواج نموده اندوخانم شریفی....
در ایام دفاع مقدس هم مدتی درجبهه حق علیه باطل در غرب کشور(ایلام) مشغول به خدمت بوده اند
همچنین ایشان در سال۱۳۶۵ به حج واجب مشرف شده اند.
ایشان از زمان جوانی مشغول به کشاورزی وگاهی دادوستدبوده اند.اخرین روزهای حیات خود را به علت از کار افتادگی درشهرمشهد مقدس که از زمان بچگی علاقه به زندگی در این شهر داشته انددر کنار فرزندان خویش مشغول زندگی بودند و سرانجام در مورخه 5 دی ماه 97 دار فانی را وداع و به دیار ملکوتی پیوستند روحشان شاد یادشان گرامی
میرزا غلامرضا زرّین قلم بمرودی از نیاکان برجسته و مهم و اجداد گذشته
از خوش نویسان، سیاست مداران و شعرای دانشمند سده یازده و اوائل سده 12هجری قمری می باشد.در شهر هرات شاغل در یکی از مناصب سیاسی مهم بود، پس از مدتی که گویا بعد از مرگ شاه عباس دوم صفوی و به خاطر اختلافی که در جانشینی شاه ایران پیش آمده بود، احتمالاً راهی اصفهان و مقیم این شهر گردید. پسرش محمداکبر منشی در اصفهان در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی به دنیا آمد.درمورد لقبش«زرّین قلم» داستان های زیادی نقل شده است:برخی گفته اند به این علّت که خط را با زیبایی تمام می نوشت به این نام معروف شده و برخی گفته اند شعر بسیار زیبایی در مدح یکی از شاهان صفوی سروده بود، شاه آن قدر به او طلا و جواهرات بخشید که قلمش درون آن ها فرو رفت.پسرش منشی در هیچ جا از دیوانش نامی از او نیاورده است. او اشعار زیادی در رثای سالار شهیدان و مدح بزرگان دربار صفوی و موضوعات مختلف سروده که از بین رفته است، آیتی یک بیت از اشعارش را آورده است:
گر چه بودیم ولی در پی نابود خودیم
در هراتیم ولی ساکن بمرود خودیم
از این نگار به مراتب تکمیلی در آتی خواهیم پرداخت
یکی از بزرگان ونیاکان سفر کرده
خواجه حاج میرزا حسن حسنی
بزرگ خاندان حسنی
انسانی بزرگ ونیک سرشت که جز گروه بزرگان دهه پنجاه شصت و هفتاد بودند که انجام مراسم بدون
إذن ایشان انجام نمیشد، از کارهای انجام شده توسط ایشان حنا کردن دست و پای داماد, پوشاندن لباس دامادی , تقسیم کردن شیرینی در مراسم عروسی وعزا و رسیدگی به امور روستا بوده در دوران قدیم نون گندم منبع اصلی خانواده بود یک روز کارگری برابر یک وعده غذایی برابری داشت که این بزرگوار با اسیاب ی که در بالای خانه حاجی ناظر جهت سهولت کار اهالی ده راه انداخته بودن نان دهی روستا رو انجام می دادن
از یاران دیرین ایشان سید علی واعض دوست و یاور دوران کودکی وحیات بود اکثر مواقع باهم مذاکرات رادیویی وخانواده ای ویا مشکلات روستایی ده را دنبال میکردند. سایه مخابرات اطراق خوبی برای این دو بزرگوار بود
شایان ذکر است چهره بشاش و خاطرها وجکهای نشاطی ایشان ادم رو به وجد می اورد . از حل وفسخ مشکلات خانوادگی , جنگ ودعوا , مزارع ومشورت با این بزرگوار انجام می شد
واقعا ستاره بی نظیر بودن چرا که با لسان شیرین خود انسان رو به سوی خودشان جذب می کردن
ثمره زندگی ایشان هفت دختروشش پسر میباشد که اکنون بزرگ این خانواده خواجه علی حسنی می باشند که خود دارای سابقه نیک میباشند ،از مرحوم حاجی اقای حسنی دو فرزند بسیار بسیارنیک به رحمت خدا رفته اند که مرحوم خواجه ابراهیم خود ازنیکان روزگار بودند
خالقی غفاری
مرحوم میرزا عباس قلی قاسمی
فرزند میرزا قاسم علی
ایشان مردی سیاست مدار ،خلاق و با سخاوت بودند که در سالهای حدودی 1160 شمسی متولد شده است یعنی چیزی حدود 240 سال قبل
ایشان در راستای شعر و ادب هم فعالیت داشتند که به فرزندان ایشان کربلایی غلام حسن هم سرایت کرده بود
