حس موسیقی شارستان ،شاعر خالقی عرفان
چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۲:۴۹ ب.ظ
آب در شارستان جاری بود
کوه در سبزه ی دانایی بود
شار از لذت شوق می رقصید
حس موسیقی دل پیدا بود.
دل او دریا بود دل او دریا بود
بوته را شادی بود. نجم آوازی بود نجم آوازی بود
بلبلی بی دانش می نوشید
دختری زیبا رو پا بر آب می شوئید
گاه هر تنهایی شیدا بود
گاه هر تنهایی شیدا بود
قلعه ای بر یک اوج
نبض سعادت می داشت
آسمانش مهتاب
آ سمانش مهتاب
مادری بر یک بام فال ستاره می چید
مهر او جاری بود
دست او جادو بود
تا که آن شارستان جاری بود
لذت نور چراغ می تابید
قلعه بیداری بود
شاعر :خالقی ۲۹ مهر ۹۸
اسفاد وطنم. esfadvatanam.blog.ir
۰۲/۰۳/۰۳