اولین کارخانه ذوب آهن در اسفاد به مدیریت این بزرگ مرد راه اندازی شد خانه ایشان جنب باغ خواجه اسحاق در قلعه قدیم بود که اخرین اثار ان برمی گرد به قبل از زلزله 76 که فرزند ایشان میرزا غلام عباس در زلزله در همان مکان به رحمت خدا رفتند
برادران قاسمی میرزا غلام علی و میرزا ابراهیم بهترین خاطرات خود را در این باغ هیچ گاه از یاد نخواند برد
یکی از متملکین و ثروت مداران آن عصر و زمان بوده که در روستاهای اسفدن بمرود و اسفاد از کار افرینان نمونه بودند به روایتی دارای یک جوال بز مونی اندوخته پول داشتند که خود نشان از یک کار آفرین نمونه بود با سخاوتی که داشتند هر کس تقاضای نقدی می کرد بهش می دادند
ایشان دارای دو همسر بودند که فرزندان واجداد ایشان به ذکر بیان است
1-میرزا محمد رحیم 2- میرزا غلام حسن (حاجی کوسه )نام داشت 3- میرزا غلام حسین 4- میرزا غلام عباس
1- فرزندان میرزا محمد رحیم که ایشان هم دارای دو همسر بوده از همسر اول حاج غلام حیدر قاسمی و از زن دوم
حاج ابراهیم (اسماعیل )صدا می کردم
حاج محمد علی قاسمی و حاجی فاطمه که ایشان فامیل خود را از قاسمی به عطایی تغییر دادن
2- فرزندان میرزا غلام عباس
میرزا ابراهیم قاسمی ، میرزا غلام علی حاج محمد رضا و طاهره خانم
3- فرزندان حاج غلام حسن
حاج عباس قلی قاسمی ،کربلایی حسین علی قاسمی ،حاج سرور وصدیقه
4-حاج غلام حسین قاسمی که فرزندی نداشتند
تاملی از گذشته و یاد و نام این بزرگ مردان مرا به نگارشی به ذکر بیان از عمری کوتاه و بی ارزش، اهی بر دل، اندیشه ای در خیال، ارزویی در مجال وا داشت که چیزی بیش نیست
ما هم روزی نه دیر بر چنین صفحه ای از قلم همچنان نگاشت خواهیم شد و تنها یادمان لوحی بر سنگ که رویش خواهند نوشت روحت شاد خواهد بود
روح همگی شاد یادشان گرامی
با تشکر از جعفر آقای قاسمی پسر عموی گرامی و دایی عزیزم میرزا عباس قلی که بر این نگاشت ما را همراهی کردند
محمد علی خالقی اسفاد
محمد صادق اسفادی
ملا محمد صادق اسفادی قاینی استاد مسلّم علوم معقول، ریاضیدان، فیلسوف، فقیه و دانشمندی کامل و فاضلی زاهد و از بزرگان دانش در ابتدای سده سیزدهم قمری است.زادگاه او روستای اسفاد از توابع زیرکوه است ولی از وطن خود به اصفهان رفته و دوران اقامت خویش در حوزه علمیه شهر اصفهان را به تدریس و تحقیق علوم اسلامی، به خصوص معقولات و حکمت و فلسفه گذراند.وی در معقولات شاگرد علامه متبحر، عالم کامل و متشرع، مرحوم ملاعلی بن جمشید نوری، متوفای 1246 بوده، در منقولات(فقه و اصول) از محضر مرجع عالی قدر شیعه، میرزا ابوالقاسم گیلانی مشهور به محقق قمی نویسنده قوانین الاصول بهره گرفت.شاگردان مکتب آن استاد والامقام چون دیگر فضلای این دیار ناشناخته مانده و تنها فرد شناخته شده از خیل تربیت یافتگان وی، مرحوم آقا سید ابوطالب قاینی را می توان نام برد.محمد صادق اسفادی در سال 1264 هجری قمری بدرود حیات گفت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان در جوار بقعه فاضل اصفهانی به خاک سپرده شد.معرفی کامل این عالم بزرگوار اسفادی در کتاب بزرگان قاین، گلزار فضیلت و ... آمده است.
روحش شاد
*فقدان جانگداز درگذشت مادر مهربان خورشید سلیمانی راد ( همسر مرحوم خواجه محمد ابراهیم ) را به خانواده محترمشان تسلیت عرض می نماییم
برای خانواده ان مرحوم صبر و شکیبایی
و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستاریم
با سلام و ادب و احترام.
یکی دیگر از چهره های منحصر به فرد اسفاد
خواجه محمد شفی موسایی،فرزند خواجه سادات قلی...
از خصوصیات اخلاقی ایشان میتوان به مهمان نوازی، رک گویی، خوش اخلاقی وشاد زیستن اشاره کرد..
اقای موسایی کارمند اموزش وپرورش میباشند وهمکنون در بازنشستگی واستراحت به سر میبرند.
ایشان در ایام قدیم دستی در کار خرید وفروش گل زعفران داشتند واز روستای اسفاد وروستاهای همجوار گل خریداری کرده ودر قاین به فروش میرساندند ودر بعضی موارد گلها راپر کرده وزعفران را میفروختن..
ایشان دارای روابط عمومی بالایی هستند وبا هر فرد با روش ومنش خودش برخورد میکنند و از اخلاق ورفتار خوبی برخوردار هستند.همچنین طبق سنت قدیم لنکته فاج بر سر میبندند که به ایشان ابهت خاصی میبخشد.
اقای موسایی کل زندگیشان را با خوشی سپری نموده اند ومدتی قبل از ناحیه قلب احساس ناراحتی مینمودند که به لطف خدا برطرف شده که در همین جا برای ایشان سلامتی روز افزون از درگاه خداوند خواستاریم.
دارای سه فرزند پسر میباشند که یکی از یکی بهتر وخوش اخلاق تر که از ایشان همین هم انتظار میرود.
اقا یاسر پسر بزرگ ایشان میباشند که در تمام خصوصیات اخلاقی همانند پدر خوش برخورد و مهربان هستند
ودر پایان برای این خانواده محترم ارزوی بهترینها را داریم با ذکر صلواتی بر محمد وال محمد...
محمدعلی غفاری
حاجی محمد ناظر عطایی
یکی از بزرگان
خواجه حاج محمد ناظر عطایی
مردی با ایمان مهمان نواز , ونان ده
ایشان در تاریخ ۱۳۲۲در اسفاد دیده به جهان گشود .
وی با اینکه تنها فرزند پسر خانواده بودن ونیازی به کارهای روزمره نداشتند ولی به دلیل داشتن شم اقتصادی بالا , یکی از تجار بزرگ ان زمان بودند .
خانه این بزرگوار در درقلعه در کنار خانهای حاجی میرزاحسن حسنی وپدر بزرگوارش حاجی میرزا حسن عطایی وصل بود
خرید وفوش گوسفند , شتر , باغ ومزارع وابها در روستاهای دیگر از زمره کارهای ایشان میباشد .
این بزرگ مرد در روستاهای ابیز حاجی اباد تجنود از مالکان بزرگ ان دیارها به حساب می امد , که هم اکنون نیز فرزندان ایشان از ان مزارع ارتزاق می کنن
از خدماتی که برای مردم انجام دادن داشتن تراکتورجهت شخم زدن زمینها و ماشین سواری جهت انجام کارهای مردم
مشارکت در تاسیس حسینیه قدیم اسفاد
دارای دو قرفه صادراتی در بازارچه یزدان
کارخانه اهک واجر بعد از حاجی اباد قبل از نوده
دارای اسیاب برقی
ایشان در شهرستان حاجی اباد دارای اب وزمین فراوان بوده که بخشی از زمین بیمارستان حاجی اباد ملک موقوفه ای ایشان می باشد
از خدماتی که در هشت سال دفاع مقدس چه نقدی وچه غیر نقدی انجام می دادند از چشم پوشیده نبود .
یکی از صفات بارز ایشان کمک به نیازمندان وایتام می باشد .
ثمره یک عمر زندگی ایشان چهار فرزند پسر وشش فرزند دختر می باشد .
وی در سن ۵۲ سالگی به علت سکته مغزی طی مدتی تحت درمان بوده که بعد از شش ماه دار فانی را وداع گفت
برای خانواده مرحوم آرزوی سلامتی داریم
روحش شاد و یادشان گرامی
محمد علی خالقی
یکی دیگر از بزرگان کهن خواجه میرزا علی خالقی بودند
خواجه میرزا علی فرزند عبدلخالق
ایشان مردی زحمتکش مهربان وبی ازار بودند . لطافت گفتاری واعتماد به نفسی که در خود نهفته داشتند . ارتقا وپیشرفت کارشان را دوچندان کرده بود . مثل تمام اهالی ده ایشان هم در کنار کار کشاورزی , کارگاهی راه اندازی کرده بودند که به کارخانه اهن ریزی شهرت داشت
. کار خانه اهن ریزی تشکیل شده بود از یک کوره ودمی وزغالهایی که جهت ذوب اهن از درخت بنه از کوه مهیا می شد که جهت هر بار گداختن کارخانه به هفت خروار تهیه زغال لازم بود وقالب هایی مثل افتابه , هاون , اهن اسباب , همان اهن مثلثی جهت شخم زدن زمین ,
که اهن های شکسته را ذوب می کردند و دوباره در قالب های جدید می ریختند و در کنار کار لهم کاری هم صورت می گرفت ناگفته نماند به روایت ملا غلام علی کریم پور اهن دانه ای ده تومان به فروش می رسید و آهن شکسته را پس می گرفتند و هزینه افراد یک تومان و دو تومان بود که بعلت قاچاق شدن زغال از طرف جنگل بانی جلوگیری شد و کارخانه تعطیل گردید .
تعداد نفراتی که در کارگاه کار می کردند . به چهل نفر شاید بیشتر یا کمتر می رسید که چهار نفر دمی بودن وباقی قالب بند که تعدادی جهت گرم نگه داشتن کوره با زغال وتعدادی هم در راه رفت وبرگشت به کوههای فندخت به نام تگ (مندالی کوه )جهت تهیه زغال و تعدادی هم جهت فروش در روستا های مجاور فعالیت داشتند
ایشان با کوره ای که راه انداخته بودن یک کار افرین موفق وپیروز بودن
چرا که هم منبع درامدی بود وهم افرادی مشغول کار بودند
گرچه مشقت کارهای کشاورزی در زمان قدیم از چشم پوشیده نبود .ولی صبر حوصله و علاقه این مرد را به کار دوچندان کرده بود ودر کنار هم با خوبی وخوشی اوقات خود را سپری می کردند . خانه خشتی وکاهگلی این بزرگوار در پی قلعه سر سنگاجی , ورودی قلعه از سمت ابیز و باغ اناری , حفاظ قلعه رو در بر گرفته بود
حوض خواجه میرزا علی , حوضی عمومی جهت مصرف اهالی ده که تا قبل از زلزله همچنان استوار وپایدار جواب گوی عموم بود که با زلزله ای 76 اثارش نقش زمین شد
ناگفته نماند ایشان خروسی داشتند به نام جعفر والاقی به نام چرتی بره ای به نام هوری وگوساله به نام عبدالله , که با تمرین وتبحری که داشتند هر حیوان با نامش تحت سلطه واطاعت ایشان بود .
ثمره هفتاد سال زندگانی این بزرگوار چهار پسر که یکی در جوانی رحلت یافته و فرزند بزرگ مرحوم حاجی میرزامحمد و بعد میرزا ابراهیم ومیرزاحسین که هم اکنون در بستر بیماری هستند که برایشان ارزوی سلامتی داریم ویک خواهر می باشد .
یادی کنیم از بزرگ مردانی که در ان جا فعالیت داشتند که اکثرشون به رحمت خدا رفته اند مرحوم خواجه حسین صیامی حاجی خداداد حکمتی پور ملا رجب حسینی ملا محمد حسینی کربلایی محمد حسینی. ملا رجب عابدینی ملا غلام علی صادقی ملا غلام علی کریم پور و دیگر افرادی که به رحمت خدا رفتند
روحشان شاد و یادشان گرامی
منبعی در کنار باغ مرحوم میرزا محمد امین عباسی به متراژ حدودا 12 متر و عمق 4 متر از سیمان تاسیس شده بود که امور اب رسانی روستا انجام می شد. با توجه به مهاجرت مردم از قلعه قدیم بعد از زلزله59 و ساخت و ساز شهرک جدید اسفاد در زیر جاده که مشکل اصلی مردم و اهالی ده همان اب بود این اتفاق صورت گرفت و با هماهنگی های لازم و شورا و رجال قدیم امر اب رسانی با لوله کشی های لازم و منبع تا خود شهرک انجام شد.
که هر شب یا صبح به تایم بیست دقیقه اب رسانی انجام می شد که مسئولیت آن را مرحوم خواجه نظام الهی بر عهده داشتند و دارای چند شیر فلکه که یکی در کنار حمام قدیم و یکی در کنار خانه آقای قضنفر نوروزی و دیگری در کنار حمام جدید که کاری بسیار مسئولیت پذیر و پر زحمت بود را انجام می دادند
یک روز اب به منطقه اول شهرک از سمت ابیز انجام می شد و یک روز قسمت بعدی که گاهی هم به علت کمبود اب ، اب دزدی با باز و بست شیر فلکه ها صورت می گرفت
اب منبع همان اب موقوفه ای بود که از بزرگ مردان روستا از خودشان به یادگار گذاشتند. که حدود چهل سره اب و زمین از موقوفه ای بزرگ مردان می باشد که بعدا از این خیرین بزرگ یاد خواهد شد .
روح مرحوم خواجه نظام الهی شاد خداوند رحمت کند ایشان را.
نگارش خالقی اسفاد